بررسی ریشه های فکری و علل اجتماعی ـ سیاسی ظهور غالیان

زهرا علیزاده بیرجندی در زمینه خاستگاه و ریشه های ظهور غالیان نظرات گوناگونی مطرح شده است. شهرستانی، عبدالله بن سبا را منشأ عقاید غلوآمیز دانسته، تمامی مطالبی که درباره نقش سیاسی و دینی این فرد بیان شده از طریق سیف بن عمر نقل شده است. علامه عسکری پس از انجام یک بررسی دقیق تاریخی و هم سنجی دیدگاههای مورخین به این نتیجه رسیده که با توجه به تکذیبی را که از ناحیه تمامی علمای رجال، نسبت به سیف بن عمر صورت گرفته، پذیرش وجود شخصی به نام عبدالله بن سبا صحیح نبوده و او یک وجود افسانه ای دارد به جر علامه عسکری دیگران نیز وجود او را تکذیب کرده اند. (۱) دشمنان شیعه با نسبت دادن عقاید غلوآمیز ابن سبا به شیعیان ضمن خرافی و کفرآمیز جلوه دادن عقاید شیعه می توانستند شورشهای شیعی را به راحتی سرکوب کنند و این عامل، علت اساسی مطرح نمودن افسانه ابن سبا بود. بعضی از کسانی که می خواهند برای تشیع ریشه و منشا ایرانی درست کنند و تفکرات این مذهب را واکنش روح ایرانی در برابر اسلام قلمداد کنند. اندیشه های غالیان به ویژه سوژه اصلی تفکر آنان یعنی الوهیت امامان (حلول جزء الهی در ائمه) را چنین توجیه می کنند : ایرانیان به دلیل وجود فره ایزدی، برای پادشاهان خود قداست ویژه ای قائل بودند. پس از اسلام به دنبال اشخاصی می گشتند که چنین تقدسی را به آنها انتقال دهند و چون دریافتند شیعیان برای امامان خود قائل به کرامات ویژه ای هستند به شیعه روی آوردند؛ و همان مقامی را که برای شاهان خویش قائل بودند برای امامان شیعه قائل شدند. احمد امین در این زمینه ضمن رد نظرگاه فوق عقیده دارد که عقیده شیعه قبل از ایرانیان شیوع داشت و حزب علی بلافاصله پس از ارتحال پیامبر به وجود آمد و حوادث روزگار به ویژه معایب عثمان بر اهمیت آن افزود و پس از ورود ملتهالی دیگر در عالم اسلام و پذیرش اسلام توسط آنان این تفکر رنگ دیگر به خود گرفت. (۲) بسیاری از نویسندگان در آثار خویش این مسئله را متذکر شده اند که تشیع هیچ ارتباطی با عکس العمل روح ایرانی در مقابل اسلام ندارد. (۳) اندیشه حلول جزء الهی در ائمه نیز هیچ ارتباطی با عقاید ایرانیان ندارد. آنان فره ایزدی (۴) را موید قدرت پادشاهان می دانستند نه اینکه معنای الوهیت پادشاهان ایران را داشته باشد. سلطنت در نگرش ایرانیان صرفاً یک موهبت الهی بود و هیچگاه این تفکر به حدی نبوده که منجر به اعتقاد ایرانیان در مورد حلول خدا در پادشاهان ساسانی باشد. این مسئله بیشتر با عقاید یهودیان و مسیحیان مناسبت دارد. زیرا آنها نیز موقعیتی مشابه تصورات غلات را برای ائمه یا رهبران خود قائل بودند. (۵) در ملل و نحل نیز به تأثیرات و الهامات غالیان از یهود و نصاری اشاراتی شده : « شبه های ایشان از مذاهب حلولیه و تناسخیه ناشی شده و ملل یهود و نصاری، زیرا یهود تشبیه خالق می کنند به خلق و نصاری به شبیه خلق به خالق می کنند » (۶) یکی از مهمترین نظریات در مورد خاستگاه غلو، اشاره به منشأ بین النهرینی آن دارد. در این زمینه دکتر مصطفی کامل الشیبی، آغاز جنبش غالیگری را از کوفه می داند. قرن دوم هجری دوران بحث و نظر و ظهور فلسفه های گوناگون بود. در این ایام فرقه های تندرو در کوفه و مدائن پدید آمدند. افراط کوفیان در اعتقاد به مقام والای امامان تا حد خدایی باعث دوری شیعیان از رهبران علویشان و افزایش قدرت