حکومت جهانی قائم آل محمد[عج
حکومت جهانی قائم آل محمد[عج
0 Vote
296 View
نویسنده: دکتر احمد (رجبعلی) زمانی از دیرزمان، سرخوردگی و ناکامی بشر از مجموعه ی حکومت های کوچک و بزرگ جهان مطرح است؛ حکومت هایی که شخصیت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فلسفی و دینی، مؤسس آن بوده اند و گرایش های خود را در آن دخالت داده و اعمال نموده اند. برخی سعی کرده اند مدینه ی فاضله و یا بهشت روی زمین را بسازند و آن چه را افلاطون، ماکیاولی، کانت، انیشتین و راسل و یا فلاسفه ی اسلامی هم چون فارابی، ابوعلی سینا (۱)، خواجه نصیر الدین طوسی و ملاصدرای شیرازی (۲) آرزو داشتند محقق سازند ولکن موفق نشدند، بلکه موجب تنفّر و انزجار بیشتر مردم جهان شدند. بشر درک کرده است که تشکیل حکومت واحد جهانی ( مدینه فاضله ) از دایره ی قدرت او خارج است، زیرا پاسخ به درخواست های فطری انسان و فراهم آوردن زمینه ی شکوفایی استعدادهای فراوان او با گرایش ها و تمایلات ماتریالیستی سازگار نیست، بلکه تشکیل حکومت عادلانه ی جهانی از اعجازهای بزرگ خداوند است که با دست پر قدرت بقیّه اللهی خود آن را شکل می دهد و سازمان دهی می کند. حکومت واحد جهانی را خالق هستی توسط پیامبران و اوصیائش وعده داده و مدیریت آن را به اسوه ی صالحان و مفخر امامان راستین سپرده است تا با در دست داشتن همه ی امکانات مادّی و معنوی و منابع طبیعی و انسانی، عدالت را در گیتی استقرار بخشد و مستضعفان را از محرومیت و درماندگی رها سازد. آن روز، حکومت واحدِ جهانی خواهد شد. قرآن می گوید: خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده اند و اعمال شایسته انجام می دهند، وعده داده است که آنان را خلیفه ی روزی زمین کند؛ همان گونه که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید و آیینی را که برای آن ها پسندیده است پابرجا و ریشه دار سازد و ترس و وحشت آنان را به آرامش و امنیت تبدیل کند تا تنها مرا عبادت کنند و کسی (چیزی) را برای من شریک قرار ندهند و هر کس بعد از آن کافر شود، فاسق و گناه کار خواهد بود. (۳) رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به مقداد بن اسود کندی رو کرد و فرمود: ما عَلَی ظَهرِ الأرضِ بَیتُ حَجَرٍ وَ لا مَدَرٍ الّا أدخَلَهُ اللهُ کَلِمَهَ الإِسلام؛ بر روی زمین خانه ای از سنگ ( کاخ ها ) و یا گِل ( کوخ ) باقی نمی ماند مگر آن که دین اسلام در آن وارد می شود. (۴) ( ایمان و توحید، سراسر گیتی را فرا می گیرد و حاکمیت واحد جهانی تشکیل می گردد ). امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمود: لَتَعطِفَنَّ الدُّنیَا عَلَینَا بَعدَ شِمَاسِهَا عَطفَ الضَّرُوسِ عَلَی وَلَدِهَا، وَ تَلا عَقِیبَ ذَلِکَ: (وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ)؛ (۵) دنیا پس از چموشی و سرکشی به ما روی می آورد هم چون شتری که به بچه اش شیر می دهد. آن گاه حضرت آیه ی شریفه ذیل را تلاوت کرد: « اراده ما بر این قرار گرفته است که بر مستضعفان نعمت بخشیم و آن ها را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم. » (۶) در حدیثی دیگر از آن امام معصوم (علیه السلام) در تفسیر آیه ی پنج سوره ی قصص آمده است: هُم آلُ محمد یَبعَثٌ اللهُ مَهدِیِّهُم بَعدَ جَهدِهِم فَیُعِزُّهُم وَ یُذِلُّ عَدُوَّهُم؛ اینان اهل بیت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) خواهند بود. خداوند مهدی آنان را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد می شود بر می انگیزد و به آن ها عزّت می بخشد و دشمنانشان را خوار و ذلیل می کند. (۷) حکومت واحد عادلانه ی جهانی، پیش گویی هزاران روایتی است که از پیامبر و پیشوایان معصوم (علیهم السلام) نقل شده است و تواتر ضمنی و لفظی آن توسط رُوات شیعه و اهل سنّت مورد پذیرش می باشد. در این قسمت به ذکر یک نمونه از آن بسنده می کنیم: ابو سعید خدری گفته است رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: لا تَقُومُ السَّاعَهُ حَتَّی تُملَأُ الأَرضُ ظُلماً وَ عُدوَاناً ثُمَّ یَخرُجُ رَجُلٌ مِن عِترَتِی (أو قالَ مِن أَهلِ بَیتِی) یَملَأُهَا قِسطاً وَ عَدلاً کَمَا مُلِئَت ظُلماً وَ عُدوَاناً؛ قیامت (کُبری) برپا نخواهد شد مگر این که گیتی پر از ستم و تجاوز شود. در آن هنگام مردی از دودمان من (از اهل بیت من) به پا می خیزد. زمین را پر از قسط و عدل خواهد کرد؛ همان گونه که از ستم و تجاوز پر شده باشد. (۸) حکومت جهانی مهدی (علیه السلام) نه تنها حکومت عادلانه ی تمام شمول جهانی است بلکه مدینه ی فاضله ای است که همه