شرایط و نشانه‏ های ظهور امام مهدی علیه‏السلام /نشانه‏ های نوروز موعود

نشانه‏های ظهور چیست و آیا هر نشانه‏ای دلیل بر ظهور حتمی منجی عالم بشریت است؟ «ظهور» در فرهنگ مهدویت‏به معنای فرجام پنهان زیستی و آغاز بزرگ‏ترین تحول تاریخ به دست موعود امت‏ها و ملت‏ها و آخرین ذخیره الهی، حضرت مهدی علیه‏السلام است . این آشکار شدن بهار بشریت و نوروز حقیقی انسانها، که آرزوی تمامی صالحان تاریخ است، تنها در علم و اراده خداوندی است . چون آن حضرت از پس پرده پنهان زیستی ظاهر شود، همه آفرینش به شوق چنان واله و شیدا شوند که وصف‏ناپذیر است . اگر چه از پاره‏ای سخنان معصومین علیه‏السلام به دست می‏آید که تمامی دوران زندگی حضرت مهدی علیه‏السلام پس از دوران غیبت، عصر ظهور است، ولی به نظر می‏رسد برخی کلمات دیگر از ظهور، به عنوان آغازین مرحله آن رویداد عظیم یاد نموده است و این مرحله، فقط به معنای آشکار شدن با ویژگی‏های خاص خود است و مراحل بعدی عبارت است از قیام و مبارزه آن حضرت با طاغیان و ستم گران و برپایی حکومت عدل و قسط بر تمامی گستره زمین . بنابراین عصر روشن ظهور را می‏توان به مراحل ذیل تقسیم نمود: ۱ . نخست همان مرحله ظهور و آشکار شدن است که به مجرد پاره شدن پرده غیبت‏حاصل می‏شود و پس از آن، حضرت به معرفی خویش، برنامه‏های الهی و جمع آوری یاران می‏پردازد که در این فاصله، رخدادهایی به وقوع می‏پیوندند . آن گاه که همه اهل زمین نسبت‏به امام علیه‏السلام شناخت پیدا کردند و حجت‏بر همگان تمام گشت، یاران او از سراسر گیتی گرد می‏آیند و صف حق از باطل جدا می‏شود . ۲ . در این مرحله نوبت‏به قیام و مبارزه با دشمنان می‏رسد . ایشان هرگز قطره خونی به ناحق بر زمین نخواهد ریخت و اوست که زمین را پر از عدل و قسط خواهد نمود . پس از سپری شدن این مراحل، نوبت‏به مرحله پایانی می‏رسد که آن هم حاکمیت انسان کامل بر جامعه انسانی است که این مژده تمامی سفیران الهی بوده است . اکنون روایاتی را که ناظر به هر یک از مراحل فوق است، از نظر می‏گذرانیم: امام باقر علیه‏السلام می‏فرماید: «همانا برای قائم غیبتی است قبل از ظهورش ...» (۱) امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «پس چون خداوند اراده فرمود امر او (حضرت مهدی علیه‏السلام) را، ظاهر سازد و به قلب او الهام نماید; پس ظاهر شود و آن گاه به امر الهی قیام می‏نماید (۲) » . امام سجاد علیه‏السلام می‏فرماید: «در آن هنگام که قائم ما قیام کند، خداوند ترس را از دل شیعیان ما بردارد ... (۳) » . همچنین امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «قائم در حالی قیام خواهد کرد که بیعت احدی بر گردن او نیست (۴) » . امام باقر علیه‏السلام می‏فرماید: «هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند دستش را بر سر بندگان گذاشته، اندیشه‏های ایشان جمع و کامل می‏گردد» (۵) و نیز می‏فرماید: «دنیا به پایان نرسد تا این که مردی از خاندان من خروج نماید که به حکومت آل داود حکم نماید ... (۶) » . شرایطی که ظهور آن حضرت را ضروری می‏نماید، عبارتند از: ۱ . وجود برنامه و طرحی متعالی که بتواند با ساختار درست، عدل واقعی را در جهان بر پا سازد و سعادت و کمال آدمیان را به ارمغان آورد . ۲ . وجود رهبر و هدایت گری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده باشد . ۳ . وجود گروهی از انسان‏های پاک دل و فداکار که در اوج پرهیزگاری به سر می‏برند و برای دفاع همه جانبه از برنامه الهی و امام معصوم علیه‏السلام آمادگی دارند . شرط نخست‏با بعثت پیامبر اکرم صلی‏الله علیه و آله و نزول قرآن مجید محقق گردید و شرط دوم نیز با تولد آخرین حجت الهی، فرزند امام عسکری علیه‏السلام در سال ۲۵۵ق . تحقق یافت . آن چه به نظر می‏رسد تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم است که برای تحقق این شرط، باید تلاش کرد و در جهت ربیت‏خویش و دیگران کوشید . امام جواد علیه‏السلام در این باره می‏فرماید: «و از اصحابش سی صد و سیزده تن، به اندازه اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند ... و چون این تعداد از اهل اخلاص برگرد او فراهم آیند ... و چون این تعداد از اهل اخلاص بر گرد او فراهم آیند، خدای متعال امرش را ظاهر سازد و چون عقد که عبارت از ده هزار نفر باشد، کامل شد، به اذن خداوند متعال قیام کند ... (۷) » . از این بیان نورانی می‏توان استفاده کرد که جامعه انسانی آن گاه که توانست در درون خود، ۳۱۳ انسان با ویژگی‏های متعالی تربیت نماید، لیاقت‏حضور در آن حکومت واحد جهانی را خواهد یافت و آن گاه که ده هزار انسان از خود گذشته