شرایط و نشانه های ظهور امام مهدی علیهالسلام /نشانه های نوروز موعود
شرایط و نشانه های ظهور امام مهدی علیهالسلام /نشانه های نوروز موعود
0 Vote
4 View
نشانههای ظهور چیست و آیا هر نشانهای دلیل بر ظهور حتمی منجی عالم بشریت است؟ «ظهور» در فرهنگ مهدویتبه معنای فرجام پنهان زیستی و آغاز بزرگترین تحول تاریخ به دست موعود امتها و ملتها و آخرین ذخیره الهی، حضرت مهدی علیهالسلام است . این آشکار شدن بهار بشریت و نوروز حقیقی انسانها، که آرزوی تمامی صالحان تاریخ است، تنها در علم و اراده خداوندی است . چون آن حضرت از پس پرده پنهان زیستی ظاهر شود، همه آفرینش به شوق چنان واله و شیدا شوند که وصفناپذیر است . اگر چه از پارهای سخنان معصومین علیهالسلام به دست میآید که تمامی دوران زندگی حضرت مهدی علیهالسلام پس از دوران غیبت، عصر ظهور است، ولی به نظر میرسد برخی کلمات دیگر از ظهور، به عنوان آغازین مرحله آن رویداد عظیم یاد نموده است و این مرحله، فقط به معنای آشکار شدن با ویژگیهای خاص خود است و مراحل بعدی عبارت است از قیام و مبارزه آن حضرت با طاغیان و ستم گران و برپایی حکومت عدل و قسط بر تمامی گستره زمین . بنابراین عصر روشن ظهور را میتوان به مراحل ذیل تقسیم نمود: ۱ . نخست همان مرحله ظهور و آشکار شدن است که به مجرد پاره شدن پرده غیبتحاصل میشود و پس از آن، حضرت به معرفی خویش، برنامههای الهی و جمع آوری یاران میپردازد که در این فاصله، رخدادهایی به وقوع میپیوندند . آن گاه که همه اهل زمین نسبتبه امام علیهالسلام شناخت پیدا کردند و حجتبر همگان تمام گشت، یاران او از سراسر گیتی گرد میآیند و صف حق از باطل جدا میشود . ۲ . در این مرحله نوبتبه قیام و مبارزه با دشمنان میرسد . ایشان هرگز قطره خونی به ناحق بر زمین نخواهد ریخت و اوست که زمین را پر از عدل و قسط خواهد نمود . پس از سپری شدن این مراحل، نوبتبه مرحله پایانی میرسد که آن هم حاکمیت انسان کامل بر جامعه انسانی است که این مژده تمامی سفیران الهی بوده است . اکنون روایاتی را که ناظر به هر یک از مراحل فوق است، از نظر میگذرانیم: امام باقر علیهالسلام میفرماید: «همانا برای قائم غیبتی است قبل از ظهورش ...» (۱) امام صادق علیهالسلام میفرماید: «پس چون خداوند اراده فرمود امر او (حضرت مهدی علیهالسلام) را، ظاهر سازد و به قلب او الهام نماید; پس ظاهر شود و آن گاه به امر الهی قیام مینماید (۲) » . امام سجاد علیهالسلام میفرماید: «در آن هنگام که قائم ما قیام کند، خداوند ترس را از دل شیعیان ما بردارد ... (۳) » . همچنین امام صادق علیهالسلام میفرماید: «قائم در حالی قیام خواهد کرد که بیعت احدی بر گردن او نیست (۴) » . امام باقر علیهالسلام میفرماید: «هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند دستش را بر سر بندگان گذاشته، اندیشههای ایشان جمع و کامل میگردد» (۵) و نیز میفرماید: «دنیا به پایان نرسد تا این که مردی از خاندان من خروج نماید که به حکومت آل داود حکم نماید ... (۶) » . شرایطی که ظهور آن حضرت را ضروری مینماید، عبارتند از: ۱ . وجود برنامه و طرحی متعالی که بتواند با ساختار درست، عدل واقعی را در جهان بر پا سازد و سعادت و کمال آدمیان را به ارمغان آورد . ۲ . وجود رهبر و هدایت گری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده باشد . ۳ . وجود گروهی از انسانهای پاک دل و فداکار که در اوج پرهیزگاری به سر میبرند و برای دفاع همه جانبه از برنامه الهی و امام معصوم علیهالسلام آمادگی دارند . شرط نخستبا بعثت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و نزول قرآن مجید محقق گردید و شرط دوم نیز با تولد آخرین حجت الهی، فرزند امام عسکری علیهالسلام در سال ۲۵۵ق . تحقق یافت . آن چه به نظر میرسد تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم است که برای تحقق این شرط، باید تلاش کرد و در جهت ربیتخویش و دیگران کوشید . امام جواد علیهالسلام در این باره میفرماید: «و از اصحابش سی صد و سیزده تن، به اندازه اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند ... و چون این تعداد از اهل اخلاص برگرد او فراهم آیند ... و چون این تعداد از اهل اخلاص بر گرد او فراهم آیند، خدای متعال امرش را ظاهر سازد و چون عقد که عبارت از ده هزار نفر باشد، کامل شد، به اذن خداوند متعال قیام کند ... (۷) » . از این بیان نورانی میتوان استفاده کرد که جامعه انسانی آن گاه که توانست در درون خود، ۳۱۳ انسان با ویژگیهای متعالی تربیت نماید، لیاقتحضور در آن حکومت واحد جهانی را خواهد یافت و آن گاه که