سرگذشت بشر
سرگذشت بشر
Author :
Publisher :
Publish number :
2
Publication year :
1398
Publish location :
تهران- ایران
(0 آرا)
(0 آرا)
سرگذشت بشر
مجتبی قنبری گردآوری کتاب سرگذشت بشر پس از گذشت حدود دو سال کار و تلاش مستمر و پیگیر ، علی رغم مشکلات و مسائل زندگی روزمره به پایان رسید و آماده شد برای طی کردن پروسه چاپ که برادرش با او تماس گرفت و گفت: کتابت چند فصل دارد؟ پاسخ داد: کتاب را فصل بندی نکرده ام، منظورت چیست؟ برادرش گفت: اول تو بگو کتابت چند فصل دارد تا برایت توضیح دهم. شروع کرد به شمارش فصول کتاب و پاسخ داد: بیست و هفت فصل. برادرش گفت: کتاب فصوص الحکم ابن عربی نیز بیست و هفت فصل است. چون ابن عربی از قرآن و پیامبران یاد کرده است و تو نیز از دریچه نگاه مولانا به قرآن ورود کرده ای شاید خواسته و ناخواسته در مسیر آنها قدم گذاشته ای. او کنجکاو شد و با توجه به اینکه در کتاب سرگذشت بشر اصلا یادی از حضرت محمد (ص) نکرده بود - البته ظاهر قضیه چنین می نماید در حالیکه فصل آخر کتاب دقیقا مربوط به پیامبر اکرم (ص) بود، منتهی با نگاهی متفاوت - به سراغ فص بیست و هفت شرح مقدمه قیصری بر کتاب فصوص الحکم رفت و چنین دریافت که: ابن عربی در فصل بیست و هفت بر روی سه موضوع عطر ، زن و نماز در رابطه با حضرت محمد (ص) پرداخته است. او با نگاه ساده نه پیچیده اش بر درستی نگاه ابن عربی صحه گذاشت و باز هم با تحلیل ساده اش دریافت که: خواسته حضرت محمد (ص) عطر ، زن و نماز بوده است و انسان در مسیر خواسته اش گام بر می دارد و آن خواسته درونی را هم به انسان می دهند. حال سوال این است که : ۱- منبع اصلی خواسته های درونی از کجاست؟ ۲- چرا خواسته ها در انسانها متفاوت است؟ شاید برای ما هم درک و دریافتی مشابه در وجودمان شکل گرفته باشد؛ با نگاهی سطحی و ظاهر بینانه تصور می کنیم که یار و یاور اصلی و همیشگی و پابکارمان دوستان و یا همکاران و یا مردم هستند در حالیکه در تنگناهای واقعی و نفس گیر زندگی با تمام وجود درمی یابیم که یار و همراه ما کسی نبوده بجز مادر، پدر و همسرمان. از آن به بعد است که بر خلاف القائات مجدد ظاهر زندگی، حتی پس از آن درک عمیق، سعی می کنیم آن دریافت را همیشه برای خودمان زنده نگه داریم. نویسنده در مواجه با سخن تاثیرگذار حضرت مولانا در صفحه ۱۴۳ و ۱۴۴ کتاب سرگذشت بشر ناگهان درمی یابد که در تنگناهای زندگی که خودش بوده و خودش، این امام سجاد (ع) بوده است که او را از طریق صحیفه سجادیه با خدایش ارتباط داده است. و آن کمکی بوده در راستای گذر عاقلانه از بحران گشوده شده در پیش رویش. پس از آن دریافت مهم به شکرانه نعمت هم کلام شدن با آن بزرگوار سعی می کند در نوشته های بعدی اش رد پایی از آن بزرگوار بجا گذارد که برای اهل فن پوشیده نیست. توضیحات : در این کتاب سعی شده است تا تاریخ حیات انسان از بعد مادی و روانی از زبان تاریخ نویس قهار عالم هستی – حضرت حق – با چاشنیهای پیر عاشق بلخ همانطور که بودند و هستند ارایه گردد تا بلکه بتوانیم به فلسفه واقعی حیات انسان که مستتر در همان تاریخ اوست ، دست یابیم.