ی صفات زیبای رحمانی ( جلال و جمال ) خداوند در آن و مردم آن، جلوه و ظهور می نماید و وعده ی الهی تحقّق می بخشد. اینک برخی از آن صفات برجسته ی حکومت واحد الهی را بر می شماریم؛ به امید آن که خداوند به ما مجال عنایت کند و آن مدینه ی فاضله و رهبری آن را با تمام وجود خویش درک کنیم. ویژگی های حکومت مهدوی جامعه ای که رهبری آن با حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و آن را به سوی کمال، سوق می دهد و می خواهد آن جامعه، مدینه فاضله ای باشد که همه مشعل داران هدایت آن را آرزو می کردند، ویژگی های والایی دارد، زیرا خداوند منان، رحمت و برکات خود را به واسطه وجود پرفیض او، بر خلق نازل می کند و همه مستضعفان را به برکت امامت و زعامت پیامبر گونه اش در جنگ با مستکبران غلبه می بخشد. در آن جامعه عدل و صداقت جای گزین ستم گری و زورگویی و دورویی خواهد شد. انسان های ستم دیده و محروم، آرزوی دیدن آن جامعه ی الهی را دارند و می خواهند هر چند ناقص، دورنمایی از آن مدینه فاضله را برای خویش به تصویر درآورند. پاک باختگان کویش در هر پگاه و شام گاهی، سرود عشقِ بودن در رکابش و جهاد در راهش و به خون غلطیدن در پیشگاهش را زیر لب چنین ترنّم می نمایند: بار خدایا! در بامداد امروزم و همه ی روزهای عمرم با او (حجه بن الحسن المهدی (علیه السلام)) تجدید عهد و پیمان می کنم و بیعتی می نمایم که هرگز گسسته نگردد و برای همیشه باقی بماند. بار الها! مرا از یاران نزدیک و مدافعین او قرار ده و توفیق شتاب جهت انجام دادن خواسته هایش را به من عنایت کن تا فرمان بر و مطیع او گردم و گوی سبقت را در انجام مقاصدش ربوده باشم و در پایان در رکابش به شهادت نائل آیم. بار خدایا! چنان چه در کام مرگ که حکم قطعی تو برای همه بندگان است، افتادم و مردنم فاصله ای بین من و او (مهدی موعود) ایجاد کرد، با بزرگواری خودت مرا از خانه ی قبرم بیرون آر تا با همان کفن و شمشیر برهنه، لبیک گویان دعوت او را پاسخ گویم. (۹) حال با توجه به محوریت امام عصر (علیه السلام) در جامعه مهدوی و برنامه های حیات بخش و زیبای آن حضرت، به امتیازها و ویژگی های آن مدینه فاضله در حدّ توان و توفیق می پردازیم تا شاید خداوند منّان هم به ما توفیق بودن در رکابش را عنایت فرماید و آن امتیازها در چند محور اساسی زیر قابل بررسی است: ۱٫ مدیران برجسته و ممتاز مدیران و کارگزاران ارزش مند و والا، کارهای کلیدی را در حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) عهده دار می شوند؛ به طوری که هر یک در جامعه، جلوه ای از آن خورشید عالم تاب هستند. تعداد آنان براساس کلام اهل بیت (علیهم السلام) ۳۱۳ نفر همانند یاران رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در غزوه بدر خواهند بود که با اولین فرمان بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آماده هر گونه فداکاری و پذیرش مسئولیت می باشند. (۱۰) در تفسیر آیه شریفه: (أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ) (۱۱) امام باقر (علیه السلام) فرمود: بندگان صالح، اصحاب و یاران مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آخر الزمان هستند. (۱۲) ویژگی های مدیران حکومت مهدوی روایات رسیده از معصومان، صفات ویژه ای را برای کارگزاران اصلی حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) بر می شمارد که هر کدام برای آنان امتیازی را به وجود می آورد که در کادر دیگر حکومت ها دیده نمی شود؛ از جمله: الف) صالح و شایسته رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: همانا مهدی (علیه السلام) آن کسی است که با همراهی یاران صالح و شایسته خود، وارث زمین خواهد شد. (۱۳) ب) پرتوان و سلحشور و شجاع امام زین العابدین (علیه السلام) فرمود: آن گاه که قائم ما ظهور کند خداوند کسالت را از شیعیان ما برطرف می کند. آنان دارای قلبی آهنین هستند که لرزه و اضطراب در آن راه ندارد. خداوند نیروی جسمی هر یک از آنان را برابر چهل مرد قرار می دهد. در آن روز اینان حاکمان قدرت مند و باعزّت روی زمین خواهند بود. (۱۴) ج) جوان، پرنشاط، با تجربه و با صلابت امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: إِنَّ أَصحَابَ القائِمِ شَبَابٌ، لا کُهُولٌ فِیهِم إِلّا کَالکُحلِ فی العَینِ أو کَالمِلحِ فِی الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزّادِ المِلحُ (۱۵)؛ اصحاب حضرت مهدی [(علیه السلام) ۳۱۳ نفر ] جوانند و در میان آنان پیر و سال خورده دیده نمی شود، مگر اندک افرادی که همانند سرمه ی چشم [ سبب تقویت دیگر افراد هستند ] و یا همانند نمک همراه توشه [ غذا ] که اندک ترین توشه، نمک است [ آن مورد نیاز است ]. تشبیه زیبای امر بیان نسبت به یاران خاص بقیه الله الاعظم (علیه السلام) در حکومت آینده ی او، در دو نکته بزرگ را در بر دارد: • گرچه بیشتر آنان جوان هستند لکن استفاده از سال خوردگان مجرّب، توان مند و دل سوزی که عمر خویش را در راه احیای اسلامی ناب سپری کرده اند امری ستوده و پسندیده است؛ همان گونه که در بخش اول، آنان را به سرمه جهت تقویت چشم تشبیه می کند. • سال خوردگان مجرّب امروز، جوانان پرشور و انقلابی و ایثارگر دیروز هستند که وجودشان تصویری از آینده ی درخشان شجاعان معرکه آفرین و پرقدرت امروزند. توجه و بهره مندی از آنان موجب امید و آرمان بخشی و رشد و شکوفایی نسبت به آیندگان است. از این رو آنان را به نمک همراه با توشه تشبیه می کند و تصریح می نماید که اندکش ضروری است. آنان تجربه ی خویش را منتقل می کنند و از به هدر رفتن و نابود شدن توان و قدرت دیگر افراد جلوگیری می نمایند. د) برگزیدگان نقاط مختلف جهان مهره های اصلی حکومت جهان شمول و عدالت گستر قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از نقاط مختلف جهان خواهند بود؛ نه آن که حزب و یا گروه و یا دسته خاصی را تشکیل دهند. بعضی از آنان از سرزمین خراسان و عده ای از طالقان و... انتخاب می شوند. علی بن ابی طالب (علیه السلام) در دوران حکومت خویش که می دید مردم منطقه طالقان همراهی خوبی ندارند، جهت ترغیب و تشویق آنان و وضعیت درخشان آن ها در عصر ظهور و حکومت فرزندش مهدی (علیه السلام) چنین فرمود: وَیحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ للهِ – عَزَّ وَ جَلَّ – بِهَا کُنُوزاً لَیسَت مِن ذَهَبٍ وَلا فِضَّهٍ وَ لَکِن بِهَا رِجَالٌ مُؤمِنُونَ عَرَفُوا اللهَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ وَ هُم أَیضاً أَنصَارُ المَهدِیِّ فِی آخِرِ الزَّمَانِ (۱۶)؛ خوش به حال مردم طالقان! همانا برای خداوند در آن سرزمین، گنجینه هایی است که آن گنج ها از طلا و نقره نیستند بلکه مردان با ایمان و متعهدی هستند که خداوند و خالق هستی را آن گونه که سزاوار است شناخته اند و در آن راستا، گام های اساسی برداشته اند. این دلیر مردان و گنجینه های الهی در آخرالزمان از یاران نزدیک حضرت مهدی [علیه السلام] خواهند بود. از روایات مربوط به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) و تعیین ۲۴ نفر از مردم طالقان (۱۷) برای یاری آن حضرت استفاده می شود که تعبیر زیبای امیر بیان، علی بن ابی طالب (علیه السلام) از آنان به گنجینه و معدن طلا و نقره، بیان گر ارزش والای آن بزرگ مردان الهی است. هـ) مدیرانی لایق و فرمان دهانی شایسته کادر حکومت مهدوی دارای دو ویژگی دیگر هستند: • برنامه ریزان نیرومندی هستند که از همه ی نیروهای موجود بهترین استفاده را می کنند و همه مردم را به صحنه کوشش و سازندگی می آورند؛ به نحوی که در آنان علاقه زائد الوصفی ایجاد گردد و کار خویش را انجام دهند. • دارای قاطعیت و برخوردهای روشنی هستند که هیچ گونه ابهامی را برای کسی باقی نخواهند گذاشت. آنان در انجام کار خویش به انتظار دیگر افراد نخواهند نشست تا اهمال و سستی سبب نابسامانی گردد. امام صادق (علیه السلام) در توصیف اینان فرمود: إِذَا أُذِنَ الإمَامُ دَعَا اللهُ بِاسمِهِ العِبرَانِیِّ فَأُتِیحَت لَهُ صَحَابَتُهُ الثَّلاثُمِائه وَ ثَلاثَهَ عَشَرَ قَزَعٌ کَفَزَعِ الخَرِیفِ وَ هُم أَصحَابُ الألوِیَهِ (۱۸)؛ آن گاه که خداوند سبحان به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اجازه ظهور دهد آن حضرت را با نام عبرانی اش صدا می زند. پس یاران اصلی وی که ۳۱۳ نفرند همانند ابرهای پراکنده پربرکت پاییزی گرداگردش جمع می شوند. اینان پرچمداران سپاه حضرت مهدی هستند. در روایت دیگر آمده است: هُم أَصحَابُ الألوِیَهِ وَ هُم حُکَّامُ اللهِ فِی أَرضِهِ عَلَی خَلقِهِ (۱۹)؛ آن ۳۱۳ نفر یارانی هستند که دارای فرمان دهی و مدیریت قوی خواهند بود. اینان حاکمان الهی روی زمین در میان مردمند. بر مردم حکم رانی می کنند و به سوی حق هدایت می نمایند تا این که حضرت مهدی (علیه السلام)، از لباس خویش نوشته ی مُهر شده ای را از زمان جدش، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بیرون می آورد و براساس آن دستور العمل، کارش را آغاز می کند. و) خداجویان پرقدرت، عاشقان شهادت و مطیع مولا امام صادق (علیه السلام) فرمود: لَهُ... رِجَالٌ کَأَنَّ قُلُوبَهُم زُبَرُ الحَدیدِ لا یَشُوبُهَا شَکٌّ فِی ذَاتِ اللهِ أَشَدُّ مِنَ الحَجَرِ لَو حَمَلُوا عَلَی الجِبَالِ لأَزَالُوهَا... رِجَالٌ لا یَنَامُونَ اللَّیلَ لَهُم دَوِیٌّ فِی صَلاتِهِم کَدَوِیِّ النَّحلِ یَبِیتُونَ قِیَاماً عَلَی أَطرَافِهِم وِ یُصبِحُونَ عَلَی خُیُولیهِم. رُهبَانٌ بِاللَّیلِ لُیُوثٌ بِالنَّهَارِ هُم أَطوَعُ لَهُ مِنَ الأَمَهِ لِسَیِّدِهَا کَالمَصَابِیحِ کَأَنَّ قُلُوبَهُمُ القَنَادِیلُ وَ هُم مِن خَشیَهِ اللهِ مُشفِقُونَ یَدعُونَ بِالشَّهَادَهِ وَ یَتَمَنَّونَ أَن یُقتَلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ شِعَارُهُم یَا لَثَارَاتِ الحُسَینِ إِذَا سَارُوا یَسِیرُ الرُّعبُ أَمَامهم مَسِیرَهَ شَهرٍ. یَمشُونَ إِلَی المَولَی أَرسَالاً. بِهِم یَنصُرُ اللهُ إِمَامَ الحَقِّ؛ (۲۰) در خدمت آن حضرت... مردان پرقدرتی هستند، گویا دل های آنان پاره های آهن است. آنان نسبت به ذات مقدّس خداوند تردیدی نمی کنند. سخت تر از هر گونه مانع و حاجزی هستند. چنان چه بر کوه ها هجوم برند نابود می کنند. اینان شب زنده دارانی هستند که با نیایش و نماز، شب را به صبح می گذرانند. زمزمه ی آنان در نمازهای نیمه شب همانند آهنگ زنبور عسل روی پا شب را به صبح رسانده و روز بر اسبان خویش سوارند. اینان ترسایان شب و شیران شجاع روزند. در برابر مولای خوش از کنیزان مطیع ترند. دل های آنان همانند قندیل های پرفروغ است و از خدا ترسانند. اینان خواهان شهادتند و آرزوی کشته شدن در راه خدا را دارند. شعار اینان در جنگ با دشمنان اسلام « یالثارات الحسین » است. به هر سو حرکت کنند رعب و وحشت در دل دشمنان تا مسیر یک ماه راه جلوتر از آنان حرکت می کند و گروه گروه به سوی مولای خود در راستای اوامر او حرکت مشتاقانه و شتابانه ای خواهند داشت. و خداوند منّان توسط اینان، امام و پیشوای حق را یاری می کند. ۲٫ اندیشه برتر در درک مصالح و مفاسد در جامعه مهدوی مردم از اندیشه و آگاهی بالای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برخوردارند، زیرا رشد فکری و فرهنگی و توسعه سیاسی آن قدر اوج می گیرد و فراگیر می شود که کمتر کسی از آن بی بهره خواهد بود. مردم با اندک اشاره ای، مصالح و مفاسد مربوطه به جامعه خویش را خوب تشخیص می دهند و کمتر تحت تأثیر تبلیغات سوء بیگانگان قرار می گیرند. در سایه همین آگاهی عمومی است که یک دیگر را تحمل می کنند. استعدادها شکوفا می گردد و زمینه رشد عمومی برای همه اقشار جامعه فراهم می شود. آن شکوفایی عمومی و پرورش استعدادهای خدادادی سبب می گردد استقلال جامعه تضمین گردد و اندیشه های شیرین نسل جوان که نزدیک به واقع است تحقق یابد و مدینه فاضله مهدوی با رهبری آن خورشید عالم تاب و حجت الهی بر تارک جهان بتابد. عبدالله بن أبی یعفور به نقل یکی از غلامان قبیله ی بنی شیبان گفته است که در محضر امام محمد باقر (علیه السلام) سخن از چگونگی همکاری مردم عصر ظهور با امام زمان - (عجل الله تعالی فرجه الشریف) – به میان آمد. آن حضرت فرمود: إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ العِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُم وَ کَمُلَت بِها أَحلامُهم (۲۱)؛ آن گاه که قائم ما ظهور کند و حاکمیت خویش را آغاز نماید، خداوند منان دست پر قدرت خود را [ یا دست با کفایت مهدی (علیه السلام) را ] بر سر بندگان خویش خواهد نهاد [ گویا تحولی نو در فکر و اندیشه آنان به وجود خواهد آورد ]. افکار آنان توسط آن دست با کفایت تجمع خواهد کرد و از اختلاف و چندگانگی اندیشه به دور خواهند بود و بالاتر این که رؤیاهای آنان کمال یافته و تحقق پیدا خواهد کرد. امیر مؤمنان در زمان حکومتش آن گاه که با کور دلان مقدس مآبِ طرف دارِ معاویه روبه رو گشت تنها تکیه گاه آن حضرت افراد آگاه و با شعوری بود که قضایای سیاسی و مشکلات حکومت اسلامی را درک می کردند. از این رو در دو جا فرمود: الف. وَ قَد فُتِحَ بَابُ الحَربِ بَینَکُم وَ بَینَ أَهلِ القِبلَهِ وَلا یَحمِلُ هَذَا العَلَمَ إِلّا أَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبرِ وَ العِلمِ بِمَوَاقِعِ الحَقِّ؛ (۲۲) میان شما و اهل قبله، درِ جنگ گشوده شد و این عَلَم را کسی بر ندارد مگر آن که از بینش و تحمّل و صبر و دانش [ ویژه ای ] برخوردار باشد و بداند که حق در کجاست. وَ لَم یَستَعظِموا بَذلَ أَنفُسِهِم فِی الحَقِّ حَتِّی إِذَا وَافَقَ وَارِدُ القَضَاءِ انقِطَاعَ مُدَّهِ البَلاءِ حَمَلُوا بَصَائِرَهُم عَلَی أَسیَافِهِم وَ دَانُوا لِرَبِّهِم بِأَمرِ وَاعِظِهِم؛ (۲۳) آنان جانبازی و ایثارگری خود را در راه حق بزرگ نشمردند [ بلکه در برابر اسلام و