ده هزار انسان از خود گذشته نیز فراهم آمد، آن قیام جهانی آغاز میگردد . افزون بر شرطهای یاد شده، احتمال وجود شرایط دیگری نیز هست که پیشوایان دینی به آنها اشارهای ننمودهاند . نشانههای ظهور نشانههای ظهور عبارتند از آن دسته از رخدادهایی که بر اساس پیش بینی معصومین علیهمالسلام پیش و یا در آستانه ظهور حضرت مهدی علیهالسلام پدید آمد، تحقق هر یک از آنها نویدی از نزدیک شدن آن قیام جهانی است; به گونهای که با تحقق مجموعه رخدادهای پیش گویی شده و به دنبال آخرین نشانه، حضرت مهدی علیهالسلام قیام خواهد کرد . روشن است که درجه اعتبار و درستی همه این نشانهها یکسان نیست; ولی این دلیل رد همه آنها نخواهد شد; همان گونه که پذیرش همه آنها به دور از تعقل است . اگر چه تقسیمات متعددی از نشانههای ظهور شده، ولی آن چه از همه مهمتر مینماید، تقسیم این نشانهها به حتمی و غیره حتمی است . نشانههای حتمی آنهایی هستند که پدیدار شدن آنها بدون هیچ قید و شرطی، قطعی و الزامی خواهد بود; بر خلاف نشانههای غیر حتمی . از روایات فراوانی که در میان آنها روایت صحیح نیز وجود دارد، حتمی بودن نشانههای پنج گانه ذیل استفاده میشود: ۱ . خروج سفیانی از سخنان معصومین علیهم السلام استفاده میشود که پیش از قیام حضرت مهدی علیه السلام، مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج میکند و با تظاهر به دینداری، گروه زیادی از مسلمانان را فریب میدهد و بخش گستردهای از سرزمینهای اسلامی را به تصرف خود در آورد و پس از اتفاقاتی، در پایان به دستحضرت مهدی علیه السلام، به قتل میرسد . (۸) ۲ . خروج یمانی یکی دیگر از نشانههای ظهور حضرت مهدی علیهالسلام، خروج سرداری از اهل یمن است که مردم رابه حق و عدل دعوت میکند . این نشانه در منابع اهل سنت نیز مورد اشاره قرار گرفته است و از پرچم او به عنوان هدایت گرترین پرچم یاد شده است . (۹) ۳ . خسف به بیداء خسف به بیداء، به معنای فرو برده شدن در سرزمین بیداست . مقصود از این نشانه آن است که سفیانی با لشکری عظیم به قصد جنگ با مهدی علیه السلام عازم مکه میشود و در بین مکه و مدینه، در محلی که سرزمین بیدا نامیده میشود، به گونهای معجزه آسا و به امر خداوند در زمین فرو میروند . (۱۰) ۴ . قتل نفس زکیه نفس زکیه، یعنی فرد بی گناه، پاک و کسی که قتلی انجام نداده است . در آستانه قیام حضرت مهدی علیه السلام و در گیرو دار مبارزات زمینه ساز انقلاب مهدی علیه السلام، فردی پاک باخته، مخلصانه در راه امام تلاش مینماید و مظلومانه به شهادت میرسد . (۱۱) ۵ . ندای آسمانی یکی دیگر از نشانههای حتمی ظهور، ندای آسمانی است; صدایی که در بین زمین و آسمان تولید میشود و به گوش تمامی انسانهای روی زمین میرسد . از پارهای روایات فهمیده میشود که این صدا برای هر قوم و ملتی، به زبان خودآنهاست و ندا دهنده نیز جبرئیل و فرشته وحی خواهد بود . (۱۲) در پایان مناسب استبه تفاوتهای نشانههای ظهور، با شرایط ظهور اشاره شود . این تفاوتها عبارتند از: ۱ . توقف ظهور بر شرایط توقفی، واقعی و از نوع توقف معلول بر علت است; ولی علامات، تنهانزدیک شدن زمان ظهور را مینمایاند . از این رو وقوع ظهور، بدون تحقق این نشانهها ممکن است . ۲ . تحقق همزمان همه نشانهها یاد گرد آمدن آنها در یک زمان، ضرورت ندارد . نشانهها میتوانند با فاصلههای بسیاری اتفاق بیفتند و در زمان واحد گرد نیایند; ولی شرایط چنین نیستند و باید تمام شرایط با هم محقق شوند و در یک زمان اجتماع کنند تا ظهور پدید آید . ۳ . نشانهها پیش از ظهور پدید میآیند و از میان میروند; ولی شرایط کمی پیش از ظهور رخ میدهند و بعد از تحقق ظهور نیز باقی اند . (۱۳) پینوشت: ۱ . شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۶ . ۲ . نعمانی، الغیبه، ص ۱۸۷; کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۳ . ۳ . شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۵۴۱ . ۴ . نعمانی، الغیبه، ص ۱۹۱; الکافی، ج ۱، ص ۳۴۲ . ۵ . الکافی، ج ۱، ص ۲۵ . ۶ . همان، ص ۳۹۷ . ۷ . شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، باب ۳۷، ح ۲ . ۸ . ر . ک: کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۱; نعمانی، الغیبه، ص ۲۷۹ . ۹ . نعمانی، الغیبه، ص ۳۰۴ . ۱۰ . همان، ص ۲۷۹ . ۱۱ . شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۴۵ . ۱۲ . ر . ک: کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۲ . ۱۳ . ر . ک: سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبری، ص ۳۹۶ . منبع:http://www.hawzah.net/hawzah/Default.asp