جایگاه جوانان در اندیشه امام خمینی (ره)

نویسنده:سید محمد یاسر حسینی امام خمینى(ره)، همواره به فرداى نسل نو و کارآمدى آنان در پهنه کوشش‏ هاى متنوع و انسان‏ دوستانه می نگریست. ایشان هر جوانى را به منزله ذخیره عزت و اقتدار کشور تلقى می کرد... مقدمه از آنجایی که دوران جوانی از ویژگیهایی همچون پاکی, صداقت, شجاعت و عشق و شور برخوردار است و از آن به عنوان بهترین ایام در زندگی هر انسان یاد می شود. در این دوران است که «جوان» با توجه به فطرت پاک و خداجوی خویش آماده پذیرش کمالات, فضیلتها و ارزشهای انسانی و الهی است. جوانی، آغاز فراز و نشیب های روحی، جسمی، اجتماعی و فرهنگی است. جوانی، فصلی پر شکوه، با طراوت و همراه با امید، شادمانی و پرسشگری است. تاثیرگذارى نسل جوان در هر شکل و بعد و گستره‏اى، تاریخ ، فرهنگ و تمدن‏ها و انقلاب‏ها، واقعیتى انکارناپذیر بوده و همواره نظر اندیشه وران و رهبران مردمى را به خود معطوف داشته است. چگونه مى‏توان از این نیروى اعجازآمیز در عرصه تحول و تکامل حیات و جامعه بشرى چشم پوشید و از سرمایه گذارى به منظور پرورش ذوق و استعدادهاى شگفت‏انگیز جوانان دریغ ورزید؟ نادیده انگاشتن جوان و نیازها و انتظارهاى گوناگون فکرى و علمى و مادى و اجتماعى وى، بى‏تردید زمینه‏ساز نابسامانى‏هاى زیان بارى خواهد بود که کیان فرهنگ و اجتماع را به نابودى تهدید مى‏کند. نگرش‏ های واقع‏ بینانه و گرایش‏های عادلانه دست اندرکاران مسایل جوانان - به ویژه در سطح مدیریت کلان جامعه افغانی - سهمی شایان ذکر در سلامت روحیه و اعتدال در شیوه برخورد آنان خواهد داشت. چنان که در پهنه تجربیات اصلاحی و انقلابی ملت‏ها - از جمله در سقوط نظام کمونیست شوروی و دفاع صادقانه از دین و میهن در برابر تجاوزپیشگان آشکار گشته است - می‏توان به یاری نسل نو، آتیه‏ای آکنده از روشنی و سرافرازی را چشم به راه بود. به یقین، هر گاه جامعه و تمدن و نظامی رو به تباهی گذارده و آسیب‏پذیر شده است، حاکی از یاس و انزوای فکری و اجتماعی جوانانی بوده که حال و مجالی برای حضور مؤثر خویش نداشته‏اند. بدین سان، فراهم آوردن بستر کار و ابتکار همه جانبه برای نسل جدید و مستعد و منتظر امروز، و حرمت نهادن به آرای آنان و بهره جستن از کاوش‏ها و کوشش‏هایشان در حوزه اندیشه و اجتماع، از رشد روحی و سیاسی یک ملت، حکایت دارد. هر چه بر حضور فعال و زاینده و مستمر جوانان فرهیخته در عرصه ‏های زندگی‏ساز و هدایت‏گر افزوده شود، بی‏شک راه آزادی و استقلال فراگیر هموار می‏گردد. تعاون و مشارکت‏شهروندان بر پایه خیرخواهی و پارسایی - که تضمین کننده بقای جامعه است - فضای سرشار از امید و اطمینان و تکاپوی مشترک تمامی عناصر متعهد را می‏طلبد. آنگاه که ملاک‏های گزینش و کوشش چیزی غیر از ایمان و تقوا و اخلاص و رستگاری مردمان نباشد و همگان فراخنای عمل را شفاف و پیراسته از بدبینی‏ها و بدخواهی‏ها نگاه دارند، بی‏گمان می‏توان در انتظار رویش حکمت و عزت اجتماعی بود. در معارف دینی, نسبت به این دوران توجه و تاکیدات خاصی شده است. پیامبر اسلام (ص) در روایتی می فرماید: «ان الله یحب الشاب الذی یغنی شبابه فی طاعه الله ; خداوند دوست می دارد جوانی را که دوران جوانی خویش را در راه بندگی خدا سپری کند.» امام خمینى، همواره به فرداى نسل نو و کارآمدى آنان در پهنه کوشش‏هاى متنوع و انسان‏دوستانه مى‏نگریست. او هر جوانى را به منزله ذخیره عزت و اقتدار کشور تلقى مى‏کرد و از او انتظار داشت که خویشتن را براى ایفاى مسؤولیت‏هاى ملى و مردمى مجهز ومهیا سازد.فروتنى و ارادت پیوسته ایشان، در قبال شور و ذوق و خدمت صادقانه جوانان تحصیل کرده ، و حمایت از ایده‏ها و جنبش‏هاى خیرگرایانه مردمى، از والایى اندیشه او حکایت دارد. امید مى‏رود که بتوانم در مجال کوتاهى که پیش روى دارم، سهم اندگی در سیمنار علمی ، فرهنگی و پژوهشی شما که تحت عنوان فریاد ماندگار از سوی شورای محترم علمای شیعه افغانستان برگزار می گردد ، برگهایى از باغ همیشه سبز اندیشه‏ها و انگیزه‏هاى روشن‏اش برگیریم. دوران جوانی امام (ره) امام خمینى (ره) به راستى در میان رهبران نهضت‏ها و ملت‏ها، اسوه ناشناخته‏اى بود که با گذشت