نقش آداب نماز، در تربیت انسان
نقش آداب نماز، در تربیت انسان
0 Vote
100 View
پدید آورنده : حجه الاسلام والمسلمین محمد محمدی اشتهاردی
اشارهنماز، ابعاد گونه گونی دارد که هر بعد آن نقش ارجمندی را در پالایش روح و جان از آلودگی ها بر دوش می کشد، یکی از ابعاد سازنده نماز «آداب » آن است . برای بررسی و آثار هر چیز، باید به آداب آن عنایت ویژه کرد، چرا که انجام اموری بدون آداب آن، یا بدون ژرف اندیشی به آداب آن، قطعا ناقص است و به کمال بهینه آن نمی توان دست یازید . در حقیقت رعایت آداب نماز، رعایت ادب و جنبه های تربیتی است که دارای آثار و نتایج درخشان و سازنده خواهد بود . در نماز نیز که ستون دین است، حتما باید به آداب آن توجه عمیق داشت تا شاهد آثار درخشنده آن بود . این مساله به قدری اهمیت دارد که راحل فقیه، حضرت امام خمینی - قدس سره - کتاب پرمغزی به نام «آداب الصلوه » نگاشته و در آن به شرح آداب درونی و بیرونی نماز پرداخته است . (۱) این آداب در یک تقسیم بندی بر دو قسم است: ۱ - آداب ظاهری، ۲ - آداب باطنی، و در تقسیم بندی دیگر از سه بخش شکل می یابد که عبارتند از: مقدمات نماز، مقارنات نماز و تعقیبات نماز; مقدمات نماز عبارت است از: طهارت، لباس، مکان، تنظیم وقت، و رو به قبله داشتن . هریک از این پنج امر از آداب بیرونی نماز است، که در این مقاله نظر شما را به شرح کوتاه این قسمت جلب می کنیم:طهارت و نقش آنامام صادق (ع) فرمود: «لاصلاه الا بطهور; (۲) نماز بدون وضوء (و غسل یا تیمم) تحقق نمی یابد» . نیز فرمود: «الوضوء شطرالایمان; (۳) وضوء نیمی از ایمان است » . (۴) و نیز رسول خدا (ص) فرمود: «افتتاح الصلوه الوضوء; (۵) وضو آغاز و کلید نماز است » . امام صادق (ع) در سخن دیگر فرمود: «نماز از سه بخش تشکیل شده، یک بخش آن، طهارت، بخش دیگر رکوع، و سومین بخش آن سجده است » . (۶) وضوء (یا غسل در موارد خود) علاوه بر این که موجب پاکیزگی ظاهر و پاکی بدن از چرک و آلودگی های ظاهری است، موجب نورانیت و صفای درونی نیز خواهد شد . عالم ربانی و عارف صمدانی، حاج میرزا جواد تبریزی، پس از یاد کرد مفتاح بودن طهارت برای نماز می نویسد: «انسان عاقل باید در حقیقت و ثمره طهارت بیندیشد، و هرگاه دانست که سعادت ظاهری و باطنی او در نظافت است، در آیات قرآن که در این مورد است بیندیشد، به خصوص در این آیه که خداوند می فرماید: «ما یریدالله لیجعل علیکم من حرج ولکن یرید لیطهرکم; (۷) خداوند (با قانون گذاری وضوء، غسل و تیمم) نمی خواهد مشکلی برای شما ایجاد کند، بلکه می خواهد شما را پاک سازد» . سپس به این آیه شریفه توجه کند که: «والله یحب المطهرین ; (۸) خداوند پاکیزگان را دوست دارد» . قابل توجه این که برای انجام هر یک از اعمال وضوء، خواندن دعاهای مخصوصی مستحب است، که هر کدام از آنها تلقین امور معنوی، معارف اسلامی، و تطهیر باطن از آلودگی ها است و بیانگر طهارت باطنی می باشد، بر همین اساس امام معصوم (ع) فرمود: «و طهر قلبک بالتقوی والیقین عند طهاره جوارحک بالماء; (۹) قلب خود را در آن هنگام که اعضای بدنت را با آب می شویی، به وسیله تقوا و یقین، پاک کن » . بنابراین، منظور از وضوء یا غسل، تنها شستن و پاک ساختن ظاهر اعضای بدن نیست، بلکه پاک سازی ظاهر، یکی از مراحل وضوست، حقیقت وضوء را باید در طهور بودن آن جستجو کرد; یعنی علاوه بر طهارت ظاهر، طهارت باطن را که مهم تر است، هدف قرارداد . حضرت امام خمینی - قدس سره - در این زمینه چنین می فرماید: «سالک الی الله، باید در وقت وضوء متوجه شود به این که می خواهد متوجه محضر مقدس حضرت