میرزا قهرمان امین لشکر

Born:
1244قDeath:
1310قمیرزا قهرمان امین لشکر
میرزا قهرمان امین لشکر (۱۲۴۴-۱۳۱۰ق)، ملقب به امین لشکر، از درباریان قاجار، دارای مناصبی از قبیل مستوفی نظام آذربایجان، پیشکاری ولیعهد(مظفرالدین میرزا)، وزارت گمرکات و وزارت فوائد عامه، رئیس خالصجات ولادت در سال ۱۲۴۴ق متولد شد. پدرش میرزا یوسف از اهالى قمشه اصفهان بود که در دستگاه محمدقلى خان، پسر آصفالدوله که از اعضاى دستگاه طاووس خانم تاجالدوله اصفهانى، از زنهاى فتحعلى شاه بود، اشتغال داشت. فعالیتها میرزا قهرمان به هوش، فراست، پرکارى و کاربرى معروف بود، علاوه بر این در فن نویسندگى و حسابدارى سرآمد جوانان آن دوره بود. وى با ورود به دستگاه عزیزخان سردار کل، منصب مستوفى نظام یافت و رفته رفته کلیه امور حساب قشون به او واگذار شد. بعد از عزل سردار کل او هم خانهنشین شد و بعدها که عزیزخان به حکم شاه به آذربایجان رفت، میرزا قهرمان را نیز با خود برد. وى در این ایام گوهر ذاتى و استعداد خود را به منصه بروز رسانید و صمیصمانه در انجام وظایف محوله کوشش به خرج داد و در کارها همراه و مشاور سردار کل و در حقیقت معاون و دستیار او بود. حسن خدمت و سعى و کوشش میرزا قهرمان به عرض ناصرالدین شاه و به گوش اولیاى حکومت مرکزى رسید و به پیشنهاد عزیزخان سردار کل، به دریافت نشان و منصب سرتیپى نایل شد. وى در سال ۱۲۸۲ق به منصب مشیر لشکر ارتقاء مقام یافت و سال بعد که سردار کل را به تهران احضار و به وزارت نظام منصوب کردند، به اتفاق او روانه پایتخت شد. پس از ورود به مرکز کشور، ناصرالدین شاه که شرح خدمات میرزا قهرمان را شنیده بود، وى را به امین لشکرى ملقب و به نشان سرتیپى از درجه اول با حمایل آن مفتخر و پس از مدت کوتاهى او را براى رسیدگى به کارهاى نظام و رتق و فتق امور مالیاتى، به تبریز فرستاد. وى سالها در تبریز بود تا این که به خاطر کارشکنىهایى که در کار پیشکار ولیعهد کرد، مویدالدوله وى را به تهران فرستاد و تفصیل تحیکات او و عزیزخان سردار را به عرض شاه رسانید. میرزا یوسف مستوفى الممالک نیز که در این تاریخ مصدر کار و تقربیا وظایف صدارت را عهدار بود، جانب مویدالدوله را گرفت و روساى لشگرى به حکم شاه امین لشکر را به پاى حساب کشیدند. پس از رسیدگى معلوم شد وى ضمن تنظیم اسناد، هزینه لشکر آذربایجان را بالا کشیده و هفتاد هزار تومان به دولت بدهکار است. عزیزخان مردانگى به خرج داد و این مبلغ را بر ذمه خود نهاد و گفت میرزا قهرمان مستخدم من بود و از من مواجب مىگرفت و اگر مسامحه و یا تخلف و قصورى شده، مسئولیت آن به عهده این جانب است. مستوفى الممالککه با عزیزخان سردار کل رابطه خوبى نداشت، به این امر رضایت نداد و عزیزخان چون نتوانست این مبلغ را نقد بپردازد کلیه املاکش مصادره و خود محکوم و به دماوند تبعید شد و سپس به سلطان آباد منقل گردید. پس از این که در سال ۱۲۸۶ق سردار کل باز به پیشکارى آذربایجان رسید، میرزا قهرمان هم در تمام این مدت بیکار بود و عزیزخان سردار کل این دفعه از میرزا قهرمان امین لشکر که سابقا او را بدهکار دولت کرده بود، تبرى جست و از بردن او به آذربایجان و تفویض کارهاى مالیلاتى به وى خودارى نمود. امین لشکر به هر ترتیبى که بود، با وعده دادن به درباریان، نظر ایشان و شاه را جلب کرد و به تبریز عزیمت نمود. سردار، اولبار از پذیرفتن وى سرباز زد؛ ولى او با چرب زبانى و با تقدیم رشوه، سردار را فریفت و مشغول کار در تبریز شد. میرزا قهرمان از شخصیتهایى بود که در دوره قاجار به زور پول و پیشکشى به مقامات و درباریان توانست مناصب زیادى به دست آورد. وى در ۱۲۹۰ق که ناصرالدین شاه براى نخستین دفعه به فرنگستان رفت، جزو ملتزمین رکاب و به اتفاق چند تن از شاهزادگان درجه اول از قبیل على قلى میرزا اعتضادالسلطنه، سلطان مراد میرزا حسام السلطنه، فیروز میرزا نصرتالدوله و امامقلى میرزا عمادالدوله همراه شاه بودند. میرزا قهرمان در سال ۱۲۹۲ق به وزارت گمرکات منصوب و به دریافت نشان تمثال همایون و لقب جلیل جنابى سرافراز گردید و ناصرالدین شاه دستخط و یا فرمانى به افتخار براى او صادر کرد. در سال ۱۲۹۶ق به افتخار دریافت یکلباس شاهى مفتخر و به پیشکارى آذربایجان منصوب گردید. عمر این ماموریت کوتاه بود و به خاطر اختلاف با ولیعهد به تهران برگشت و عهدهدار وزارت گمرکات شد. وى در سال ۱۲۹۸ق از طرف ناصرالدین شاه فرمان یافت که تا همه روزه در مجلس وزرا حاضر و از نظر مشورتى او در کلیه امور مورد مشورت قرار گیرد و در سال ۱۲۹۹ق به وزارت فواید عامه منصوب گردید. وى در سالهاى پایانى عمر خود به خاطر اختلاسى که از خزانه نظام کرد و پانزده هزار تومان به دولت مقروض شد، به اردبیل تبعید شد و تا سفر دوم ناصرالدین شاه به فرنگ در آنجا بود. وى مدتى قبل از مسافرت شاه به تبریز بازگشت و بعد از برگشت شاه مورد، عفو شاه قرار گرفت و همراه شاه به تهران برگشت. وفات او در چهارم رجب سال ۱۳۱۰ق درگذشت؛ در حالى که از آن همه ثروتى که داشت، چیزى برجاى نمانده بود. آثار از وى دو کتاب بنام سفرنامه خراسان و تبریز امروزه بر جاى مانده است که به کوشش ایرج افشار تجدید چاپ شدهاند.