ارزش های والای آن کار خود را ناچیز دیدند ] تا زمانی که قضا و قدر الهی به سر رسید، زمان بلا و سختی را ایجاب نمود شمشیر زدنشان از روی بینایی بود و بر اثر امر راهنما و پند دهنده شان [ پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ] به پروردگارشان نزدیک شدند. در حکومت مهدوی وقتی این آگاهی و بینش گسترش پیدا کرد، سعادت از آنِ همه خواهد شد. ۳٫ توحید و یگانه پرستی جامعه ی مهدوی، جامعه ی توحیدی است که همه ی اقشار جامعه در گفتار و کردار شعار واحدی دارند و غیر از توحید و خداپرستی چیز دیگر حاکم نخواهد شد. شرک و وثنیت و یا ماتریالیسم با هر شکل و قیافه اش برچیده می گردد. قرآن درباره آن جامعه می گوید: (یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا)؛ (۲۴) پرستش می کنند مرا و هیچ گونه شرک و کفری نسبت به من (خداوند) نخواهد بود. (هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ)؛ (۲۵) خداوند سبحان کسی است که پیامبرش را جهت ارشاد و راهنمایی و معرفی دین و آیین خود فرستاد تا این که دین خود را بر همه ادیان غلبه دهد؛ گرچه مشرکان را ناخوشایند باشد. در تأویل آیه ی شریفه فوق آمده است: إِنَّهَا نَزَلَت فِی القَائِمِ مِن آلِ محمد (علیهم السلام) وَ هُوَ الإِمَامُ الَّذِی یُظهِرُهُ اللهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ فَیَملَأُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَمَا مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً (۲۶)؛ آیه ی کریمه ی فوق درباره ی قائم آل محمد (علیهم السلام) نازل گردیده است و قائم، آن امامی است که خداوند او را بر همه ادیان غلبه خواهد داد. سپس زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد؛ چنان که از ستم و تعدی پر شده بود. پس شعار جامعه ی مهدوی، شعار واحدی خواهد بود که ایدئولوژی یگانه در همه جا حاکم است و رفتار و کردار مردم بر آن اساس شکل می گیرد. بعضی از مفسران عالی مقدار در تأویل و تحقّق بخش آخر آیه شریفه ی فوق، احادیثی را نقل کرده اند و با آن احادیث پیش گویی خداوند را که تا به حال تحقق پیدا نکرده تبیین نمودند. آنان بر این اعتقادند که پیامبر گرامی اسلام دین خدا را بر مردم عرضه داشت لکن غلبه و حاکمیت صددرصد آن در عصر ظهور خواهد بود. حال به دو روایت از نبی گرامی اسلام درباره آیه فوق توجه می کنیم: مقداد بن اسود کندی گفته است: در محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم. آن حضرت در تبیین آیات فوق چنین فرمود: لا یَبقی عَلی ظَهرِ الأرضِ بَیتُ مَدَرٍ وَلا وَبَرٍ إلّا أدخَلَهُ اللهُ کَلِمَهَ الإسلام؛ (۲۷) در عصر ظهور، هیچ نقطه ای از روی زمین باقی نخواهد ماند ( نه خانه سنگی و گلی و یا خیمه ی موئین ) مگر این که خداوند سبحان در آن مکان اسلام را با قدرت خویش داخل خواهد کرد. کلمه الاسلام در متن روایت همان دو جمله معروف « لا اله الّا الله و محمد رسول الله » (صلی الله علیه و آله و سلم) است و این همان شعار واحدی است که در جامعه توحیدی مهدوی مطرح می باشد. جابر بن عبدالله انصاری (رحمه الله) از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده است که فرمود: « لا یَکُونُ ذَلِکَ حَتِّی لا یَبقَی یَهُودِیٌّ وَلا نَصرَانِیٌّ صُاحِبُ مِلَّهٍ إِلّا الإِسلام... (۲۸)؛ ظهور و غلبه دین حق در عصر ظهور، زمانی تحقق پیدا خواهد کرد که مذهب و دینی رسمی و همگانی اسلام باشد نه آیین یهود و نه نصاری و به تعبیر دیگر هیچ یهودی و نصرانی نخواهد ماند مگر این که اسلام را به عنوان تنها دین نجات بخش می پذیرد. ۴٫ امنیت همه جانبه جامعه ی مهدوی امنیت همه جانبه ی روحی، روانی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حقوقی مردم را تأمین می کند. در آن جامعه اضطراب، حیرت و دودلی وجود نخواهد داشت. هر کس در جایگاه خویش قرار خواهد گرفت. حسادت، بخل، تنگ نظری و دشمنی های بی اساس از جامعه رخت بر می بندد. راهزنان، دزدان مال و عفت عمومی مردم از بین خواهند رفت، زیرا قدرت و حاکمیت در دست مؤمنان صالح و پرتلاش و انسان های عادل و برگزیده ای خواهد بود که غیر از خشنودی خدا چیزی را در نظر نخواهند داشت. خدا در قرآن می فرماید: (وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا)؛ (۲۹) خداوند دین (اسلام واقعی) (۳۰) آنان را بر همه ی ادیان تسلط می دهد، پس از آن که خوف و ترسی که از سوی دشمن ایجاد شده را برای همه ی مؤمنان به امنیت تبدیل می کند و ایمنی کامل عنایت می فرماید. بعضی چنین می اندیشند که امنیت همه جانبه آن روز از ناحیه ترسی است که در دل