کبریا شود، و با این احوال قلوب که دارای آن است، لیاقت محضر ندارد، بلکه شاید مطرود از درگاه عزت ربوبیت شود، پس دامن همت به کمر زند تا طهارت ظاهر را به باطن سرایت دهد، و قلب خود را که مورد نظر حق، بلکه منزلگاه حضرت قدس است، از غیر خود تطهیر کند، و تفرعن خود و خودیت را که اصل اصول قذارت است، از سر بیفکند، تا لایق مقام مقدس شود .» حضرت امام خمینی - قدس سره - پس از یادآوری مطالبی چند به ذکر حدیث رسول خدا (ص) که در کتاب «علل الشرایع » نقل شده، پرداخته که حاصل ترجمه آن چنین است: گروهی از یهودیان به محضر پیامبر اکرم (ص) آمده، پس از چند سؤال، پرسیدند: «به چه علت وضو به این چهار موضع (صورت، دست ها، سر و پاها) اختصاص یافت، با این که این چهار موضع، از همه اعضای بدن پاکیزه ترند» ؟ پیامبراکرم (ص) در پاسخ فرمود: «وقتی شیطان آدم را وسوسه کرد، و همین وسوسه باعث شد که آدم (ع) نزدیک آن درخت ممنوعه رفت، و به آن درخت نظر کرد، آبرویش ریخت، سپس برخاست و به سوی آن درخت روان شد، و آن نخستین قدمی بود که برای گناه برداشته شد، پس از آن با دست خود، آنچه در آن درخت بود، چید و خورد، در این هنگام زینت و زیور از پیکرش پرواز نمود، و آدم دست خود را بالای سرش نهاد و گریه نمود . وقتی که خداوند توبه آدم (ع) را پذیرفت، بر او و ذریه او واجب نمود که این چهار عضو را پاکیزه نمایند، از این رو (در وضوء) امر فرمود: که صورت خود را بشوید، برای این که به آن درخت ممنوعه روکرد، و به شستن دست ها تا آرنج امر فرمود، زیرا آدم (س) با دست هایش میوه آن درخت را تناول نمود، و به مسح سر امر فرمود، زیرا آدم (ع) هنگام توبه دست هایش را بر سرش گذاشت، و به مسح قدم ها امر نمود، چون که با آنها به سوی گناه رفته بود» . (۱۰) بنابراین در وضو (یا غسل) که در اسلام به عنوان طهور، و کلید و مقدمه نماز مطرح است، باید علاوه بر نظافت ظاهری بدن، به طهارت باطن نیز توجه داشت، و با چنین زمینه سازی، برای نماز آماده شد، که قطعا رعایت این آداب با چنین کیفیتی، نقش موثری در پاکسازی و بهسازی روح و روان و ظاهر و باطن از آلودگی ها خواهد داشت . عالم ربانی، فیض کاشانی می نویسد: «یک مرتبه بریدن از مادیت و پیوستن به معنویت، دشوار است، وضو انسان را کم کم آماده می سازد، و انسان را به سوی معنویت سوق می دهد» . (۱۱)لباس و مکاناز شرایط نمازگزار این است که لباسش پاک و مباح باشد، و بهتر است که نمازگزار لباس نو و سفید و پاکیزه و عطرآگین بپوشد، و از لباس های تیره و چرک آلوده و تنگ و سیاه پرهیز نماید . بنابراین، این بخش از آداب نماز نیز، انسان را به پاکی و دوری از غصب و هرگونه آلودگی فرا می خواند، و بذر پرهیز از انحرافات مالی و پلیدی های ظاهری را در قلب انسان می پاشد . به همین ترتیب مکان نمازگزار نیز باید مباح باشد، حتی اگر قسمتی از آن مکان - مثلا یک دهم آن - مال دیگری باشد بدون اجازه او، نماز خواندن در آن مکان جایز نیست . این مساله موجب می شود که نمازگزار از مال حرام و از اموالی که زکات و خمس به آن تعلق گرفته پرهیز کند، و تا حقوق آن را ادا ننموده، در آن مکان نماز نخواند . و یا در مکانی که غصبی است، وضو و غسل انجام ندهد، قطعا رعایت این امور و ضوابط شرعی، موجب دوری از بخشی از گناهان خواهد شد . در این راستا، نباید نقش مکان های مقدس، مانند مساجد، حرم امامان (ع) و جایگاه هایی را که به گونه ای احترام ویژه ای دارند از نظر دور داشت . قطعا نماز در این مکان ها - به خصوص در مساجد جامع، و مسجدهایی مانند مسجدالحرام، مسجدالنبی، روحانیت مخصوصی دارد، و انسان سالک را عمیق تر و سریع تر به مقصود می رساند، و با ایجاد حالت معنوی مخصوص، در نمازگزار، نقش نماز او را در طهارت نفس، بیشتر و راسخ تر می سازد .