آثار فردی و اجتماعی عدالت مهدی (عج)

نویسنده: دکتر جواد منصوری

چکیده

کمال طلبی و عدالت جویی دو خصلت فطری انسان است که بسیاری از ایده آل های فردی واجتماعی او از آنها ریشه می گیرد. به همین دلیل تمامی انسان ها - صرف نظر از اعتقادات و شرایط سیاسی و جغرافیایی - در انتظار تحقق شرایطی می باشند که پاسخ گوی خواست فطری آنها هستند. بعد از آن که ادیان ومکاتب نتوانند با دگرگونی های فردی و به دنبال آن تحول در ساختارهای اجتماعی و حکومتی توفیقی در پاسخ گویی به کمال طلبی و اجرای عدالت در ابعاد گوناگون داشته باشند، آمادگی عمومی برای پذیرش حکومت جهانی عدل توحیدی حضرت اباصالح المهدی (عج) فراهم می شود. امام مهدی با دگرگونی در بینش ها و معیارها و با از بین بردن موانع درک حقایق و معارف الهی و هم چنین در هم شکستن مقاومت ساختارهای کفر، ظلم و شرک، حکومت جهانی را با صالحان حاکم مستقر و عدالت را در شئون مختلف جامعه بشری پیاده می نماید. از این رو یکی از وظایف شیعیان منتظر آماده ساختن شرایط و تربیت انسان هایی است که بتواند مدافعان و مجریان چنین حکومتی باشند. گرایش به مذهب و معنویت و نفوذ قدرت ادیان در صحنه های اجتماعی و بین المللی و به دنبال آن تمایل به گسترش سازمان های بین المللی و جهانی شدن و تشدید نفرت و ناامیدی از حکومت ها و مکتب های مادی، می تواند بخشی ازعوامل عینی و ذهنی زمینه ساز ظهور و پذیرش حکومت توحیدی و عادلانه باشد. مهم ترین آثار این حکومت، جهانی بودن، استقرار امنیت همه جانبه، اجرای احکام اسلام و حاکمیت توحیدی است، که از ایده آل های انسان های موحد و منطبق بر خواست فطری می باشد. با ایجاد تحول در تفکرات و تمایلات انسان ها و تأسیس حکومت توحیدی، انقلابی علمی به وجود می آید و آن چنان ارتقا و تعالی در وضعیت افراد و جوامع ایجاد می شود که ثروت های عظیم و آبادی فوق العاده زمین، علاوه بر تأمین امنیت، زمینه ساز نابودی فقر، فساد، فاصله ی طبقاتی و ظلم می شود.

مقدمه

شناخت انسان و ویژگی هایش ضرورت اجتناب ناپذیر برای شناخت تاریخ و سیر تحولات گذشته، حال و آینده می باشد. جامعه ی بشری نیز قوانین و واقعیت هایی دارد که شناخت آنها برای درک فلسفه ی تاریخ و شناخت ابعاد وجودی انسان ضرورت دیگری است. بنابراین انسان شناسی و جامعه شناسی، تنها به گذشته وحال نمی پردازد بلکه به آینده و چگونگی آن نیز می پردازد، زیرا انسان موجودی است که بخشی از ویژگی ها و خواست ها و تمایلاتش ثابت و در طول تاریخ ایجاد کننده و تحمل کننده اعمال و رفتارهایی بوده است که ناشی از آنها می باشد. خواسته های ثابتی چون کمال طلبی که در جنبه مثبت به خدا جویی و در نهایت کسب رضایت او و عدالت خواهی که انگیزه ی بسیاری از مبارزات و حرکت های حق طلبانه و ضد ظلم بوده است و در جنبه ی منفی، زیاده طلبی، سلطه طلبی و ظلم، که زمینه ساز استمرار و ثبات درگیری در جامعه ی بشری می باشد. به این ترتیب انسان ناخودآگاه در راه تحقق فلسفه وجودی تمامی خصلت ها و خصوصیاتی است که با خلقت او آغاز و تا بی نهایت ادامه خواهد داشت. از این رو بسیاری از نظریات و دیدگاه های مکاتب مختلف بشری دارای جوهره ی ثابتی است که با تأمل و درک ریشه ها و دلایل آنها می توان مشترکات شان را دریافت. اعتقاد به "حکومت ایده آل"، "جامعه ی بی طبقه"، "مدینه ی فاضله" ناشی از خواسته ها و آرزوها وتمایلات مشترک انسان ها بدون توجه به موقعیت جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی حاکم در دوران تاریخ و تلاش مشترک آنها در جهت رسیدن به چنین وضعیتی، نشانِ «انتظار» عینیت یافتن شرایط «موعود» است. ادیان الهی با توجه به این واقعیت فطری و ثابت است که تحقق حکومت کامل و فراگیر شدن عدالت و حرکت به سمت کمال را وعده داده اند و همگان را به ایمان و تلاش در این راه دعوت کرده اند. جهان کنونی با وجود رویکرد ضد دینی چند قرن گذشته، شاهد موج گرایش تدریجی به مذهب و جست و جوی آینده ی خود در ارزش های دینی است.(۱) به گونه ای که دولت های استکباری مجبور به اعتراف قدرت دین و آینده نگری بشر شده اند، و در جهت گیری های راهبردی جهان، عامل عقاید مذهبی و جهان اسلام، به نیروی محرکه روابط بین الملل اضافه شده است. وزارت خارجه ی انگلیس در طرح مطالعات استراتژیک دهه آینده (۲۰۱۳ - ۲۰۰۳ م) تحت عنوان «ایدئولوژی و مذهب» نوشته است: ...رویا رویی احتمالی ایده های مذهبی و فرهنگی به احتمال قوی انگلستان و دموکراسی های غربی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. عقاید مذهبی مجدداً به نیروی محرک روابط بین الملل بدل خواهد شد. در پاره ای از موارد، این نیرو با اهداف وانگیزه های سیاسی در هم می آمیزد. به نظر می رسد مسائلی در روابط میان دموکراسی های غربی و پاره ای از کشورها و گروه های اسلامی بروز خواهد کرد. علل تنش در روابطِ جهان را باید شناخت وانگیزه های سیاسی مذهبی ناشی از آن را تقویت نمود. ایدئولوژی سیاسی برای اروپا و سایر کشورهای توسعه یافته، مخرب نخواهد بود... معهذا احتمال متأثر شدن انگلیس و سایر کشورهای اروپایی از ایده های فرهنگی و مذهبی در دهه آینده جدی است. اعتقادات مذهبی در حال بازگشتن به صحنه به عنوان نیروی مهم در روابط بین الملل است... اهمیت پاسخ دادن به تعامل میان دموکراسی های غربی با کشورهای اسلامی به سرعت رو به افزایش است.(۲) به همین دلیل، تنظیم روابط با جهان اسلام و مسلمانان و چگونگی تعامل اسلام و غرب یکی از چالش های راهبردیِ مهم قدرت های بزرگ به ویژه آمریکا و اروپاست و در دستور کار وزارت خارجه دولت های بزرگ می باشد. از این رو به نظر می رسد روند جهانی شدن دین، تمایل به حاکمیت جهانی دین، پذیرش نظام بین الملل دینی در قرن جاری شکل بگیرد و با وجود دشمنی قدرت های استکباری به پیش رود. تصویری که امروز از حکومت جهانی اسلام وجود دارد، چند دهه قبل بسیار دور از ذهن و چند دهه بعد به صورت برنامه ای برای آینده بشریت خواهد بود. شکست نظام های فعلی و نگاه به حکومت جهانی اسلام، دلایل متعددی دارد که مهم ترین و محوری ترین آنها، حاکمیت و سلطه بی عدالتی و ظلم از یک سو و خواسته ی فطری و کشش درونی انسان از سوی دیگر برای رسیدن به عدالت می باشد. لذا شاخصه ی حکومت حضرت مهدی (عج) عدالت می باشد، که هدف اصلی تمامی انبیا و صلحا بوده است.