امویان بود. بعدها در دوران امام هادی (ع) مذهب نصیری که یکی از فرقه های وابسته به غالیان است توسط محمد بن نصیر نمیری پدید آمد. از عمده ترین تفکر آنان، الوهیت ائمه و نقش غلو در حق آنان و نیز سهل انگاری در رعایت واجبات دینی بود. شیبی نقش اینگونه تفکرات را در تحول تشییع بسیار مؤثر دانسته است. (۷) در مورد نقش و سهم بین النهرین در شکل گیری تفکرات غالیان، قرائن دیگری را از اظهارات صاحب نظران در این زمینه می توان یافت. احمد امین در پرتو اسلام، عراق را مرکز مذاهب مختلف می داند و دلیل این امر را شیوع اندیشه های مانی و مزدک و عقاید مسیحی و یهودی بیان می کند. آنگاه وی با استناد به عقیده مسیحیان در باب حلول خداوند در عیسی و شباهت آن با عقیده غالیان (در مورد خداوندی علی (ع) تاثیر مهم و نفوذ اندیشه های مسیحی را در غالیگری نشان می دهد. (۸) مادلونگ در این زمینه در کتاب فرقه های اسلامی می گوید : «سرزمین بین النهرین پیش از خیزش اسلام بخشی از امپراطوری ایران بوده و پایتخت اداری دولت ساسانیان را هم در برداشته، اگر چه مردمانی بومی آن سرزمین از نژاد سامی بودند و بیشتر سنتهای دگرگونه مذهبی خود را همی داشتند. این سرزمین محیطی طبیعی از برای پیدایش جنبشهای التقاطی بود، جنبشهایی که بر بنیاد آمیختگی مرده ریگهای مذهبی ایرانی و محلی بر سرزمین اصلی پرتوافکن بود. (۹) در سخنان مادلونگ، نقش بین النهرین به عنوان مکانی مناسب جهت ظهور جنبهشای التقاطی مطرح شده، البته خواننده این مقاله ممکن است در گفته های وی به ظاهر موردی برای تایید نقش اندیشه های ایرانی در غالیگری بیابد اما باید توجه داشت نقش عنصر ایرانی هیچگاه به اهمیت سایر اندیشه های موجود در سرزمین بین النهرین نبوده و تاثیر و نفوذ عقاید مسیحی و به ویژه گنوستیک (۱۰) یونانی (۱۱) در شکل گیری تفکر غالیان به مراتب پر رنگ تر و بیشتر از میراث مذهبی ایران باستان است.   علل و عوامل موثر در ظهور غالیان عظمت شخصیت و مقام والای علی (ع) سبب شد که در کنار شخصیت تاریخی او یک شخصیت اسطوره ای شیعی از وی به وجود آید. تصوف نیز با نقش خاص خود تصویری از او ساخت که هنوز در مکتب صوفیان منعکس است. علی، مرجع معرفت صوفیانه و قطبی گردید که همه طریقه ها در او به هم می رسند (۱۲). « علی حقیقتی بر گونه اساطیر بود، او رب النوع همه عظمتها، قداستها و زیباییها است، از آنگونه که بشر همواره دغدغه داشتن و پرستیدنش را داشته و هرگز ندیده و معتقد شده که ممکن نیست بر روی خاک ببیند و ممکن نیست در کالبد یک انسان تحقق پیدا کند. علی نیازهایی را که در طول تاریخ انسانها به خلق نمونه های خیالی به خلق الهه ها و رب النوع های فرضی می کشانده در تاریخ عینی اشباع می کند.» (۱۳) یک عامل مهم در قائل شدن مقام فوق بشری برای علی (ع) توسط بسیاری از شیعیان ساده دل، همین عظمت شخصیت علی (ع) است. دوم: اینکه منشأ روانی و عاطفی پدیده ی غلو را نباید از دیده پنهان داشت. البته این عامل با عاملی که در سطور پیش بیان شد بی ارتباط نیست، علاقه و محبت شدید پیروان علی (ع) و البته مشاهده برخی کرامات و حرکات خارق العاده از وی، دیگران را وادار به ابراز چنین نظریات غلوآمیزی کرده است. (۱۴) سوم : عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، توجه به رخدادهای سیاسی ـ اجتماعی نیز ما را در درک بهتر علل ظهور غالیان یاری خواهد داد. شهادت علی(ع) و احساس