تنظیم وقتیکی از آداب مهم نماز، وقت شناسی است، انسان باید نماز را در وقت خود به جای آورد، به خصوص در اول وقت، که بسیار سفارش شده است . انجام نمازهای پنج گانه در وقت خود، اهمیت وقت شناسی را به انسان تلقین می کند; مراقبت در رعایت وقت، درس نظم و انضباط به انسان می آموزد، که اگر انسان به راستی قدر وقت را بشناسد، و به آن اهمیت بدهد، عامل مهمی از خودسازی و بهره گیری از عمر و وقت را به دست آورده است . دراین باره امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: «ان اوقاتک اجزاء عمرک، فلاتنفذ لک وقتا الا فیما ینجیک; (۱۲) همانا وقت های تو اجزای عمر توست، بنابراین بکوش که وقتی از عمر تو جز در اموری که موجب نجات توست، تلف نشود» . از اهمیت استفاده صحیح از وقت، همین سخن بسنده است که امام سجاد (ع) در مناجات خود با خدا عرض می کند: «و عمرنی ما کان عمری بذله فی طاعتک، فاذا کان عمری مرتعا للشیطان فاقبضنی الیک; (۱۳) خدایا تا هنگامی که عمرم در راه اطاعت فرمان تو به کار رود، به من عمر ده، و هرگاه عمرم چراگاه شیطان شود، مرا بمیران » . حضرت رضا (ع) به اندازه ای به وقت نماز اهمیت می داد که روایت شده، در خراسان در یکی از جلسات مهم علمی، در حضور مامون، با «عمران صابی » که از بزرگان دانشمندان مادی بود، مشغول بحث و مناظره بودند، ناگاه صدای اذان شنیده شد، امام رضا (ع) بی درنگ برای اقامه نماز برخاست . «عمران صابی » با اصرار از امام می خواست که به بحث ادامه دهد، حتی عرض کرد: «ای آقای من! دنباله مناظره را قطع نکن، دلم رام گشته، بنشین و پس از پاسخ به سؤالات، برای نماز برو» . امام رضا (ع) نماز اول وقت را فدای بحث و بررسی نکرد و تحت تاثیر خواهش و ابتهال و احساسات عمران صابی قرار نگرفت، با قاطعیت به او فرمود: «نصلی و نعود; (۱۴) نخست نماز را به جای می آوریم، و سپس برای ادامه بحث باز می گردیم » . باید توجه داشت که نمازگزار باید با توجه عمیق قلبی از وقت نماز استقبال کند، و خود را به محضر حق برساند، که قطعا چنین حالتی موجب تحول شده و در پاکسازی و بهسازی روح و روان انسان، اثری ژرف دارد . حضرت امام خمینی - قدس سره - پس از ذکر احادیث و مطالبی در این راستا چنین می فرماید: «. . . خلاصه، ای ضعیف! آداب قلبیه اوقات، آن است که خود را مهیا برای ورود به حضور مالک دنیا و آخرت کنی . . . پس با نظری، توجه به ضعف و بیچارگی و ذلت و بی نوایی خود و عظمت و بزرگی و جلالت و کبریایی ذات مقدس (جلت عظمته) کن که انبیای مرسلین و ملائکه مقربین در بارگاه عظمتش از خود بی خود شوند، و اعتراف به عجز و مسکنت و ذلت کنند، و چون این نظر را کردی و به دل فهماندی، دل استشعار خوف کند، و خود و عبادت خود را ناچیز شمارد» . (۱۵)قبله و استقبالنمازگزار، باید برای انجام نماز، رو به قبله بایستد، قبله همان کعبه (خانه خدا) و کانون توحید و مقدس ترین و گرامی ترین مکان است . توجه به کعبه در نماز، در حقیقت توجه به توحید و آرمان مقدس پیامبران، و بنیانگذار کعبه حضرت ابراهیم (ع) است . رویکرد به سوی کعبه، علاوه براین که بیانگر وحدت، انسجام، هماهنگی و نظم مسلمانان در عبادت است، و آنها را از پراکندگی و ناهمگونی و تفرق برحذر می دارد، توجه دادن دل به نقطه ای مقدس است، نقطه ای که یادگار حضرت آدم (ع) و پیامبران دیگر، و حضرت ابراهیم (ع) و پیامبراسلام (ص) است، همان نقطه ای که آغاز اسلام در کنار آن