زمان، اندک اندک به ژرفا و گستره معنویت‏ها و فضیلت‏هایش پى خواهند برد. او چنانکه گاه به دوران جوانى‏اش، اشاره داشت، از سویى در بعد نظرى و فکرى و از سویى دیگر در بعد عملى و جمعى، در دست‏یابى به خوبى‏ها کوشیده است. امام در عین حال که به تحصیل و تدریس رشته‏هاى گوناگون علمى و عرفان و اخلاق اشتغال مى‏ورزید، از تفکر فراگیر، ورزش و مقابله مسلحانه با اشرار، و حضور در نشست‏هاى مجلس شوراى ملى و نظاره جریان‏هاى مبارزاتى زمانه و مبارزه خیرخواهانه با استبداد و استعمار، غفلت نمى‏ورزید. نگاه ژزف و بصیرت الهی سکاندار اصلی انقلاب اسلامی حضرت امام راحل دست مایه ای بود برای آنکه در راستای توجه به تمامی اقشار درگیر در امر مبارزه، عنایت ویژه نسبت به جوانان مورد غفلت قرار نگیرد. تأمل و تدبر در پیام ها، اعلامیه ها و سخنرانیهای امام عزیز در طول سالهاای قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نشان از این نکته مهم است که چگونه ایشان از سر آگاهی جان و روان نسل جوان جامعه را مورد خطاب قرار داده و آنان را مرحله به مرحله به سوی قله های شرف و انسانیت رهنمون ساخت و از این رهگذر پیروزی و تداوم انقلاب را در میان امواج سهمگین ابتلائات تضمین نمود. رمز نفوذ امام(ره) در جوانان آن پیر فرزانه که با استفاده صحیح از فرصتهای جوانی خویش, بر نفس خود مدیریت یافت, در اجتماع نیز این توفیق را بدست آورد که بر مردم و بخصوص جوانان مدیریت کند و در قلبهای آنان نفوذ کند. در اینجا این سئوال مطرح می شود که رمز و راز نفوذ امام در قلوب مردم بخصوص جوانان در چیست؟ در پاسخ به این سئوال باید دو نکته را متذکر شد: ۱٫ تا زمانی که انسان بر نفس خویش مدیریت پیدا نکند, نمی تواند بر دیگران مدیریت نماید و در آنها نفوذ نماید. اگر امام خمینی توانست در میان ملت ایران بلکه مردم جهان به خصوص در قلبهای پاک و با صفای جوانان ایران جای گیرد و آنان را شیفته و مجذوب خویش نماید, جز به واسطه مدیریت ایشان بر نفس خویش نبود. از این رو بود که با یک پیام و اشاره ایشان, جوانان در دوران مبارزات انقلابی علیه رژیم پهلوی و نیز صحنه ها و عرصه های گوناگون نظام پس از تشکیل نظام جمهوری اسلامی بخصوص دوران دفاع مقدس به صحنه آمدند. ۲٫ امام خمینی همواره نسبت به جوانان برخوردی صمیمانه و همراه با مهربانی داشت و این نیز در جذب جوانان به سوی ایشان تاثیر بسیاری داشت. آیت الله کریمی از برخورد صمیمانه و دوستانه امام خمینی با گروهی از جوانان چنین می گوید: «یکی از شبها در حرم مطهر امیرالمومنین (ع) جماعتی از دانشجویان مسلمان اروپا برای دیدار با امام آمده بودند که ظاهر آنها به تعبیر ما یک ظاهر ناپسندی در محیط ما بود, چه از نظر وضع و قیافه و لباس و چه از نظر طرز برخورد و صحبت. لیکن ما شاهد بودیم که امام به گونه ای با آنها برخورد کردند که گویی با دوستان قدیمی شان نشسته اند و مشغول صحبت می باشند. آنها آنچنان مجذوب امام بودند که پس از چند دقیقه صحبت با یک دنیا نیرو و ایمان و امید از کنار ایشان برخاستند.» آن بزرگوار, علما و روحانیون را نیز توصیه می کردند که برخوردی محبت آمیز و دوستانه با جوانان داشته باشند هر چند آنان به بیراهه می روند. «علما و روحانیون ان شاالله به همه ابعاد و جوانب مسئولیت خود آشنا هستند ولی از باب تذکر و تاکید عرض می کنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی مان احساس می کنند که می توانند اندیشه های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند,. با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوند. و اگر بیراهه می روند, با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمی شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فورا انگ التقاط و انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت. اینها که امروز اینگونه مسائل را عنوان می کنند. مسلما دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان می تپد, والا داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونه ای است که خود فکر می کنند. به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند, مایوس نشوید.» اگر امام خمینی