آثار فردی عدالت مهدی (عج)

عدالت بیش از آن چه آثار بیرونی و فیزیکی داشته باشد، آرام بخش، تنظیم کننده، متعادل و متوازن کننده ی انسان است، صفاتی که بشر برای داشتن یک زندگی ایده آل و متناسب با شئون مختلف خود به شدت نیازمند آنها می باشد. در طول تاریخ بشر آن چه بیش از هر چیز دیگر او را از مسیر فطری و طبیعی اش خارج و مصیبت ها و خسارت های همه جانبه ای بر او وارد کرد- به گونه ای که امروز به شدت دنبال آن می باشد- عدم تعادل و توازن، و عدم تناسب وانطباق با فطرت الهی خود است. عدالت خواهی و حق طلبی آن چنان تحولی در افراد و جامعه به وجود می آورد که زمینه های هرگونه ظلم، فساد، کفر و فقر را از بین می برد. از این رو به تدریج خواسته ی انسان منتظر چنین می شود: دعا: «اللّهم اِنَّا نرغِبُ اِلَیکَ فی دَولَهٍ کَریمَهٍ تُعِزُّبِها الاسِلامَ وَ اَهلَهُ وَ اَهلَهُ وَ تُذِلُّ بِها النَّفاقَ وَ اَهلَهُ وَ تَجعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاهِ اَلی طاعَتِکَ وَ القادَهِ اِلی سَبیلِکِ و تَرزُقُنا بِها کِرامَهً الدّنیا و الاخِرَهِ.» بارالها قطعاً مشتاق دولت کریمه ات هستیم که اسلام و اهل اسلام را به وسیله آن عزیز گردانی و نفاق و اهل نفاق را به سبب آن خوار و ذلیل کنی و ما را در آن دولت از دعوت کنندگان به اطاعت و فرمان برداریت قرار دهی و از پیشوایان به راه هدایتت بگردانی و کرامت دنیا و آخرتت را به وسیله آن دولت روزی ماگردان.(۳) چنین افرادی ویژگی ها و آگاهی هایی دارند که عبارتند از: ۱٫ خداپرست و تسلیم اراده پروردگار خویش می باشند. ۲٫ برای پیروزی و تحقق اهداف حکومت صالح عادل تلاش می کنند وعلاقه مند هستند. ۳٫ آمادگی مقابله با دشمنان حق و عدل یعنی باطل و نفاق را دارند. ۴٫ وظیفه ی خود را که دعوت دیگران به عبودیت الله و اطاعت از اوست به صورت دائمی از خداوند می خواهند. ۵٫ زندگی در حکومت با عزت و کرامت الهی را ایده آل خود می دانند و ثمرات آن را برای دنیا و آخرت خود می خواهند. با اراده ی قاطع و آگاهی عمیق و تسلط بر اهوا و بر انفس، از این افراد نیروی عظیمی خلق می شود که تمامی موانع و سده های راه شناخت حقایق و اجرای عدالت برداشته می شود. مدیران و مقامات حکومت عدل مهدی (عج) و به اصطلاح یاران وی از میان این گونه افراد ظهور و بروز پیدا می کنند. دیدگاه ها و جهان بینی انسان تعیین کننده ی نگرش، معیارها و رفتارهای او در زندگی فردی و اجتماعی، می باشد. از این رو هرگونه تغییر در تفکر و دگرگونی در اوضاع و احوال فردی و اجتماعی تابعی از تحول در بینش ها و ارزش ها است. هرگونه تغییر یا اصلاح بدون توجه به این اصل، قطعاً اساسی و پایدار نخواهد بود. لذا قرآن کریم می فرماید: (إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ).(۴) خداوند شرایط حاکم بر هیچ ملتی را دگرگون نمی کند، مرگ این که آن قوم و ملت تمامی آن چه را که در خود دارند (عقاید، خلقیات، معیارها و...) تغییر دهند. با توجه به این اصل است که افرادی ابتدا از عباد صالح (دارای صلاحیت و توان مند بر اصلاح) حاکمان زمین می شوند و سپس به اداره ی آن و ایجاد تغییرات می پردازند. هم چنان که قرآن کریم فرمود: (وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ).(۵) در کتاب زبور قطعی کرده ایم که حکومت بر زمین درنهایت از آن بندگان صالح من خواهد بود. حاکمان صالح و صالحان حاکم همان مظلومان و محکومانِ طاغوت ها و مستکبران بودند که با اراده و منت پروردگار صلاحیت رهبری و شایستگی مدیریت و حاکمیت زمین را یافته اند. زمانی که جوامع بشری از نظر فکری، اخلاقی، سیاسی و بین المللی به بن بست رسیدند آمادگی پذیرش حکومت موعود را - که تقریباً تمامی ادیان و مکاتب به گونه ای اعتقاد دارند و انتظار می کشند! - پیدا می کنند. اما شرایط اولیه برای تحقق جامعه ی جهانی عدالت گستر وجود انسان های متفاوتی است؛ انسان هایی که زیاده طلبی ها، خود خواهی ها، هواپرستی ها و برتری طلبی ها را - که ریشه ی تمامی مفاسد و مظالم و گمراهی ها است- از بین برده، عبودیت و ولایت حقیقی را پذیرفته باشند. لذا اولین حرکت تحول آفرین حضرت مهدی (عج) بالا بردن سطح عقول و افکار مردم و تکامل عقلی و علمی آنان می باشد. امام باقر (علیه السلام) در این باره فرمود: «إذا قامَ قائَمُنا وَضَعَ الله یَدَهُ عَلی رُؤوسِ العِبادِ فجَمَعَ بِها عُقُولَهُم وَ کَمُلَت بِهِ اَحلامُهُم».(۶) قرآن کریم به بیان دیگری به این تحول اشاره می فرماید: (وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ‌).(۷) اراده ی قطعی پروردگار منت بر مستضعفین جهان و پیشوا و وارثان (حاکمان) زمین شدن آنان می باشد. از جمله دلایلی که حکومت های قبل از حضرت مهدی (عج) نمی توانند به اهداف و مقاصد خود برسند- حتی کسانی که واقعاً می خواهند و تلاش می کنند و در این راه استقامت می ورزند- نداشتن مدیران و زمامداران صالح است، زیرا اداره حکومت با تعدادی انگشت شمار از صلحا و مدیران امکان پذیر نیست و لذا در بعضی روایات حلقه کامله که اولین لشکر هستند را بیش از ده هزار نفر ذکر کرده اند. زمینه سازی برای استقرار حکومت و تحقق اهداف نظام عدالت گستر، تربیت انسان هایی است که بتوانند هسته های اولیه ی امت و نیروهای اجتماعی هم آهنگ و شایسته ای باشند. بر این اساس است که تغییر عقول و دگرگونی در خواسته ها و تمایلات، اولین مرحله ی در پذیرش عدالت و حرکت در راستای عدالت خواهی و تلاش در راه حکومت عدل، و مرحله ی بعد برداشتن موانع شناخت و رسیدن به عبودیت و صلاح می باشد. مهدی (عج) با برداشتن سدهای راه کمال بشر و از بیخ و بن کندن خارهای رشد انسانیت، زمین را سراسر عدل و داد می کند و این تحول انقلابی جز با کشتن بیدادگران ضد دین و بشر و ستم گران و مزدوران مدعی دین و دینداری ، میسر نمی شود. "ابوالولید طرائقی " از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: «یَملأها قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئت ظُلماً وَ عُدواناً، یَسیرُ فی اَهلِ الِقبَلهِ بِسَیرهِ عَلِیّ بنِ أبی طالبٍ (علیه السلام)، یَقتُلُ اَعداءَ الله حَتّی یَرضَی الله»؛ زمین را سراسر قسط و عدل می کند، همان گونه که سراسر ستم و دشمنی شده بود. درباره ی اهل قبله به سیرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) رفتار می کند، دشمنان خدا را می کشد تا خدا راضی گردد.(۸) در حکومت مبتنی بر عدل، عدالت و تعادل سه تحول اساسی در انسان شکل می گیرد، که مؤلفه های امنیت و رفاه می باشند:

۱٫ رابطه انسان با خود

در این تحول به علت سلطه عقل بر نفس، غلبه ی تفکر بر احساس، عامل عدم تعادل ها و ناهنجاری های فکری و رفتاری که زمینه ساز بسیاری از نابسامانی های اجتماعی و عدم امنیت می باشد، از بین می رود.

۲٫ رابطه انسان با جامعه

به علت دگرگونی دیدگاه ها و معیارها و هم چنین اقتدار خدشه ناپذیر حکومت، روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، متوازن و پایدار می باشد. هم چنان که قرآن کریم می فرماید: (وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ)؛(۹) اگر مردم مناطق و سرزمین ها ایمان بیاورند و با تقوا باشند، حتماً برکات آسمان و زمین را برای آنان می فرستیم و نازل می کنیم.

۳٫ رابطه انسان و طبیعت

با تغییر روابط اجتماعی و دگرگونی در فلسفه ی حکومت و دگرگونی در بینش ها و روش ها و با هدایت امام مهدی (عج) انقلابی در جهان صورت می گیرد؛ به گونه ای که عمران و آبادانی و بهره گیری از مواهب زمین چهره ی زندگی بشر را متحول و رفاه همراه با رضایت و لذت را به ارمغان می آورد. به دنبال سازگاری انسان و طبیعت و انقلاب علمی، همه جای زمین آباد و سرسبز و خرم می گردد، زمین گیاهان و گنج های خود را آشکار می سازد. باران های پر برکت از آسمان نازل می شود. جهان آن چنان آباد می شود که مردم در سفر از نقطه ای به نقطه دیگر، همه جا را پر از گل و سبزه خواهند دید. در چنین شرایطی همه کار می کنند و از بی کاری خبری نیست. به این ترتیب فقر، فاصله ی طبقاتی، انگیزه های فساد برانگیز، کفر و شرک، زور و تزویر - که مهم ترین عوامل زمینه ساز عدم امنیت می باشند- از بین می روند. قرآن کریم تمامی این بحث را در یک آیه بیان فرمود: (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ‌ ).(۱۰) خداوند وعده قطعی به مؤمنان و صالحان می دهد که حتماً حاکم و خلیفه خدا بر زمین خواهند شد و حتماً دینی را که برای آنان انتخاب کرده است (اسلام) در زمین حاکم و مستقر می کند. دوران خوف و عدم امنیت آنان را تبدیل به دوران استقرار امنیت می نماید. بدون ترس (از مستکبرین و ظالمان) وتردید (ناشی از جهل و توهم) خدای خویش را بپرستند و کسی و چیزی جز او را نپرستند. زمانی که انسان ها بندگان صالح و مقاصد آنان تحقق عدالت- که در واقع نهایت و ایده آل تکامل حکومت و جامعه است - و رهبر جامعه «ابا صالح المهدی (عج)»(۱۱) و حکومت الهی - نه بر اساس اهوا و امیال انسان- و موانع اصلاح و کمال - با دگرگونی در دیدگاه ها و خواسته ها- برداشته شد، تحولی شگرف در زمین به وجود می آید؛ تحولی که بشریت از ابتدا به صورت آرمانی و فطری به دنبال آن بوده است.

تحول اجتماعی و بین المللی

پس از دگرگون در بینش ها و ارزش ها (عقول و احلام) طبعاً اوضاع و احوال حاکم متحول و دگرگون می شود، زیرا یاران مهدی (عج) شرایط حاکم را بر نمی تابند و حاضر به سازش و تسلیم و سکوت نیستند. آنان چون شیران روز و پاره های پولاد خواهند شد و بر نظام حاکم می شورند و به سرعت پیروز و حاکمان زمین می شوند و دگرگونی های لازم را به وجود می آورند.

آثار اجتماعی عدالت مهدوی

۱) تشکیل حکومت جهانی

اولین و مهم ترین اقدامی که صورت می گیرد کلیه ی مرزها برداشته و تبعیضات برطرف و قراردادهای بیهوده و تحمیلی لغو و کلیه ی موانع تشکیل امت واحده- که شاخصه ی جامعه ی توحیدی است - از بین می رود. سازمان ملل و سازمان های بین المللی تغییر ماهیت می دهند، زیرا دیگر صحبت از ملل و ملت ها نیست و اهداف و مقاصد مادی انگیزه ی فعالیت ها و برنامه ها نخواهد بود. به این ترتیب شاید بتوان گفت که سازمان مل در واقع مقر حکومت جهانی واحد باشد. «بر اساس روایات اسلامی، مهدی منتظر (عج)- که همان موعود جهانی است- تمام مرزها را بر می دارد، سراسر جهان را زیر یک پرچم گرد می آورد. حکومت او دارای یک پرچم، یک قانون و یک دین ا ست که همان پرچم پر افتخار اسلام و قوانین حیات بخش قرآن می باشد، و در آن کلیه ی مردم دنیا با جان و دل آن را می پذیرند.»(۱۲) در نتیجه، پیروزی نهاییِ مستضعفان بر مستکبران و تشکیل حکومت جهانی واحد محقق می شود. در چنین وضعیتی عدالت و صلح محور و اساس حاکمیت بر زمین، صلاح و تقوا اساسی زندگی انسان ها قرار می گیرد. مفاسد اخلاقی و اجتماعی، فقر و بیکاری، خیانت و آدم کشی، جنگ و ناامنی از بین می رود، زیرا انگیزه ها و ارزش های فاسد و منحرف از بین رفته و حاکمیت با قدرت و بدون سازش و تردید با ظالمین، فاسدین، کفار و منافقین برخورد و ریشه ی آنان را می کند. "شیخ صدوق" در خصال از ابوفاخته روایت می کند که امام زین العابدین (علیه السلام) فرمود: «إذا قامَ قائَمُنا اَذهَبَ الله عَزَّوَجَلَّ عَن شیعَتِنا العاهَهَ وَجَعَلَ قُلوبَهُم کَزُبَر الحَدیدَ وَ جَعَلَ قُوَّهَ الرَّجُلِ مِنهُم قُوَّهَ اَربَعینَ رَجُلٍ وَیَکُوُنونَ حُکَّامَ الاَرضِ وَ سَنامَها.» زمانی که قائم ما قیام کند، خداوند بیماری و سستی را از شیعیان ما برطرف می سازد، و دل های آنان را هم چون پاره های آهن می کند، و به هر مردی از آنها نیروی چهل مرد می دهد، و آنها حکام زمین و رؤسای اجتماع خواهند بود.(۱۳)