افراد ناباب و غیرسالم می افتد؛ به طوری که هرگز جزئت انجام تجاوز به حقوق دیگران را نخواهند داشت، حال این که امنیت جامعه مهدوی بر سه پایه استوار است و نهادینه می گردد: • آگاهی مردم از اثرات گناه و معصیت و تجاوز به حقوق دیگران، زیرا می دانند اثر طبیعی گناه این است که ابتدا بر خود گناه کار اثر سوء می گذارد. او را گرفتار تضاد درونی می کند و بعد دیگران را گرفتار پی آمد و مشکلاتِ کار ناپسند خود خواهد نمود. حال چنان چه فردی به نتایج و عواقب کار زشت خود یقین پیدا کرد، قطعاً مرتکب نخواهد شد که این اطلاع رسانی و ایجاد باور، برترین راه پیش گیری از وقوع و گسترش جرم است که در حکومت مهدوی، توجه دادن مردم به آثار شوم گناه از اولویت خاصی برخوردار می باشد. • از بین رفتن زمینه های گناه و تجاوز و تعدّی به دیگر افراد در حکومت مهدوی حائز اهمیت است، زیرا نیازمندی های فطری اعمّ از معنوی و مادّی لازمه ی وجودی انسان است؛ به طوری که اگر پاسخ حساب شده نداشته باشد انحراف ها را به دنبال دارد؛ همانند تشنه ای که به دنبال آب می رود، چنان چه به جای آب، مایع مسمومی در برابرش قرار گیرد، خود را هلاک می کند یا چنان چه فردی بتواند ازدواج خویش را به صورت سالم در زمان خودش انجام دهد و یا خوراک و لباس و مسکن خویش را تأمین کند، زمینه ای برای ارتکاب گناه باقی نمی ماند. در حکومت جهانی مهدوی، خداوند سبحان همه ی نعمت ها را بر امت اسلام تمام می کند و هر کس با کمترین اندیشه و صلاح دید می تواند غرائز فطری اش را تأمین نماید و به سراغ گناه نخواهد رفت، مگر تیره روزی که ارتباط خود را با خالق قطع کند و رحمت از او گرفته شود و مرتکب گناه گردد. • اجرای دقیق حدود الهی و برقراری قسط و عدل سراسری: در جامعه مهدوی وقتی مجرم گناهی را مرتکب گردید هیچ مانع و رادعی جلوی اجرای حدود الهی را نخواهد گرفت، زیرا تطمیع و تهدید در برابر حکومت آن خورشید عالم تاب علوی بی اثر است؛ نه خود زمینه ای را برای ترک اجرای حدود الهی ایجاد می کند و نه کارگزاران منتخب و برگزیده او. اضافه بر آن که به کارگیری حدود، بالاترین ضمانت اجرایی قوانین الهی در حکومت مهدوی است و برکات معنوی فراوانی را به دنبال خواهد داشت. پیامبر گرامی اسلام فرمود: یَومٌ وَاحِدٌ مِن سُلطَانٍ عَادِلٍ خَیرٌ مِن مَطَرِ أَربَعِینَ یَوماً وَ حَدٌّ یُقَامُ فِی الأَرضِ أَزکَی مِن عِبَادَهِ سِتِّینَ سَنَهً؛ (۳۱) یک روز از حاکمیت سلطان عادل بر کشوری از چهل روز بارش باران برتر خواهد بود، همان گونه که به کارگیری و اجرای یکی از حدود الهی در میان مردم آن چنان تزکیه می نماید که اثر آن از شصت سال عبادت و نیایش بیشتر است. در هر صورت اسباب سه گانه پیشین که تحقق پیدا کرد امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... به وجود خواهد آمد. بعد هم طبیعی است آن آرامش، مایه بروز استعدادها و شکوفایی ذخیره های درونی انسان ها خواهد گشت. احادیث زیادی بر وجود امنیت همه جانبه در عصر حجه بن الحسن (علیه السلام) موجود است که به برخی از آن ها اکتفا می کنیم: • امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: وَ تَخرُجَ العَجُوزُ الضَّعِیفَهُ مِنَ المَشرِقِ تُرِیدُ المَغرِبَ وَلا یَنهَاهَا أَحَدٌ؛ (۳۲) در حکومت مهدوی، زن سال خورده و ناتوان از شرق به غرب جهان می رود بدون آن که احدی او را نهی کند، یعنی از ناحیه هیچ کسی و هیچ چیز احساس ناامنی که مانع سفرش شود نخواهد کرد. • امیرمؤمنان (علیه السلام) ضمن فرمایشی درباره معرفی خود و دیگر امامان معصوم بعد از خویش به وضعیت و چگونگی حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) پرداخت و فرمود: وَ لَو قَد قَامَ قَائِمُنَا لأَنزَلَتِ السَّمَاءُ قَطرَهَا وَ لأَخرَجَتِ الأَرضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحنَاءُ مِن قُلُوبِ العِبَادِ وَ اصطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ البَهَائِمُ حَتَّی تَمشِی المَرأَهُ بَینَ العِرَاقی إِلَی الشَّامِ لا تَضَعُ قَدَمَیهَا إِلّا عَلَی النَّبَاتِ وَ عَلَی رَأسِهَا زَنبِیلُهَا لا یُهَیِّجُهَا سَبُعٌ وَلا تَخَافُهُ؛ (۳۳) آن گاه که قائم ما [ مهدی (علیه السلام) ] بپا خیزد و تشکیل حکومت دهد آسمان باران رحمت را بر مردم فرو ریزد و زمین با عرضه کردن انواع گیاهان، جود و بخشش خویش را به نمایش می گذارد. در آن هنگام مرض ها [ یی هم چون کِبر، حسد، کینه، تنگ نظری، نفاق و بخل ] از دل های بندگان خدا زدوده می گردد. درندگان و چهارپایان و درندگان اصلاح شوند، شایستگی طبیعی خویش را پیدا کنند تا جایی که