توفیق یافت در میان ملت ایران بلکه مردم جهان, به خصوص در قلبهای پاک و باصفای جوانان جای گیرد و آنان را شیفته و مجذوب خویش نماید, جز به واسطه مدیریت آن بزرگوار بر نفس خویش نبود.. جایگاه جوان امام خمینی، همواره به فردای نسل نو و کارآمدی آنان در پهنه کوشش‏های متنوع و انسان‏دوستانه می‏نگریست. او هر جوانی را به منزله ذخیره عزت و اقتدار کشور تلقی می‏کرد و از او انتظار داشت که خویشتن را برای ایفای مسؤولیت‏های ملی و مردمی مجهز ومهیا سازد. در میان جوانان، رهبر فقید انقلاب، عنایت‏خاصی به دانشجویان داشت، آنان که خواه‏ناخواه روزی سکان‏دار این کشتی در دل طوفان‏ها و گرداب‏ها خواهند بود. وارث بودن جوانان و تحصیل کردگان فرهیخته و متعهد کشور بی‏تردید متولیان و صاحبان قدرت را در برابر آنان و آینده و خواسته ‏هایشان مسؤول می‏سازد. رفتار عاطفی مناسب و درک موقعیت و منزلت دانشجویان، عامل تاثیرگذاری در هدایت‏گری اندیشه‏ ها و عاطفه‏ های سرشار آنان خواهد بود. بدبینی‏ها و بی‏ حرمتی‏ها و تکفیرهای جاهلانه به مرور زمان فراخنای رابطه آنان را به تنگنای خسران‏ آمیز تبدیل می‏کند. رهبر فقید انقلاب، همواره بر روش و منش پدرانه و مهرورزانه با نسل جوان دانشگاهی تاکید و سفارش داشت، و اولیای امور را از بی‏ تفاوتی بر حذر می‏داشت. وظیفه جوانان مسلمان انحراف فکری انسان ها، جنایتی بزرگ و جبران ناپذیر است. این عمل ناجوانمردانه، با هجوم اندیشه های شوم و هجوم سپاه نامرئی دشمن، به صورت ویروس های فکری و شبهه های ویرانگر عقیدتی پدید می آید؛ شبیخونی که تنها راه رهایی از آن، فراگیری دانش های دینی و قوی ساختن بنیان های اعتقادی است. حضرت امام رحمه الله در این باره فرموده است: «توجه نسل جوان به شناسایی و شناساندن چهره واقعی اسلام، موجب تقدیر است. ما امروز قبل از هر چیز وظیفه داریم تبلیغات اجانب و عمال استعمار را خنثی کنیم. شما نسل جوان موظف هستید غرب زده ها را از خواب بیدار کنید و فجایع حکومت های ضد انسانی آن ها و عمال آن ها را برملا نمایید». ایشان در جای دیگری می فرماید: «در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنید. تعالیم مقدسه قرآن را بیاموزید و به کار بندید. با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمان های بزرگ اسلام بکوشید.» رهنمودها و هشدارهای امام(ره) به جوانان درک و شناخت درست حضرت امام (قدس سره) از مراتب و کمالات انسان و نیارهای واقعی جوانان، سبب توجه و تذکر نکات مورد لزوم به نوجوانان و جوانان جامعه شد. که دراینجا برخی از این توصیه ها و هشدارها را مورد بحث قرار می دهم. در این فضای فراگیر و خیره کننده است که طریق و گفتار رهبر، همان است که نسل نو می‏طلبد و مغایرتی میان آن همه با خواسته ‏های معقول و مقبول خویش در عصر حاضر نمی‏نگرد. بود و نمود جاذبه‏ های شخصیتی و رفتاری پیشوا، چند و چون اقبال رهبری را در هدایت‏گری حرکت اجتماعی در نیل به راهبردهای انقلابی و اصلاح‏ گرایانه به نمایش می‏گذارد. از این رو می‏توان گفت که جوان، هنگامی اطمینان خاطر را در رابطه با رهبر و پذیرش او به عنوان الگوی رفتاری‏اش، به دست می‏آورد که در آینه کلام و کردارش به مجموعه‏ ای منسجم و راهنما و واقع ‏نگرانه و حق‏ گرایانه بنگرد. امام خمینی (قدس سره) به راستی در میان رهبران نهضت‏ها و ملت‏ها، اسوه ناشناخته‏ای بود که با گذشت زمان، اندک اندک به ژرفا و گستره معنویت‏ها و فضیلت‏ هایش پی خواهند برد. او چنان که گاه به دوران جوانی‏اش، اشارت داشت، از سویی در بعد نظری و فکری و از سویی دیگر در بعد عملی و جمعی، در دست‏یابی به خوبی‏ها کوشیده است. امام در عین حال که به تحصیل و تدریس رشته‏های گوناگون علمی و عرفان و اخلاق اشتغال می‏ورزید، از تفکر فراگیر، ورزش و مقابله مسلحانه با اشرار، و حضور در نشست‏های مجلس شورای ملی و نظاره جریان‏های مبارزاتی زمانه و مبارزه خیرخواهانه با استبداد و استعمار، غفلت نمی‏ورزید. جوانی، فرصتی طلایی جوان از قلبی پاک, لطیف و با صفا برخوردار است, لذا قابلیت پذیرش هر نوع اخلاق نیک و بد و هر نوع زشتی و زیبایی را به راحتی دارا می باشد. از اینرو می توان با توجه و دقت, از ورود زشتی ها