۲) استقرار امنیت

آرامش و اطمینان فکری، فردی و اجتماعی دو مقوله ی مهمی است که در واقع بخش عمده ای از زندگی انسان وابسته به آن می باشد. فلسفه ی تشکیل دولت استقرار امنیت و اجرای عدالت و برخورداری از معیشت و امکانات شایسته بوده است. امنیت نقش ویژه ای در موجودیت و تداوم جامعه وحکومت دارد. به عبارت دیگر امنیت، اساس حکومت و حاکمیت و حیاتی ترین خواسته بشر است. لذا یکی از ملاک های مهم و معیار صلاحیت و توانایی دولت ها در تأمین دو مقوله ی تعیین کننده و اساسی فوق می باشد و از این رو هیچ دولتی و به هیچ وجه کوچک ترین تساهل و یا وادادگی در این زمینه نمی تواند داشته باشد، زیرا در چنین صورتی به سرعت از داخل و خارج مورد تهدید و در معرض سقوط قرار می گیرد. متأسفانه در طول تاریخ بشر، بیش از هر چیز امنیت فردی و اجتماعی او مورد تهدید قرار گرفته و به دنبال آن عدالت و تعادل زندگی انسان از بین رفته است. معضلات زیست محیطی، جنگ های منطقه ای و بین المللی ، توطئه ها و فتنه ها و بالاخره لشگرکشی ها و قتل و غارت ها که ریشه در عدم امنیت درونی، عدم ایمان قلبی و نبود حکومت الهی دارند، وضعیت تقریباً ثابت و مستمری بوده است. «... این دولت (مبتنی بر عدالت) امنیتی فراگیر و همه جانبه را به ارمغان می آورد. امنیت اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و فردی. در دولت او (مهدی «عج») توحید بر همه چیز و همه کس سایه می افکند، و زمین و زمان به امنیت می رسد. از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «یُقاتِلونَ واللهَ حتّی یُوَحَّد اللهُ وَ لاُ یُشرکَ بِهِ شَیئاً، وَ تَخرُجُ العَجُوزُ الضعیفهُ مِنَ المَشرِقِ تُریدُ المَغربَ لا یَنهاها اَحَدُ.» می جنگند تا آن که (همه مردم ) خدا را به یگانگی بپذیرند، و چیزی را با او شریک قرار ندهند، و (چنان امنیتی برقرار شود که) پیرزنی ناتوان از مشرق به مغرب رود و هیچ کس آزاری به او نرساند.(۱۴)