خلاء کوفیان از وجود او، حکمرانی ظالمانه امویان، صلح امام حسن (ع)، واقعه عاشورا، ماجرای محمد بن حنیفه، احساس شدید جامعه به وجود یک منحنی و حوادث دیگر باعث افکار غلوآمیز شد و هنگامی که علی بن حسین (ع)، از غالیان مستقیماً فعالیت سیاسی خود را به نام غالیگری و به عنوان حزبی سیاسی، بی اعتنا به میل یا اکراه امامان ادامه دادند. در زمان حیات حضرت علی (ع) کوفیان در حق اوکوتاهی کردند و آن حضرت، قربانی عصیان آنها گردید. پس از شهادت حضرت، کوفیان دچار ندامت شدند و احساساتشان را به شکل غلو در حب علی (ع) بروز دادند. غالیگری در واقع تسلی درونی کوفیان به خاطر عملکرد بدشان در حیات حضرت علی (ع) بود. حال می توان دریافت که چرا مردم در مورد حب محمد (ص) مبالغه نکردند و عقاید غلوآمیز از خویش بروز ندادند. زیرا حب محمد بر آنها حرام نبود و حکام نیز با آنها اشتراک عقیده داشتند. (۱۵) مردم ناراضی از مظالم خلفا، بهترین پناهگاه را علی یافتند و این ناخرسندی از حکومت، به صورت غلو در ابراز امیدواری به علی بروز کرد. (۱۶) در سده های بعدی نیز عوامل سیاسی، اجتماعی در ظهور جنبشهای غالیگری در دنیای اسلام نقشی بس مهم ایفا کرد. در ایران نهضتهایی که در نیمه قرن پانزدهم میلادی (نهم هجری) پدید آمد، با رهبری شیعیان تندرو و یا غلات هدایت می شد. در این زمینه می توان از جنبشهایی چون مشعشعیان، حروفیان و علی اللهیان نام برد که در نهضت اخیر نه تنها در ایران، که در کشورهای مجاور نیز رواج یافت. در محیط غلات شیعه و توسط رهبران این نهضتها بیشتر افکار مساوات طلبی، برابری اجتماعی و مالکیت عمومی تبلیغ می شد. لازم به تذکر است که در روند حوادث و تحولات اجتماعی ایران عصر صفوی غلات جایگاه خاصی دارند. (۱۷) نتیجه در زمینه خاستگاه فکری غالیان نظرات گوناگونی مطرح شد، به نظر می رسد در میان این نظرات، با توجه به قراین تاریخی منشأ بین النهرینی این جریان و تأثیرپذیری غلات از اندیشه های مسیحی و به ویژه گنوستیک یونانی به مراتب پررنگ تر و موثرتر از سایر عوامل است. در مورد علل سیاسی اجتماعی ظهور غالیگری می توان عوامل زیر را مؤثر دانست : عظمت شخصیت و مقام والای علی (ع)، منشأ روانی و عاطفی پدیده غلو، رخدادهای سیاسی و اجتماعی عوامل سیاسی و اجتماعی سبب شد که غالیان در تحولات اجتماعی در ادوار مختلف نقش عمده ای ایفا نمایند و تأثیرات گاه مثبت ـ از جهت ستم ستیزی، مبارزه با حاکمیتهای جور و تبلیغ اندیشه های مساوات طلبی و عدالت اجتماعی ـ و گاه منفی (پاره ای انحرافات، فکری، جعل حدیث) بر جای گذارند.   پی نوشت ها: ۱ ـ احمد امین، ص ۳۱۴٫ ۲ ـ امین، ص ۳۱۶٫ ۳ ـ صفری، ص ۵، جعفریان صص ۱۱۱ و ۱۰۳، احمد امین، ص ۳۲۳٫ ۴ ـ فره ایزدی، نوری است از جانب خدای تعالی که بر خلایق فایز می شود که به وسیله ی آن قادر می شوند به ریاست و حرفها و صنعتها و از این نور آنچه خاص است به پادشاهان بزرگ عالم و عادل تعلق می گیرد. (لغت نامه دهخدا) ۵ ـ شهرستانی، صص ۱۳۳ و ۱۳۴٫ ۶ ـ همانجا. ۷ ـ شیبی، تشیع و تصوف، صص ۱۶ و ۱۷٫ ۸ ـ امین، ص ۳۱۶٫ ۹ ـ مادلونگ، صص ۱۵ و ۱۶٫ ۱۰ ـ گنوستیک، طریقه ی مذهبی مبنی بر ثنویت. این مذهب در قرن دوم میلادی در کشور روم توسعه یافت. بلاشک قبل از این تاریخ هم افکار گنوستیکی وجود داشته است. زیرا که در میان یهودیان اسکندریه هم این افکار رایج بوده است. گنوستیک ها عالم روح را عین عالم نور و جهان