و اخلاق ناپسند به آن جلوگیری کرد. باتوجه به اینکه انسان در ایام جوانی از قدرت و توانایی کافی و اراده قوی برخوردار است بهترین زمان برای عبادت و بندگی خدا و مبارزه با رذائل و مفاسد اخلاقی میباشد. به مرور این قوا رو به ضعف و تحلیل میرود و هر مقدار که شیاطین و نفس اماره در قلب انسان بیشتر رسوخ کند و قویتر گردد, قدرت و اراده ضعیفتر و راحت تر تسلیم می گردد. جوانی و خودسازی انسان مومن باید همواره در راه اصلاح خویش, با نفس اماره مبارزه نموده و نفس را با بندگی خدا, مطیع خویش گرداند. بهترین زمان برای مهار نفس, دوران جوانی است که انسان از قدرت و توان کافی برخوردار است. امام خمینی خطاب به جوانان متذکر می شوند: «شما جوانها بهتر می توانید تحصیل نفس کنید, شما به ملکوت نزدیکتر هستید از پیرمردهالله هزاران جوان اصلاح می شوند و یک پیر مرد نمی شود نگذارید برای ایام پیری, حالا که جوان هستید سیر خودتان را بکنید, شروع کنید الان.» نیز می فرماید: «انسان اگر در جوانی تهذیب کرد خودش را, شده است, اگر بگذارد تا به پیرمردی برسد, هم قوای خودش ضعیف می شود و هم آن درختی که در دل انسان شیطانی کاشته است قوی می شود و آن درخت قوی را نمی شود با یک اراده ضعیف انسان بکند.» جوانی بهار توبه یکی از دستورات موکد دینی, توصیه و ترغیب به توبه و پشیمانی از گناه و بازگشت به سوی خداست. انسان مومن, نباید هیچگاه خود را با وعده های شیطانی و خیالات و اوهام فریب دهد. و با غفلت, از گناهان عبور کرده و خویش را به توبه در دوران پیری وعده دهد. «جوانی» بهترین فرصت برای توبه است. اگر انسان از این دوران طلایی بدون توبه گذشت ایام ناتوانی و پیری بسیار مشکل خواهد بود. پیامبر اسلام (ص) در روایتی می فرماید: هیچ چیز نزد خداوند محبوب تر از جوانی که توبه کند, نیست.» امام خمینی می فرمایند: «بهار توبه ایام جوانی است که بار گناهان کمتر و کدورت قلبی و ظلمت باطنی ناقصتر و شرایط توبه سهلتر و آسانتر است... پس ای عزیز! هر چه زودتر دامن (همت) به کمر بزن و عزم را محکم و اراده را قوی کن و از گناهان, تا در سن جوانی هستی یا در حیات دنیایی می باشی, توبه کن و مگذار فرصت خدا داد از دستت برود, و به تسویلات شیطانی و مکاید نفس اماره اعتنا مکن.» جوانان و دام منافقان تفسیرهای شیطانی و تحمیل خواسته های خود بر مفاهیم نورانی مانند قرآن و نهج البلاغه، یکی از شیوه های گمراه سازیِ منافقان بوده و هست. بر این اساس حضرت امام خمینی رحمه الله به تمامی جوانان هشدار دادند: «جوانان عزیز توجه کنند که سران و سردمداران گروه ها که می خواهند به اسم اسلام پایه های آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند، هیچ اطلاعی از اسلام و اهداف قوانین آن ندارند، و با خواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج البلاغه و تفسیرهای جاهلانه و غلط، نمی شود اسلام شناس شد. در حقیقت تمسک به قرآن و نهج البلاغه، برای کوبیدن اسلام و قرآن است تا راه را برای رهبران غربی و شرقی خود باز کنند. جوان وامید به فردای بهتر از رهبری، همواره انتظار می‏رود که از بیم‏ها و امیدهایی سخن براند که در واقعیت امروز و فردای ملت‏به چشم می‏خورد. غفلت از هر کدام، سبب‏ ساز گرفتاریهای پیچیده‏ای می‏شود که چه بسا در آینده تزلزل در باورها و حرکتها را پدید آورد. چشمان نگران و امیدوار رهبر، کمک شایان و تاثیرگذاری در روند انقلاب و راهبردهای گوناگون آن خواهد داشت. گسست‏های تکان دهنده اجتماعی و سیاسی، حاصل مشغولیتهای کاذب و دیده فروبستن از واقعیت‏هایی است که به هر حال - چه مثبت و چه منفی - در حال شکل گرفتن بوده و روزی به سود یا زیان تمام می‏شود. امام خمینی در کنار بیمناکی‏ها، امیدهایی را نظاره می‏کرد و نظر و اهتمام همگان را بدان معطوف می‏داشت. او در جوانان این مرز و بوم عزت خواهی را یک واقعیت انکارناپذیر می‏دانست و از این رو تداوم دو شعار و محور تعیین کننده - استقلال و آزادی را در بستر شناخت‏ها و اقدام‏های آنان ممکن تلقی می‏کرد. رهبر فقید انقلاب، چشم به راه خود باوری‏ها و بهره گرفتن از آن در جهت نوسازی و سامان بخشی مسایل کشور بود و بارها بر اداره آن از رهگذر همت و بصیرت