یک خانم تنها – با آرامش کامل – بین کشور عراق و شامات سفر کند. او جایی قدم نگذارد مگر بر گیاهان سرسبز در حالی که زنبیلش را روی سرش نهاده که نه درنده ای او را تهدید می کند و نه وحشتی او را فرا گیرد... و بالاتر آن که به لحاظ وجود امنیت کامل و همه جانبه، درندگان و چرندگان به همراه آدمیان در کنار یک دیگر زندگی می کنند؛ هم چنان که علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمود: وَ تَرَعَی الشاهُ و الذِئبُ فی مکانٍ واحدٍ، و یَلعبُ الصبیانُ بالحیّاتِ و العَقارِب، لا یَضرُّهم شیءٌ و یَذهبُ الشَرُّ و یَبقَی الخیرُ؛ (۳۴) در روزگار حاکمیت او [ مهدی (علیه السلام) ] گرگ و گوسفند در یک مکان می چرند. کودکان با عقرب ها و مارها بازی می کنند و چیزی به آنان زیان نمی رساند. همه بدی ها و شرارت ها از جهان رخت بر می بندد و شایستگی ها و زیبایی ها می ماند. پرسش: اصلاح درندگان و خزندگان یعنی چه؟! مگر غریزه و سرشت آنان دریدن و گزیدن نیست؟ پاسخ: حاکمیت حضرت مهدی (علیه السلام) بر همه جهان و ایجاد امنیت همه جانبه در میان انسان ها و دیگر موجودات، معجزه ای همانند اژدها شدن عصای موسی (علیه السلام) و زنده شدن مردگان به دست عیسی (علیه السلام) و آوردن قرآن توسط پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است، زیرا غلبه بر همه ی هستی با جمیع امکانات و تکنیک موجود، چیزی جز با دست پر توان ید الهی او صورت نمی گیرد و در لحظه لحظه کار او دست خداوند نمایان است. بسیاری از مفسران، مصداق حقیقی و خارجی آیه ی شریفه ی ذیل را حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) دانسته اند. قرآن کریم فرموده است: (هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ)؛ (۳۵) خداوند – منّان – کسی است که پیامبرش را فرستاد جهت ارشاد و هدایت مردم و جلوه دادن آیین خودش تا این که دین مبین اسلام را بر همه ی ادیان غلبه دهد؛ گرچه مشرکان را خوش نیاید. حال برای توضیح بیشتر امنیّت همه جانبه و فرمایش امیر بیان، علی بن ابی طالب (علیه السلام) درباره ی جامعه ی مهدوی، مطالب ذیل مطرح می گردد: الف) سلب صفت درنده خویی و یا گزندگی بعضی حیوانات جهت به دست آوردن طعمه خویش، امر بسیار سخت و دشواری نیست؛ به ویژه آن که به تدریج نوع طعمه و غذای او تغییر یابد؛ چنان چه حیوان شناسان گفته اند: غذای درندگان و حیوانات وحشی منحصر به گوشت، آن هم از نوع خاصی نیست، بلکه ممکن است گوشت لذیذترین آن باشد، ولی در صورتی آسان و طبیعی شکم خویش را از برگ درختان و میوه ها و انواع گیاهان و گل ها سیر خواهد کرد؛ همان طور که غذای انسان با شرایط گوناگون تغییر می یابد و خود را با شرایط محیط زندگی خویش تطبیق می دهد. ب) قدرت نفسانی بسیاری از انسان ها، بسیاری از حیوانات وحشی را در دام محبت خویش اسیر می کند و آن ها را با خود مأنوس می سازد و در آن هنگام نه تنها حمله نمی کند بلکه از وی پاس داری می نماید و بالاترین مدافعش می گردد؛ همانند آن چه را که تاریخ درباره ی اهل بیت (علیهم السلام) ذکر کرده است. از سوی دیگر تماس های مکرّر افراد با برخی حیوانات وحشی سبب اهلیت آنان شده تا آن که در خدمت آنان قرار می گیرند. حیات اسرارآمیز حیوانات دریایی و خشکی و نیز خزندگان و پرندگان وحشی، گواه مطلب فوق است که صدها و هزاران نمونه آن در کتاب های مختلف حیوان شناسی نشان داده شده است. حال چنان چه آن حالات نفسانی بر اثر ریاضت های روحی و گناه نکردن گسترش یابد و یا تماس انسان ها بیشتر گردد، مضمون و معنای حدیث فوق تحقق پیدا می کند. ج) در تبیین و توضیح روایاتی هم چون « وَ تَرعَی الشاهُ و الذِئبُ فی مکانٍ واحدٍ... » ممکن است گفته شود، این گونه روایات در صدد آن است که بالاترین نوع امنیت و اصلاح جامعه مهدوی را مطرح کند. از این رو از جهت مبالغه، امنیت همه جانبه طوری تحقق پیدا می کند که حیواناتی همانند گرگ، مار، پلنگ و... که مظهر درندگی و ایذا هستند، در عصر ظهور در کنار اضداد خود زندگی مسالمت آمیزی را خواهند داشت و از ناحیه آنان به کسی آسیب نخواهد رسید؛ گرگ، گوسفند را نخواهد درید و مار و افعی طفل خردسال را نمی گزد و از پای در نمی آورد. پس سرقت، دزدی، خیانت و جنایت انسان ها نسبت به یک دیگر نیز هرگز متصور نیست. آن جا مدینه فاضله ای است که هر کس به سوی کمال مطلق حرکت خویش را ادامه خواهد داد، زیرا در راستای حرکت به سوی حق و فضای نامتناهی کمال، هیچ گونه تضییق و تضادی دیده نخواهد شد؛ به ویژه آن که رهبری از آنِ حجت حق و خلف شایسته همه صالحان زمین و وراث همه انبیا و اوصیاست. او دوازدهمین امام