۳) اجرای احکام اسلام

جامعه ی بشری که در طول تاریخ از نیروی عقل و از منبع وحی تغذیه شده و همزمان از جنبه ی مادی خود نیز متأثر بوده، به سوی بلوغ و کمال عقلی از یک سو و بن بست در صحنه اجتماعی از سوی دیگر در حرکت است. در مرحله ی نهایی و درگیری حق و باطل، کفر و ایمان، توحید و شرک، عقل و جهل، زمانی فرا می رسد که هم متقین از علوم و معارف نظری و عقل علمی ارتقا پیدا می کند و هم مشرکین به بالاترین امکانات مادی خود رسیده اند. پیشرفت های فنی - تکنولوژیکی ، تراکم ثروت، سلاح های بسیار پیچیده و ویرانگر در مقیاسی جهانی - نظیر سلاح های هسته ای، شیمیایی، میکروبی و بیولوژیکی - رسانه های فراگیر و تباه کننده - دجال ها، سفیانی ها - جهان را از ظلم و شرک و کفر می پوشانند. در این حال درگیری در مقیاسی جهانی - اسلام واقعی و اصیل با تمامی کفر - که در تاریخ بشر بی سابقه است روی می دهد و نتیجه این درگیری غلبه ی صالحین و متقین به رهبری امام مهدی (عج) و استقرار حکومت جهانی اسلام خواهد بود. به گونه ای که دیگر وقایع گذشته دوران انبیا و ائمه تکرار نمی شود و جوامع بشری تحت حاکمیت حدود و احکام الهی اسلام اداره خواهد شد. با چنین بینشی عالم تشیع با تثبیت هویت خود، گذشتن از مرزهای فکری و سلطه استکباری، گسترش کمی و رشد کیفی را تا تشکیل حکومت عدل مهدی (عج) طی می کند، و با بسیج و تجمع تمامی نیروها و امکانات از گذرگاه های سخت می گذرد. البته این حرکت به سختی و با اعمال شدت امام صورت می گیرد، زیرا مقاومت های زیادی در مقابل بیان حضرت مهدی (عج) از اسلام و احکام آن می شود. در این زمینه «نعمانی» در کتاب غیبت از عبدالله بن عطا روایت کرده که گفت از حضرت باقر (علیه السلام) پرسیدم مهدی (عج) با چه روشی در میان مردم حکومت می کند؟ فرمود: «یَهدِمُ ما قَبلَهُ کَما صَنَعَ رَسولُ اللهِ و یَستَأنِفُ الاِسلامَ جَدیداً»؛ آن چه از آثار بدعت و گمراهی قبل از وی بوده است منهدم می کند، چنان که پیامبر اساس جاهلیت را منهدم کرد. آن گاه از نو اسلام را می سازد.(۱۵) در کتاب غیبت، «شیخ طوسی»، از امام باقر (علیه السلام) روایت نموده که فرمود: «دولت ما آخرین دولت هاست، هر خاندانی که لیاقت سلطنت (و حکومت) را دارند، پیش از ما به حکومت می رسند، تا هنگامی که ما بر سرکار آمدیم و روش دولت ما را دیدند نگویند، اگر ما به حکومت و سلطنت می رسیدیم مانند اینان (آل محمد) عمل می کردیم» و این است معنای آیه ی شریفه (و العاقِبَهُ لِلمُتَّقینَ).(۱۶) با ظهور و پیروزی و غلبه ی اسلام بر کفر، یاران مهدی (عج) به ویژه شیعیان واقعی وی توان خود را برای اداره ی حکومت و اجرای احکام اسلام به کار می گیرند؛ به گونه ای که عقل و قلب جهانیان را متوجه حقایق و ارزش های دین و حاکمیت دینی می نمایند، و آنان را مؤمن و مطیع می گرداند. به عبارت دیگر، شیعه باید به بلوغ و توانایی اداره ی جامعه ی جهانی عادلانه مهدی (عج) برسد و قدرت تغییر عقاید، فرهنگ ها، و ارزش ها و وابستگی ها را داشته باشد، زیرا اسلامی که امام زمان ارائه می کند برای بسیاری ناشناخته و دور از تصورات آنان نسبت به اسلام رایج است! شاید بتوان گفت که از شرایط زمینه ساز ظهور قائم و تشکیل حکومت جهانی، ایجاد توان اداره ی جوامع جهانی با همه ی تنوع، و قدرت تغییر افکار، خلقیات و فرهنگ ها و ارزش های منحرف و ضد دینی می باشد. از این رو یکی از مسئولیت های بزرگ شیعه در دوران غیبت، آماده سازی و تربیت نیروی انسانی هم آهنگ با ویژگی ها و مسئولیت های حکومت جهانی عدل حضرت مهدی (عج) است، که در واقع یکی ازمعانی انتظار است! اهمیت و حساسیت موضوع زمانی بیشتر روشن می گردد که ملاحظه شود شیعه در طول چهارده قرن گذشته دائماً در فشار، سرکوب، تقیه، عزلت تحمیلی بود و انقلاب اسلامی ایران اولین و شاید آخرین فرصتی است که برای زمینه سازی و تربیت کادر لازم و فراهم کردن شرایط ذهنی برای پذیرش و همکاری با این حرکت عظیم جهانی، خداوند در اختیار شیعه قرار داده است. به همین دلیل است که امام خمینی (رحمه الله) رهبر انقلاب یکی از دعاها و آرزوهایش اتصال این انقلاب به انقلاب جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) و تحویل دادن پرچم جمهوری اسلامی به امام زمان - ابا صالح المهدی (عج) - بود. علما و نخبگان جهان تشیع مسئولیت سنگینی بر دوش دارند. آنان باید ضمن ارتقا و بلوغ فکری و تربیتی شیعیان، در ایجاد خود باوری واعتماد به نفس و تغییر روحیات حاصل از قرن ها شرایط نامناسب و ضد شیعی و تبیین معارف و تبلیغ آنها تلاش جهانی ویژه ای داشته باشند. این معنای واقعی دعا برای تعجیل در فرج و انتظار ظهور است که وظیفه ی هر شیعه مخصوصاً علما و آگاهان می باشد. تا زمانی که آماده سازی های لازم فراهم نشود و منتظرین واقعی ظهور به تعداد کسانی نرسد که اداره کنندگان آینده جهان باشند، انتظار به معنای واقعی تحقق نیافته است!