جوانان پوهنتونی ، سفارش می‏نمود. جوان و فراگیری تعلیم و تربیت از منظر امام خمینی، فراگیری دانشها و معرفتها، باید منشا اثر روانی و اخلاقی و اجتماعی باشد. تحصیل و تدریس فلسفه و معارف توحیدی و الهی و قرآنی هم اگر تاثیری مثبت و نورانی بر اخلاق آدمی نداشته باشد و ذهن و دل و زبان وی را به رنگ رحمانی در نیاورده باشد، باطل و عبث و خسران دنیا و آخرت است. «به تو، و سایر جوانها که طالب معرفتند وصیت می‏کنم که شما و همه موجودات جلوه اویند و ظهور ویند. کوشش و مجاهده کنید تا بارقه‏ای از آن را بیابید و در آن محو شوید و از نیستی به هستی مطلق برسید.» «جدیت کنید در تحصیل، جدیت کنید در یاد گرفتن معارف الهیه، جدیت کنید در این که خودتان را خوب بار بیاورید .» جوان و معاشرت آنچه در باب غنیمت‏ شمردن جوانی گذشت ، بی‏شک مشروط به آن است که جوان به گفته پیر سالک از مصاحبت‏ بدان بگریزد و یار بد را چون مار بد! دشمن خویش بشناسد. هم نشینی‏های غافلانه و بازدارنده از تامل و تفکر و تعلیم و تربیت عرفانی - اخلاقی، عاقبت تهی دستی آدمی را در محضر پروردگار سبب می‏شود که شرمندگی و حسرت ‏اش، عذابی ناگوار است. و از طرف دیگر، جهت معرفت و سرعت مطلوب در سلوک، بهره بردن از دوستان آزاده و وارسته از دنیا طلبی، ضرورتی انکارناپذیر است. بی‏اعتنایی به این اندرزها و سرگرم داشتن خود به رفاقت‏ها و معاشرت‏های بی‏ حاصل، کار را به جایی میرساند که در رستاخیز آرزومند جدایی به مسافت میان مشرق و مغرب می‏شود. اما در این باره چنین می فرماید: «از وصیت‏ها (ی) من که در آستان مرگ (بوده) و نفس‏های آخر را می‏کشم، به تو که از نعمت جوانی برخورداری، آن است که معاشران خود و دوستان خویش را از اشخاص وارسته و متعهد و متوجه به معنویات، و آنان که به حب دنیا و زخارف آن گرایش ندارند و از مال و منال به اندازه کفایت و حد متعارف، پا بیرون نمی‏گذارند و مجالس و محافل‏شان آلوده به گناه نیست و از اخلاق کریمه برخوردارند، انتخاب کن که تاثیر معاشرت در دو طرف صلاح و فساد، اجتناب ‏ناپذیر است.» جوانان و خطر اندیشه های وارداتی هدف دشمنان اسلام و استقلال ما آن است که افق نگاه جوانان را به سوی خواسته های شیطانی خویش تنظیم کنند و با عناوین فریبنده، جوانان را منحرف سازند. حضرت امام خمینی رحمه الله با اشاره به این نکته مهم فرموده است: «عوامل استعمار که می دانند با آشنایی ملت ها، به خصوص نسل جوان تحصیلکرده به اصول مقدسه اسلامی، سقوط و نابودی استعمارگران وقطع دست آنان از منافع ملت ها و کشورهای استعمار شده قطعی خواهد بود، به کارشکنی پرداخته و می کوشند که با سمپاشی و آلوده ساختن اذهان و افکار جوانان، از جلوه گر شدن چهره تابناک اسلام جلوگیری نمایند و با عناوین فریبنده و مکتب های رنگارنگ، جوانان ما را منحرف سازند.» جوانان؛ نقطه امید جوانان متعهد و دین باور ، نقشی اساسی در پیروزی و حفظ استقلال و آزادی ملت ها داشته، در صحنه های مختلف از کیان اسلام و انقلاب دفاع و پاسداری کرده اند. بر همین اساس، امام خمینی رحمه الله جوانان را نقطه امید و پاسدار مکتب معرفی کرده، چنین فرموده است: «این جانب در این نفس های آخر عمرم، امیدم به طبقه جوان، عموما محصلین ، اعم از روحانی و غیره می باشد. امید است دانشمندان و متفکران روشن ضمیر، مزایای مکتب نجات بخش اسلام که کفیل سعادت همه جانبه بشر و هادی سُبُل خیر در دنیا و آخرت، و حافظ استقلال و آزادی ملت ها، و مربی نفوس و مکمل نقیصه های نفسانی و روحانی و راهنمای زندگی انسانی است، برای عموم بیان کنند.» امام خمینی (ره) و چشم امید به جوانان امام خمینی رحمه الله حکیمی ژرف اندیش بود که از آغاز نهضت اسلامی، با نگاه اندیشمندانه خود، موجب بیداری دینیِ قشر عظیم جوانان شد. ایشان در آغاز حرکت الهی خود در نجف اشرف، تمامی جوانان روحانی و محصل را با نگاهی نو، همه سویه، ژرف و جامع به دین فراخوانْد و فرمود: «حس مسئولیت نسل جوان و کوشش های بی شائبه آنان در راه دفاع از اسلام و نوامیس قرآن مجید، در خور تقدیر و امیدواری است. این جانب در این تبعیدگاه ثانوی، چشم امیدم به جوانان روحانی و دانشگاهی مسلمان بوده و انتظار دارم که با تهذیب نفس و