توبه آغوش رحمت
توبه آغوش رحمت
Author :
Publisher :
Publication year :
1383
Number of volumes :
1
Publish number :
اول
Publish location :
قم
(0 آرا)
(0 آرا)
توبه آغوش رحمت
توبه آغوش رحمت، متن سخنرانىهاى شیخ حسین انصاریان، در سال ۱۳۶۳ش، است. وى مباحثى تحقیقى پیرامون موضوع توبه مطرح کردند که مورد استقبال قرار گرفت. سید محمد جواد هاشمى یزدى، مدیر مرکز تحقیقاتى دارالصادقین، پیشنهاد تبدیل این مجموعه را به کتاب جهت استفاده بیشتر جامعه از این مجموعه نمود. سخنرانىها، توسط مؤسسه دارالعرفان پیاده شد و مورد تحقیق قرار گرفت و منتشر گردید. ساختار کتاب حاضر، با عنوان «آثار استاد حسین انصاریان» به شماره ۳، در یک جلد منتشر شده است که دربردارنده ۲۰ سخنرانى در ۶ فصل است و به تبیین مباحث مربوط به توبه وتوضیح هریک با عنایت به آیات و روایات شیعه پرداخته است. گزارش محتوا یکى از مسائل مهم در دین مبین اسلام، بحث توبه و بازگشت از گناهان بهسوى معبود مهربان است. نگارنده، در شش فصل به تبیین مباحث مربوط به توبه و توضیح هریک با عنایت به آیات و روایات شیعه و داستانهاى آموزنده، پرداخته است. در فصل اول، با عنوان «نعمتها و مسئولیت انسان»، به نعمتهایى که خداوند به انسان عنایت کرده، اشاره نموده و فراوانى و گستردگى و بىشمار بودن نعمت و راه تحصیل و توجه به آن را برمىشمرد. در ادامه، چگونگى شکر نعمات الهى و پرهیز از ناسپاسى را بیان کرده و به زشتى بخل و اسراف و علل از دست رفتن نعمت و پاداش بجا خرج کردن آن اشاره دارد. مؤلف در چگونگى شکر، از قول خواجه نصیرالدین طوسى چنین مىگوید: «شکر، شریفترین و برترین کارهاست و باید بدانید که شکر، روبهرو شدن با نعمت بهوسیله گفتار و عمل و نیت است و براى شکر، سه پایه و سه رکن است: اول، شناخت نعمتدهنده و صفاتى که...؛ دوم، تحقق حال است و حال، عبارت است از خضوع و تواضع در برابر منعم و خوشحالى به نعمتها؛ به اینکه تمام نعمتها، هدیه الهى به عبداست...؛ سوم، عمل است و عمل باید در سه مرحله قلبى و زبانى و اعضایى ظهور کند...» در فصل دوم، به «گناه و راه درمان آن» پرداخته است. وى، گناه را بیمارى روح مىداند و توبه را کلید آشتى با پروردگار و پاک شدن از گناهان معرفى مىکند و ضمن واجب فورى و واجب اخلاقى دانستن توبه، تمسک به طبیبان معالج روح (اهلبیت عصمت و طهارت(ع)) را لازم و بسیار مؤثر برمىشمارد. مؤلف، در جاى جاى کتاب، خصوصا این فصل از کتاب، از آیات و روایات بسیارى استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال، در ذیل طبیبان معالج روح، به روایتى اشاره مىشود به شرح زیر: «روایت شده مردى به محضر حضرت حسین(ع) شرفیاب شد و عرض کرد: مردى گنهکارم و در برابر گنه، صبر و طاقت ندارم؛ مرا موعظه کن. حضرت به او فرمودند: پنج چیز را انجام بده، بعد از آن هر گناهى را خواستى مرتکب شو: اول: رزق خدا را نخور، هر گناهى را انجام ده؛ دوم: از ولایت خدا خارج شو، سپس هر گناهى را خواستى بیاور؛ سوم: جایى را بطلب که خداوند تو را نبیند، آنگاه گناه کن؛ چهارم: وقتى ملک موت براى گرفتن جانت آمد، او را از خود دفع کن، سپس گناه انجام بده؛ پنجم: زمانى که مالک دوزخ تو را وارد دوزخ کرد، تو وارد آتش مشو، سپس هر معصیتى را خواستى انجام ده.» (جامع الاخبار، ۱۳۰، الفصل التاسع و الثمانون فى الموعظه) در سومین فصل که سرفصل آن «بازگشت به حق» است، مؤلف، با این مطلب که گنهکاران قدرت بر توبه دارند، این فصل را آغاز مىکند، سپس توبه را میراث حضرت آدم و حوا(ع)مىخواند و به تبیین آثار سوء گناهان و راه توبه واقعى اشاره کرده و توبه حقیقى از دیدگاه امام على(ع) را بیان مىکند و سپس مسئله توبه در قرآن را با آوردن آیاتى از قرآن به بحث مىنشیند و امر به توبه در قرآن و راه توبه واقعى و پذیرش توبه و سایر مسائل آن را مطرح مىکند. در فصل چهارم که یکى از جذابترین قسمتهاى کتاب است، با عنوان «داستان توبهکنندگان»، داستانهاى زیبا و معروفى از توبه گناهکاران را بیان کرده و به ترغیب و تشویق انسان به توبه و بازگشت به فطرت پاک ملکوتى خویش مىپردازد؛ از جمله داستانهایى که در این بخش بیان مىشود، جریان توبه واقعى جناب حر و قبولى توبه وى و ملحق شدن به سپاه امام حسین(ع) است. در فصل پنجم، مؤلف، «سود سرشار خودنگهدارى» و سرپیچى از فرمان نفس را گوشزد کرده و به بررسى انسان و امیال و خواستههاى او پرداخته و بت نفس را مادر بتها مىخواند و راه اصلاح انسان را در جهاد اکبر با نفس و مبارزه مستمر با آن دانسته تا جایى که نفس سرکش مطیع و فرمانبردار گردد و در برابر حلال و حرام الهى تسلیم شود که این تنها راه سعادت انسان و دورى از عذاب آخرت است. در آخرین فصل، نویسنده، به «آراسته شدن به زیبایى و زدودن زشتىها» اشارهاى بجا داشته و ایمان به غیب و خدا و فرشتگان و برزخ و محشر و حساب و بهشت و جهنم را نشانه مردم اهل هدایت و فلاح برمىشمرد؛ ایمانى که از مرتبه علم گذشته و تبدیل به یقینى مستحکم شده و راه نفوذى براى نفس اماره و شیاطین باقى نمىگذارد. در ادامه این مباحث، مؤلف، آراسته شدن به زیبایىهاى الهى را شایسته انسان که خلیفه خداوند است، دانسته و به تبیین برخى از این امور مىپردازد؛ از جمله: نماز و انفاق و تقوا و اخلاص و مال حلال و... در ادامه، خلیفه ذات اقدس پروردگار را به زدودن زشتىها و پلیدىها از نفس خود فراخوانده و قسمى از این امور شیطانى را مطرح مىکند؛ مواردى که هریک، به تنهایى مىتوانند موجب هلاکت انسان در دنیا و خسارت جبرانناپذیر آخرت گردند و انسان را از سعادت و کمال دور کنند؛ از جمله این مهالک، کبر و ریا و شهوت حرام و تهمت و غیبت وحب دنیا و... را مىتوان نام برد.