شروع شد، و حرکت انقلابی هجرت پیامبر (ص) از آن جا جرقه زد، و هم چنین حرکت عاشورایی امام حسین (ع) از آن جا برپاشد، و قیام جهانی حضرت قائم (عج) از آن جا شروع می شود . نمازگزار با توجه به کعبه، همه این معانی و مبانی را به ذهن خود می سپرد، و با جهان بینی توحیدی و عمیق به عبادت خدا می پردازد، که قطعا چنین توجهی موجب پیوستگی بیشتر او به توحید و آرمان های مقدس پیامبران (ع) می گردد، و به همین نسبت، او را از انحرافات عقیدتی و عملی باز می دارد . پیامبر (ص) و مسلمانان در آغاز اسلام تا سیزده سال در مکه، و هفده ماه پس از هجرت در مدینه به طرف مسجد اقصی واقع در بیت المقدس، که قبله یهودیان نیز بود، نماز می خواندند، همین موضوع باعث شده بود که یهودیان زخم زبان می زدند، و می گفتند: مسلمانان وابسته به ما هستند، برای خود قبله مستقل ندارند، سرانجام در سال دوم هجرت، به فرمان الهی، مسلمانان مامور شدند که به جانب کعبه نماز بخوانند . (۱۶) به این ترتیب، نمازگزار در جهت گیری خود به سوی کعبه، احساس استقلال می کند، و این درس را از مکتب نماز می آموزد که به خود متکی و مستقل باشد، و این استقلال و روحیه اتکای به نفس و عدم وابستگی را که پایه عزت و عظمت است، در زندگی حفظ نماید . البته نباید به استقبال ظاهری قناعت کرد، مهم تر و عمیق ترین مساله برای نمازگزار این است که قلب خود را متوجه کعبه، آن کانون توحید و خداپرستی کند، و دلش را کانون همسویی به خانه خدا، و صاحب خانه، یعنی خدای متعال قرار دهد، و به گفته خواجه شیراز: در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست کس هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس حضرت امام خمینی - قدس سره - پس از ذکر مطالبی در این راستا، ما را به سخن امام صادق (ع) متوجه می سازد که فرمود: «اذا استقبلت القبله فآیس من الدنیا و ما فیها، و الخلق و ما هم فیه، واستفرغ قلبک عن کل شاغل یشغلک عن الله تعالی و عاین بسرک عظمه الله تعالی و اذکر وقوفک بین یدیه یوم تبلوا کل نفس ما اسلفت، و ردوا الی الله مولاهم الحق، وقف علی قدم الخوف و الرجاء; (۱۷) هنگامی که رو به قبله نمودی، از دنیا و آنچه در دنیاست، مایوس شو، و طمع خود را از خلق و شؤون آن قطع کن و قلبت را از هر چیزی که آن را از خدا غافل می سازد و به غیر خدا متوجه می کند، تهی ساز، و عظمت خداوند را در نهان خود بیازمای، و به یادآور آن روزی را که هرکس هر عملی را که قبلا انجام داده، می آزماید، و همه به سوی «الله » مولا و سرپرست حقیقی خود بازگردانده می شوند [چنان که آیه ۳۰ سوره یونس، به این مطلب دلالت دارد] . هم چنین در نماز رو به قبله بر گام خوف و رجاء بایست، به گونه ای که هم از خدا بترسی، و هم به او امیدوار باشی » . پی نوشت ها: ۱) این کتاب در ۴۲۳ صفحه، با تصحیح و پاورقی آقای سید احمد فهری ، چاپ و منتشر شده است . ۲) شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱، صفحه ۲۵۶ . ۳ و ۴) همان . ۵) همان، صفحه ۲۵۷ . ۶) مائده (۵) آیه ۶ . ۷) توبه (۹) آیه ۱۰۸; اسرار الصلوه، تالیف حاج میرزا جواد ملکی تبریزی، ص ۹و۱۰ . ۸) امام خمینی، آداب الصلوه، ص ۸۱ . ۹) همان، ص ۷۸ و ۷۹ (به طور اقتباس) . ۱۰) ملا محسن فیض، المحجه البیضاء، ج ۱، ص ۲۸۱ . ۱۱) غررالحکم، ج ۱، ص ۲۵۲ . ۱۲) صحیفه سجادیه، دعای بیستم . ۱۳) شیخ صدوق، عیون الاخبارالرضا، ج ۱، ص ۱۷۲ . ۱۴) امام خمینی، آداب الصلوه، ص ۱۲۵ . ۱۵) استاد جعفرسبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (ص)، ص ۱۷۰ . ۱۶) امام خمینی، آداب الصلوه، ص ۱۳۱ و ۱۳۲ . |