اخلاص، مطالعات و تحقیقات وسیع و دامنه داری را در زمینه شناخت احکام اسلامی و مبانی نورانی قرآن آغاز نمایند؛ اسلام واقعی را بشناسید و بشناسانید.» روشن‏گری جوان ها تجربه و تاریخ مبارزه‏ ها و عدالت‏ خواهی‏ها، نشان می‏دهد که جوانان پرشور و متعهد و پاک باخته، سهمی شایان ذکر در روشن‏گری ملت‏ها داشته ‏اند. آنان با مدد گرفتن از ایمان و ادبیات انسانی و حماسی و ارائه تحلیل‏های جامعه شناختی و تاریخی، زمینه گرایش و پیوند نیروهای بیگانه از هم را فراهم آوردند. رهبر فقید انقلاب از جوانها خواستار استمرار بیدارگری‏ها و انتقال خودآگاهی انسانی و اجتماعی و تاریخی در بستر ذوق و شوق انقلابی است. خدمت مطبوعاتی جوانان نادیده انگاشتن نقش مطبوعات و قلم و خبر و تفسیر رخ‏دادهای پنهان و آشکار جامعه بشری، پیوسته پرسش‏ انگیز بوده است. رهبر فقید انقلاب، دست‏اندرکاران مطبوعات را، خدمت گزاران ملت می‏خواند. آنان که رشد نیروی انسانی را هدف والای خود می‏ شناسند. چنین خدمتی، در واقع از نویسندگان جوان و متفکر و دردمند جامعه ساخته است. «مجله باید در خدمت کشور باشد. خدمت‏به کشور این است که تربیت کند، جوان تربیت کند، انسان درست کند. انسان برومند درست کند، انسان متفکر درست کند تا برای مملکت مفید باشد... آن که از خدمت‏ها بالاتر است، این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است، مجله‏ هاست، رادیو تلویزیون است، سینماهاست، تئاترهاست. اینها می‏توانند نیروی انسانی ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمت‏شان ارزشمند باشد... امنیت و قانون‏گرایی جوان ها بیش از هر عامل دیگر قانون گریزی پاره ‏ای از جوانها سبب سلب امنیت از جامعه و ناتوانی دولت انقلاب در تحقق شعارها و اصول اجتماعی و سیاسی مورد حمایت لت‏خواهد بود. جانبداری از تمایلات و حرکت‏های هرج و مرج طلبانه گروهی از جوانان احساساتی هر چند در مقطعی از نهضت و تاریخ به مصلحت‏ باشد، بی‏گمان در دراز مدت، بستر ناامنی و قانون‏ شکنی را به وجود خواهد آورد. رهبر فقید انقلاب، بارها جوانها را به خاطر فرار از تکلیف قانون‏گرایی و حفظ امنیت جامعه و کشور نکوهش کرده و بزه‏کاران در این حوزه را سزاوار کیفر خوانده است. از منظر فقهی - سیاسی امام خمینی ، گام نخست در جهت پاسداری از آرمانهای یک ملت مسلمان قبول و رعایت قانون در تمامی عرصه‏های حیات فردی و جمعی می‏باشد. از یک جامعه سقوط کرده در بی ‏نظمی و رفتارهای خودسرانه ، نمی‏توان انتظار داشت که در هجوم دسیسه‏ های استعماری و وسوسه‏ های استبدادی، بایستد و بستر مساعدی را برای پرورش نسل‏ های فرهیخته و تاثیرگذار بر سرنوشت‏ خود فراهم آورد. از این رو، امام هشدار می‏دهد و جوانان خودآگاه و متمایل به استقلال و آزادی ملت را از بهره‏ گیری ابزاری از اسلام و انقلاب، به منظور نیل به قدرت و منفعت‏ شخصی و حزبی بر حذر می‏دارد. رهنمودهایی از این شمار، روحیه و شیوه نسل جوان را به سمت و سوی تعالی روان و تکامل جامعه از رهگذر حرمت نهادن به قانون و امنیت و حقوق انسانی و اجتماعی مردم، هدایتگر خواهد گشت. جوانان و مقوله آزادی در نگاه اسلام، آزادی، مایه کمال و رشد جامعه است. البته اسلام، استفاده های خیانت آلود از واژه آزادی را مجاز نمی داند؛ زیرا در این صورت، جامعه دچار انحطاط و انحراف شده، به سقوط کشیده می شود. بر همین اساس است که امام راحل رحمه الله با هوشیاری، جوانان را از آزادی غربی که به بی بند و باری و لجام گسیختگی می انجامد، منع فرموده است: «این ها که آزادی می خواهند، این ها که می خواهند جوان های ما آزادباشند، قلم فرسایی می کنند برای آزادی جوان های ما، چه نحو آزادی را می خواهند؟ می خواهند جوانان ما آزاد بشوند، قمارخانه ها باز باشد، به طور آزاد مشروب خانه ها باز باشد، به طور آزاد عشرت خانه ها باز باشد. این چیزی است که از غرب دیکته شده است.... باید همه بدانیم آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و کتب و مجلاتِ بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور، حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آن ها واجب است و از آزادی های مخرب باید جلوگیری شود.» جوانان و اصلاح نفس تربیت و تهذیب جوانان، یکی از موضوعات کلیدی در بهبود جامعه اسلامی است. توجه به اصلاح نفس جوانان، برگرفته از معارف وحیانی و آموزه های عقلانی است که همواره در آسمان ذهن پیشوایان دینی ما می درخشد؛ از جمله امام صادق علیه السلام فرموده است: «جوانان را دریابید؛ زیرا آنان سریع تر از دیگران به کارهای خیر روی می آورند». حضرت امام خمینی رحمه الله هم باتوجه به این ویژگی جوانان چنین فرمود: «شما جوان ها بهتر می توانید تحصیل نفس کنید، شما به ملکوت نزدیک تر هستید از پیرمردها، در شما آن ریشه های فساد کمتر است.... یک پیر بخواهد اصلاح بشود، بسیار مشکل است؛ جوان زودتر اصلاح می شود.... نگذارید برای ایام پیری، حالا که جوان هستید سیر خودتان را بکنید، شروع کنید الان.» تهذیب نفس جوانان در نگاه امام (ره) امام راحل و روشن اندیش که خود پیروز میدان مبارزه با هوای نفس بود، به خوبی از آموزه های آسمانی مکتب اسلام در مورد تهذیب نفس آگاهی داشت و بهترین دوره چنین مبارزه پی گیری را «ایام جوانی» می دانست و می فرمود: «اسلام آن قدر که به تهذیب این بچه های ما و جوان های ما کوشش دارد، به هیچ چیز کوشش ندارد. اسلام اصلاً برای آدم ساختن آمده است و این مکتب های انحرافی، آدم را از آدمیتش بیرون می کند.... مهم تر چیزی که برای کشور ما لازم است، تعهد اسلامی و تهذیب اسلامی است.» جوانان و شناخت حقیقت قرآن قرآن، عهدنامه الهی برخلق خداست. شناخت، معرفت و عشق به این صحیفه همیشه سبز و سترگ الهی، روشنی اندیشه و نورانیت دل و دیده به آدمی می بخشد و او را به اوج دانایی و بینایی دیده ها ونادیده ها پرواز می دهد، به گونه ای که همچون روح خدا حضرت امام خمینی رحمه الله ، قرآن را آنگونه که بایسته و شایسته است می شناسد و همگان، به ویژه جوانان آرمان گرا، حقیقت طلب، پُر احساس و عدالت خواه را به شناخت، بینش، انس و هوشیاری در این عرصه دعوت می کند. جوانان و رابطه با روحانیان متعهد امروزه یکی از توطئه های استکبار جهانی، ایجاد فاصله و شکاف میان جوانان و روحانیان است که می طلبدجوانان تیزهوش ما در اثر هوشیاری فرهنگی ـ سیاسی، این توطئه را خنثی ساخته و ارتباط خویش را با روحانیان متعهد بیش از پیش مستحکم سازند؛ چنان که حضرت امام خمینی رحمه الله نیز جوانان را به این مهم توصیه فرموده است: «من در این جا به جوانان عزیز کشورمان... سفارش می کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید و خودتان را برای یک مبارزه علمی و عملی بزرگ، تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید... و نکته دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقه ام به جوانان عرض می کنم، این است که در مسیر ارزش ها و معنویات، از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خود را بی نیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید.» جوانان و توجه به ورزش در پرتو سالم سازی جسم، شکوفایی جان به دست می آید و به برکت ورزش، بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی، روانی و حتی اقتصادی برطرف می گردد. ورزش در برخوردهای نظامی و دفاع از مرز و بوم و نبرد قهرمانانه با دشمنان متجاوز نیز اهمیت بسیاری دارد. نکته مهم دیگر آن که ورزشکاران افغانی در طور این چند سال اخیر نشنان دادند ، در واقع سفیران انقلاب به شمار می آیند. بر همین اساس است که امام خمینی رحمه الله فرموده است: «من وقتی که شما جوان ها را می بینم، ما شاءاللّه جوان های برومند و پهلوان، خیلی خوشم می آید و افتخار می کنم.... شما نمونه باشید در کشورهای دیگر که شماها از جمهوری اسلامی هستید.... کردارتان طوری باشد که نمونه باشید برای جمهوری اسلامی و جمهوری اسلامی با شما به جاهای دیگر هم ان شاءاللّه برود.» منحرف کردن جوانان با اسامی فریبنده: فرهنگ مسموم استعمار تا اعماق قصبات و دهات ممکالک اسلامی رخنه کرده فرهنگ قرآن را عقب زده و نوباوگان ما را فوج فوج در خدمت بیگانگان و مستعمرین در می آورد، و هر روز با نغمه تازه با اسامی فریبنده جوانان ما را منحرف می کند. بر شما ملت عزیز اسلام که برای ادای مناسک حج در این سرزمین وحی اجتماع کرده اید لازم است از فرصت استفاده