نیز فراهم آمد، آن قیام جهانی آغاز می‏گردد . افزون بر شرطهای یاد شده، احتمال وجود شرایط دیگری نیز هست که پیشوایان دینی به آنها اشاره‏ای ننموده‏اند . نشانه‏های ظهور نشانه‏های ظهور عبارتند از آن دسته از رخدادهایی که بر اساس پیش بینی معصومین علیهم‏السلام پیش و یا در آستانه ظهور حضرت مهدی علیه‏السلام پدید آمد، تحقق هر یک از آنها نویدی از نزدیک شدن آن قیام جهانی است; به گونه‏ای که با تحقق مجموعه رخدادهای پیش گویی شده و به دنبال آخرین نشانه، حضرت مهدی علیه‏السلام قیام خواهد کرد . روشن است که درجه اعتبار و درستی همه این نشانه‏ها یکسان نیست; ولی این دلیل رد همه آنها نخواهد شد; همان گونه که پذیرش همه آنها به دور از تعقل است . اگر چه تقسیمات متعددی از نشانه‏های ظهور شده، ولی آن چه از همه مهم‏تر می‏نماید، تقسیم این نشانه‏ها به حتمی و غیره حتمی است . نشانه‏های حتمی آنهایی هستند که پدیدار شدن آنها بدون هیچ قید و شرطی، قطعی و الزامی خواهد بود; بر خلاف نشانه‏های غیر حتمی . از روایات فراوانی که در میان آنها روایت صحیح نیز وجود دارد، حتمی بودن نشانه‏های پنج گانه ذیل استفاده می‏شود: ۱ . خروج سفیانی از سخنان معصومین علیهم السلام استفاده می‏شود که پیش از قیام حضرت مهدی علیه السلام، مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج می‏کند و با تظاهر به دینداری، گروه زیادی از مسلمانان را فریب می‏دهد و بخش گسترده‏ای از سرزمین‏های اسلامی را به تصرف خود در آورد و پس از اتفاقاتی، در پایان به دست‏حضرت مهدی علیه السلام، به قتل می‏رسد . (۸) ۲ . خروج یمانی یکی دیگر از نشانه‏های ظهور حضرت مهدی علیه‏السلام، خروج سرداری از اهل یمن است که مردم رابه حق و عدل دعوت می‏کند . این نشانه در منابع اهل سنت نیز مورد اشاره قرار گرفته است و از پرچم او به عنوان هدایت گرترین پرچم یاد شده است . (۹) ۳ . خسف به بیداء خسف به بیداء، به معنای فرو برده شدن در سرزمین بیداست . مقصود از این نشانه آن است که سفیانی با لشکری عظیم به قصد جنگ با مهدی علیه السلام عازم مکه می‏شود و در بین مکه و مدینه، در محلی که سرزمین بیدا نامیده می‏شود، به گونه‏ای معجزه آسا و به امر خداوند در زمین فرو می‏روند . (۱۰) ۴ . قتل نفس زکیه نفس زکیه، یعنی فرد بی گناه، پاک و کسی که قتلی انجام نداده است . در آستانه قیام حضرت مهدی علیه السلام و در گیرو دار مبارزات زمینه ساز انقلاب مهدی علیه السلام، فردی پاک باخته، مخلصانه در راه امام تلاش می‏نماید و مظلومانه به شهادت می‏رسد . (۱۱) ۵ . ندای آسمانی یکی دیگر از نشانه‏های حتمی ظهور، ندای آسمانی است; صدایی که در بین زمین و آسمان تولید می‏شود و به گوش تمامی انسان‏های روی زمین می‏رسد . از پاره‏ای روایات فهمیده می‏شود که این صدا برای هر قوم و ملتی، به زبان خودآنهاست و ندا دهنده نیز جبرئیل و فرشته وحی خواهد بود . (۱۲) در پایان مناسب است‏به تفاوت‏های نشانه‏های ظهور، با شرایط ظهور اشاره شود . این تفاوت‏ها عبارتند از: ۱ . توقف ظهور بر شرایط توقفی، واقعی و از نوع توقف معلول بر علت است; ولی علامات، تنهانزدیک شدن زمان ظهور را می‏نمایاند . از این رو وقوع ظهور، بدون تحقق این نشانه‏ها ممکن است . ۲ . تحقق همزمان همه نشانه‏ها یاد گرد آمدن آنها در یک زمان، ضرورت ندارد . نشانه‏ها می‏توانند با فاصله‏های بسیاری اتفاق بیفتند و در زمان واحد گرد نیایند; ولی شرایط چنین نیستند و باید تمام شرایط با هم محقق شوند و در یک زمان اجتماع کنند تا ظهور پدید آید . ۳ . نشانه‏ها پیش از ظهور پدید می‏آیند و از میان می‏روند; ولی شرایط کمی پیش از ظهور رخ می‏دهند و بعد از تحقق ظهور نیز باقی اند . (۱۳) پی‏نوشت: ۱ . شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۶ . ۲ . نعمانی، الغیبه، ص ۱۸۷; کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۳ . ۳ . شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۵۴۱ . ۴ . نعمانی، الغیبه، ص ۱۹۱; الکافی، ج ۱، ص ۳۴۲ . ۵ . الکافی، ج ۱، ص ۲۵ . ۶ . همان، ص ۳۹۷ . ۷ . شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، باب ۳۷، ح ۲ . ۸ . ر . ک: کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۱; نعمانی، الغیبه، ص ۲۷۹ . ۹ . نعمانی، الغیبه، ص ۳۰۴ . ۱۰ . همان، ص ۲۷۹ . ۱۱ . شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۴۵ . ۱۲ . ر . ک: کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۲ . ۱۳ . ر . ک: سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبری، ص ۳۹۶ . منبع:http://www.hawzah.net/hawzah/Default.asp