۴) حاکمیت توحید

فلسفه ی حکومت جهانی امام مهدی (عج) که سرآغاز عصر جدیدی در حیات بشری می باشد، همان فلسفه دعوت تمامی انبیا، ائمه و صلحا در طول تاریخ است. دعوت به پذیرش وحدانیت و اولوهیت و حاکمیت الله که در شعار «قُولُوا لا اِلهَ اِلاّ الله تُفلِحُوا»(۱۷) و یا در عبارت (اَعبُدُوا اللهَ وَ أجتَنِبُوا الطَّغُوتَ)(۱۸) ظهور دارد، در دعوت و برنامه حکومت آخرین ولی خدا در آخرالزمان تکرار می شود. با این تفاوت که این بار با کلیه ی موانع اعّم از طاغوت ها و احبار و رهبان یا جهل و غرور با شدت برخورد می شود و از طرف دیگر آمادگی ذهنی زیادی در پذیرش دعوت به وجود آمده است، زیرا هر یک از ادیان و مکاتب به گونه ای «منتظر»! و برای «تعجیل در ظهور» آگاهانه و یا ناآگاهانه اندیشه ای داشتند. به این ترتیب امام دین حق را بر تمام ادیان غلبه خواهد داد، بدعت ها، افکار شرک آلود و گمراهی ها را محو و قرآن ملاک و معیار تفکر عمل قرار می گیرد، تا آن جا که در تمام زمین «الله» پرستیده می شود و عبودیت فقط برای او خواهد بود. عیاشی در تفسیر خود از رفاعه بن موسی نقل کرده که گفت: از حضرت صادق (علیه السلام) شنیدم که در تفسیر این آیه (وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ کَرْهاً )(۱۹) می فرمود: «إذا قامَ قائَمُنا لا یَبقی اَرضُ اِلاّ نُودِیَ فیها شَهادَهُ اَن إلهَ الا الله و اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله»؛(۲۰) زمانی که قائم ما قیام کرد، جایی در روی زمین باقی نمی ماند، مگر این که در آن جا صدای شهادتین بلند می شود. نکته ی حائز اهمیت آن است که نظام استکبار جهانی و صهیونیسم بین المللی به قصد تحمیق ملت ها و تعمیق جاهلیت مدرن، به مدد فن آوری های پیشرفته ی بالأخص در عرصه ی رسانه های جمعی، توانسته مردم را به حیات دنیا راضی و عادت دهد، تا حدی که ادراکی از «انظلام» خویش ندارند و در جهلی مرکب، جزء بدنه و پیکره ی نظام جور و ظلم قرار می گیرند. این در واقع همان املای جامعه ی بشری از ظلم و جور حاکم و فراگیر است. انظلام جامعه جهانی مانع از عصیان و طغیان آنان علیه نظام حاکم جابر گشته است. بدین ترتیب با طرد کامل دین و اظهار دین داری، کفر و شرک یک مرحله خالص تر و بی پیرایه تر از سابقه ی تاریخی خویش گشته است. لذا اولین حرکت حکومت امام طرد کلیه ی وجوه کفر و شرک در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و بین المللی و تلاش برای ایجاد تفکر و فرهنگ توحیدی و احساس نیاز به قسط و عدل حقیقی، پایدار و جامع، و خارج کردن جامعه از وضعیت ظلم پذیری و نظام و اراده ی خروج علیه نظام ناعادلانه ی کفر و استکبار خواهد بود. این تغییر احساسی، تفکر و گرایش عمومی به قسط و عدل، مقدمه ی آمادگی بشر برای تحقق نظام نوین بین المللی به رهبری امام مهدی (عج) و در جهت اهداف توحیدی می باشد. در این راستا دو تغییر صورت می گیرد: ۱٫ جامعه ی جهانی، دیگر خود را در زمره ی محکومان و مظلومان نمی بیند و ظلم را به عنوان یک واقعیت رد می کند. ۲٫ زندگی در سایه ی موحد بودن را احساس می کند و فضائل و کمالات فردی و اجتماعی و از جمله عدالت محقق می شود. (شیخ) صدوق درعلل الشرایع و عیون اخبار الرضا از ابوصلت هروی از امام رضا (علیه السلام) و آن حضرت از پدرانش از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت می کند که فرمود: «وقتی مرا به معراج بردند صدایی شنیدم که گفت: یا محمد! عرض کردم: بلی! ای خدای بزرگ! باز شنیدم که گفته شد: یا محمد! تو بنده ی من و من خدای تو هستم. مرا عبادت کن و توکل بر من بنما، زیرا تو در میان بندگان من نور من هستی و فرستاده به جانب بندگان من و حجت من بر بندگان من می باشی. من بهشت خود را برای پیروان تو خلق کردم و آتش دوزخ را برای مخالفین تو آفریدم و کرامت خود را به جانشینان تو و ثواب خود را به شیعیان آنها دادم. عرض کردم: خداوندا! جانشینان من کیستند؟ ندا آمد که یا محمد! جانشینان تو کسانی هستند که اسامی آنها به ساق عرش نوشته شده است. در همان جا به ساق عرش نگاه کردم، دوازده نور دیدم که در هر نوری سطر سبزی بود که نام هر یک از جانشینان من در آن نوشته شده بود. اول آنان علی بن ابی طالب (علیه السلام) و آخر آنان مهدی (علیه السلام) امت من بود. من عرض کردم: پروردگارا اینها بعد از من جانشینان من هستند؟ ندا آمد که ای محمد! آری اینان دوستان و برگزیدگان و حجت های من بعد از تو بر بندگان من می باشند، و جانشینان و خلفا و بهترین بندگان بعد از تو هستند. به عزت و جلال خودم قسم دین خود را به وسیله ی آنها بر اوهام بشر غالب و کلمه ی (اراده ی) خود را به وسیله ی آنان بلند می کنم، و به وسیله ی آخرین آنان زمین خود را (از وجود بی دینان و اهل معصیت) پاک می کنم و سلطنت شرق و غرب را به او می دهم، و بادها (قدرت ها) را در اختیار او می گذارم، و ابرهای سخت را برای او رام می گردانم، و در راه آسمان بالا می برم، و با لشگر خود نصرت می دهم و به وسیله ی فرشتگانم کمک می کنم تا آن که دعوت مرا اعلان کنند، و بندگان را بر عقیده ی به توحید من گرد آورند. آن گاه سلطنت او را طولانی می گردانم و روزگار دولتش را در میان دوستانم تا روز قیامت دراز می نمایم.»(۲۱) تصویر چنین وضعیتی برای انسان ماده گرا و غفلت زده و درعین حال جاهل به حقایق و معارف الهی، دور از ذهن و رؤیایی است. گرچه بخشی از ایده آل ها عینیت بخشیدن و تحقق ویژگی های فطری انسان می باشد. از این رو ناخود آگاه "انتظار" می کشد و از "منتظران" ظهور چنین رهبری و تشکیل حکومتی توحیدی - عادلانه است. فهرست منابع تحقیق: ۱٫ قرآن کریم. ۲٫ حائری شیرازی، محی الدین، انسان شناسی ۳٫ دلشاد تهرانی، مصطفی، دولت مهدی (علیه السلام)، سیرت مهدی (علیه السلام)، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، چاپ چهارم، تهران، ۱۳۸۱٫ ۴٫ دوانی، علی، مهدی موعود، ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۹۸ هجری قمری. ۵٫ قمی، حاج شیخ عباس، مفاتیح الجنان. ۶٫ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی. ۷٫ مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی، انتشارات صدرا، قم، ۱۳۷۲٫ ۸٫ منصوری، جواد، آینده بشریت از دیدگاه اسلام. ۹٫ وزارت خارجه انگلیس، جهان یک دهه آینده، دیدگاه بلند مدت و استراتژیک انگلستان، انتشارات وزارت خارجه ی انگلیس (بی تا).