کرده به فکر چاره باشید. نابودی نیروی انسانی: مملکت، مملکت است به جوانش؛ به نیروی انسانیش. چیزی که نیروی انسانی را به باد بدهد مملکت را به باد می دهد. اگر یک مملکتی نیروی انسانی نداشته باشد این مملکت نمی تواند اداره بشود... جوانان و بیداری ملت بر شما جوانان روشنفکر است که از پای ننشینید تا خواب رفته ها را از این خواب مرگبار برانگیزانید؛ و با فاش کردن خیانت ها و جنایت های استعمارگران و پیروان بی فرهنگ آنها غفلت زده ها را آگاه نمایید و از اختلاف کلمه و تفرقه و هواهای نفسانی که راس همه فسادهاست احتراز کنید و به خداوند تبارک و تعالی روی نیاز آورید که شما را در این راه هدایت فرماید... قدرت ایمان جوانان الف- شما می دانید که این نهضت با قدرت اسلامی و با قوت ایمان پیش بُرد و گرنه ما در مقابل آنها چیزیز نداشتیم... ما قدرت ایمانی داشتیم شما جوانها با قدرت ایمان این نهضت را تا اینجا آوردید و به پیروزی رساندید. این قدرت ایمان را حفظ کنید. ب- نیروی پیروزمندانه، نیروی اسلام بود نیروی ایمان جوانان ما به اسلام و به خدای تبارک و تعالی بود؛ توجه به مقصد واحد که آن اسلام و جمهوری اسلام و احکام اسلام است بود. و فداکاری ملت ما برای اسلام و شهادت را فوز عظیم دانستن، رمز پیروزی بود... راه جوانان راه خدا به داد این مملکت رسید ای جوانها! ای متوجهین!ای اشخاصی که برای دیانت می خواهید کار بکنید و شما را منحرف می کنند به راه دیگر! مع ذلک به شما توصیه می کنم که حفظ کنید وحدت خودتان را، و به شما مژده می دهم که مع ذلک پیروز هستیئ. این خرابکارها به جهنم می روند و شما جوانهای عزیز راهتان راه خداست. برای خداست و پیروز خواهید شد. نتیجه گیری بدین سان، گفت و گو با نسل جوان، آسان‏تر و مطمئن‏تر است و مى‏توان به سلوک و وفادارى آنان در هر برهه‏اى از زمان، دل بست. بى‏تردید، انقلاب و نهضتى که بتواند این ارتباط را توام با پاسخ‏گویى به انتظار جوانان در ابعاد گوناگون حفظ کند، در نیل به هدف‏ها و راهبردهاى اولیه توفیق به دست‏خواهد آورد. جوان در فضاى آزاد و نورانى خویش، هنگامى که رنگ و بوى حقیقت گفتار و رفتارى را احساس کند، بى‏درنگ و بى‏محابا به همدلى و همراهى برمى‏خیزد. و بندهاى جهل و جور حاکم و محیط را در هم مى‏شکند. امام خمینی (ره) در سراسر عمر پر برکتشان به جوانان عشق می ورزیدند و آنان را فرزندان خود می دانستند، ایشان جوانان را ذخایر ملت و سرمایه های اسلام و کشورهای اسلامی به شمار می آورند. امام راحل با کشف پتانسل موجود در نسل جوان برای احیا کردن دین حنیف اسلام و برقراری حکومت اسلامی، جوانان را نقطه عزیمت انقلاب می دانستند و همواره تاکید داشتند که این جوانان هستند که می توانند این نهضت را با استقامتشان به نتیجه برسانند. در جریان بیداری اسلامی کشورهای عربی و آفریقایی، که با دستاویز قرار دادن آموزه های امام راحل در راه مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی به وقوع پیوسته است، جوانان رکن اساسی این تحولات هستند و به مدد تلاش و جانفشانی های آنان است که این جنبش به بار نشسته و توانسته در چند کشور که تا قبل توسط دست نشاندگان غرب اداره میشدند مثل تونس و مصر و لیبی و...اقداماتی را در جهت رهایی از یوغ استعمار گران و مستبدین داخلی انجام دهد. از این رو جوانان همیشه مخاطبان ویژه آموزه های الهی و عبادی بوده اند و با اتکا به سیرت پاک و حق طلبانه خود توانسته اند تا در راه نیل به تعالی و کمال سیر نمایند... منابع: ۱٫ امام خمینی (ره)، صحیفه نور، انتشارات سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹٫ ۲٫ امام خمینی (ره) ، ولایت فقیه، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ۱۳۷۴٫ ۳٫ منوچهر محمدی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، نشر دادگستر، سال ۱۳۷۷٫ ۴٫ سعید، بابی، هراس بنیادین؛ اروپا مداری و ظهور اسلام گرایی، ترجمه ی غلامرضا جمشیدی ها و موسی عنبری، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۹٫ ۵٫ جوانان از دیدگاه امام خمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (قدس سره) ۶٫ ابوالفضل هدایتی- سایت مجله حضور. http://irdc.ir/