ماده را عین جهان ظلمت می دانستند نتیجه این اعتقاد نسبت به عالم این شد که بدبینی به اصل خلقت رواج گرفت و پیروان این فکر به زهد و ترک مایل شدند. انسان نخست را وجود نیم خدا می دانستند. در همه کتب گنوستیک ظهور یک نفر وعده داده شده بود. یکی از فرقه های گنستیک بین النهرین و بابل فرقه ماندایی است و دیگر فرقه ای که در کتب عرب آن را مغتسله نامیده اند. (لغت نامه دهخدا) ۱۱ ـ فرای و دیگران، صص ۴۲۱ و ۴۲۲٫ ۱۲ ـ شیبی، تشیع و تصوف، ص ۲۰٫ ۱۳ ـ شریعتی، صص ۳۶ - ۳۴٫ ۱۴ ـ صفری، ص ۴۲٫ ۱۵ ـ شیبی، الصله بین التصوف و التشیع، ص ۱۰٫ ۱۶ ـ پطروشفسکی، ص ۴۹٫ ۱۷ ـ پیکولوسکایا، صص ۴۳۶ و ۴۳۷٫   منابع و مآخذ : ـ ابن ابی الحدید، جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه، ج ۸، ترجمه و تحشیه : محمود مهدی دامغانی، تهران، نشر نی، ۱۳۷۴٫ ـ ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه ابن خلدون، ترجمه : محمد پروین گنابادی، تهران، انشتارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۹٫ ـ اشپولر، برتولد، تاریخ ایران در نخستین قرون اسلامی، ج اول، ترجمه، جواد فلاطوری، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۲، چاپ سوم. ـ الشیبی، مصطفی کامل. الصله بین التصوف و التشیع، ج اول، بیروت، دارالاندلس، ۱۹۸۲٫ ـ امین احمد، پرتو اسلام، ترجمه : عباس خلیلی، تهران، شرکت نسبی حاج محمد اقبال و شرکاء، ۱۳۳۷، چاپ دوم. ـ پیکولوسکایا، تاریخ ایران از دوران باستان تا سده هجدهم. ترجمه : کریم کشاورز، تهران، پیام، ۱۳۵۴٫ ـ جعفریان، رسول. تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن هفتم هجری، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۸٫ ـ جعفری، حسن محمد، تشیع در مسیر تاریخ، ترجمه، محمد تقی آیت اللهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۵۹٫ ـ دائره المعارف تشیع، سیری در فرهنگ و تاریخ تشیع، تهران، نشر سعید محبی، ۱۳۷۳٫ ـ ر. ن فرای و دیگران، تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه، ج ۴، ترجمه : حسن انوشه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳٫ ـ شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ترجمه و تصحیح، محمد رضا جلالی نائینی، تهران، اقبال، ۱۳۵۰٫ ـ شیبی، مصطفی کامل، تشیع و تصوف از آغاز تا سده دوازدهم، ترجمه : علیرضا ذکاوتی، قراگزلو، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۹٫ ـ صفری فروشانی،نعمت الله، غالیان، کاوشی در جریانها و برایندها تا پایان سده ی سوم، مشهد : بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۸٫ ـ لغت نامه دهخدا. ـ مادولونگ، فرقه های اسلامی، ترجمه : ابوالقاسم سری، تهران، اساطیر، ۱۳۷۷٫ ـ مشکور، محمد جواد، تاریخ شیعه و فرقه های اسلام تا قرن چهارم، تهران، اشراقی، ۱۳۷۲٫ ـ مشکور، محمد جواد، ترجمه فرق الشیعه نوبختی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳٫ ـ مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد : بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۲٫ ـ معروف الحسنی، هاشم، تشیع و تصوف، ترجمه : سید محمد صادق عارف، مشهد : بنیاد پژوهشهای اسلامی و آستان قدس رضوی ۱۳۷۵، چاپ دوم. ـ میراحمدی، مریم، دین و مذهب در عصر صفوی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳٫ منبع:سایت تخصصی تاریخ اسلام