پی نوشت ها :

۱- پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و گسترش فرهنگ و ارزش های اسلامی در ۲۵ سال گذشته، وضعیت جدیدی را در صحنه ی بین الملل شکل داده است که اقدامات تهاجمی- نظامی غرب در خاورمیانه، بخشی از واکنش به این تحول می باشد. ۲- «جهان یک دهه ی آینده، دیدگاه بلند مدت و استراتژیک انگلستان». ۳- مفاتیح الجنان، بخشی از دعای افتتاح؛ کلینی، الکافی، ج ۳، ص ۴۲۴؛ سید بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۳ و ابراهیم بن علی عامل کفعمی، البلدالامین، ص ۱۹۴٫ ۴- رعد (۱۳) آیه ی ۱۱٫ ۵- انبیا (۲۱) آیه ی ۱۰۵٫ ۶- زمانی که قائم ما قیام کند، خداوند دست او را بر سر بندگانش قرار می دهد (با اراده پروردگار)، پس عقول (و افکار پراکنده و معارض) آنان را جمع و یکی کند و اندیشه ها و آمال و آرزوهای آنان را کامل کند. (اصول کافی، ج۱، ص ۱۵٫) ۷- قصص (۲۸) آیه ی ۵٫ ۸- مصطفی دلشاد تهرانی، دولت مهدی، سیرت مهدی (علیه السلام)، به نقل از شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۸٫ ۹- اعراف (۷) آیه ی ۹۶٫ ۱۰- نور(۲۴) آیه ی ۵۵٫ ۱۱- در ادبیات عرب هرگاه که بخواهد نهایت مبالغه و یا نمود کامل و یا وضعیت ایده آل را ذکر کنند، ترکیبی از«اب» و صفت می سازند. مانند «ابا عبدالله» (بنده ی محض)، اباالفضل (نهایت بزرگواری).... به این ترتیب حضرت مهدی (عج) تمامی صلاح و نهایت اصلاح می باشد. ۱۲- علی دوانی، مقدمه بر شوق مهدی (عج)، ص ۱۸٫ ۱۳- شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۵۴۱، ح ۱۴٫ ۱۴- دولت مهدی (عج)، سیرت مهدی (عج)، ص ۳۲؛ به نقل از : عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص ۶۱٫ ۱۵- مهدی موعود، ص ۱۱۲۳؛ به نقل از: ابن ابی زینب نعمانی، ص ۲۳۲ ، ج ۷۱٫ ۱۶- مهدی موعود، ص ۱۱۱۸؛ به نقل از : شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۷۲٫ ۱۷- بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۰۲٫ ۱۸- نحل (۱۶) آیه ی ۳۶٫ ۱۹- آل عمران(۳) آیه ی ۸۳٫ ۲۰- مهدی موعود، ص ۱۱۲۲؛ به نقل از عیاشی: تفسیر العیاشی، ج۱، ص ۱۸۳، ح ۸۱٫ ۲۱- بحار الانوار، (چاپ قدیم)، ج ۱۳، ترجمه ی علی دوانی، ص ۱۱۰۵- ۱۱۰۴٫

منبع مقاله : صافی گلپایگانی، جوادی آملی، فاضل هرندی؛ مقاله ها جواد منصوری- [و دیگران]؛ چکیده ها محمد تقی رکنی لموکی... [و دیگران]؛ (۱۳۸۶)، گفتمان مهدویّت، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیّه ی قم)، چاپ دوم