معصوم بعد از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، سکان دار و ناخدای کشتی نجات بخش بشری است. او رهبری و زعامت امت واحده مستضعفان جهان را بر عهده خواهد گرفت. خداوند منّان فرمود: (وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ)؛ (۳۶) خواستیم بر مستضعفان جهان منّت بگذاریم و آنان را امام و وارث همه ارزش های مادی و معنوی قرار دهیم. چه غم دیوار امت را، که دارد چون تو پشتیبان * * * چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان (۳۷) ۵٫ برداشته شدن تقیه از جامعه ی تشیع « تقیه » یعنی پنهان داشتن اعتقاد یا رفتار دینی حَقّه ایست که در صورت آشکار نمودن آن، ضرر و زیان متوجه عامل آن می گردد. (۳۸) اساس این قانون، حاکمیت عقل انسانی است، نه انگیزه های دیگر. گرچه عده ای آن را به زبان انکار می کنند، لکن با قلب و اندیشه خود آن را پذیرفته اند، زیرا بررسی اوامر و کارهای مهم و مهم تر و استمرار مبارزه در جهت هدایت بشر، موضوع « تقیه » را تثبیت می نماید. از سوی دیگر برداشته شدن تقیه از جامعه ی تشیع در عصر حاکمیت مهدوی با آن چه در عصر دیگر ائمه – علیهم صلوات الله – مطرح بوده است تضّاد کلی دارد، زیرا آنان « تقیه » را از تاکتیک های اساسی ابلاغ دینی می دانسته اند و معتقد بودند که بخش عمده ای از احکام و عقاید با این روش به افراد منتقل شده است. روایات ذیل گویای حقیقت فوق است: • ابان بن تغلب از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: نَفَسُ المَهمُومِ لِظُلمِنَا تَسبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَهٌ وَ کِتمَانُ سِرِّنَا جِهَادٌ فِی سَبِیلِ اللهِ. ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبدِاللهِ (علیه السلام) یَجِبُ أَن یُکتَبَ هَذَا الحَدِیثُ بِمَاءِ الذَّهَبِ؛ آه کشیدن محزون و عزاداری در راستای مظلومیت ما تسبیح است، اندوه و بی قراری و حزن برای ما عبادت است و پنهان داشتن اسرار ما، جهاد در راه خداست. آن گاه امام صادق (علیه السلام) فرمود: سزاوار است این حدیث با آب طلا نوشته شود. (۳۹) عده ای از محدثین همانند مجلسی قسمت سوم حدیث را چنین تبیین کرده اند: جایز است، بلکه لازم است اسرار و مفاهیم عمیق مربوط به اهل بیت (علیهم السلام) را از کسانی که لیاقت آن را ندارند، پنهان کرد و در زمان مناسب با اهلش در میان گذاشت. با این بیان می توان مفهوم « کتمان سرّنا » را عمومیت داد؛ گرچه در باب تقیه روایات بسیار زیادی وارد شده است. • معمّر بن خلّاد گفته است در محضر علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بودم. از آن حضرت پرسیدم: ایستادگی و قیام و جهاد در برابر سلاطین [ عباسی و... ] را چگونه می دانید؟ فَقَالَ قَالَ أَبُو جَعفَرٍ (علیه السلام) التَّقِیَّهُ مِن دِینِی وَ دِینِ آبَائِی وَلا إیمَانَ لِمَن لا تقِیِّهَ لَهُ (۴۰)؛ « تقیه » آیین من و پدران من است و کسی که تقیه را به کار نگیرد، ایمان ندارد. • محمد بن مروان از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: کانَ أّبِی (علیه السلام) یَقُولُ وَ أَیُّ شَیءٍ أَقَرُّ لِعَینِی مِنَ التَّقِیَّهِ إِنَّ التَّقِیَّهَ جُنَّهُ المُؤمِنِ (۴۱)؛ پدرم می گفت: چه چیزی بالاتر از تقیه، روشنایی بخش چشم من است [ که جان انسان ها را حفظ کند ]. همانا تقیه، سپری است که مؤمن را از گزند دشمنان حفظ می دارد. • اسماعیل جعفی و معمّر بن یحیی بن سام و محمد بن مسلم و زراره همگی گفته اند که شنیدیم امام باقر (علیه السلام) فرمود: التَّقِیِّهُ فِی کُلِّ شَیءٍ یَضطَرُّ إِلَیهِ ابنُ آدَمَ فَقَد أَحَلَّهُ اللهُ لَهُ، (۴۲) در هر جایی که انسان اضطرار به عمل تقیه پیدا کند، خداوند آن را حلال کرده است. • محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: إِنَّمَا جُعِلَتِ التَّقِیِّهُ لِیُحقَنَ بِهَا الدَّمُ فَإِذَا بَلَغَ الدَّمَ فَلَیسَ تَقِیَّهٌ؛ (۴۳) همانا مشروعیت تقیه در جایی است که از ریختن خون جلوگیری شود پس هر گاه کار به جایی رسید که باید خون داده شود، دیگر تقیه وجود ندارد. • حماد بن عثمان از حلبی نقل کرده است که امام صادق (علیه السلام) نسبت به چگونگی برخورد و معاشرت با بزرگان و ائمه جماعت اهل سنت فرمود: مَن صَلَّی مَعَهُم فِی الصَّفِّ الأَوَّلِ کَانَ کَمَن صَلِّی خَلفَ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) فِی الصَّفِّ الأَوَّلِ؛ (۴۴) کسی که با اهل سنت در صف اول نماز بگزارد همانند کسی است که در صف اول پشت سر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز گزارده است. [ همان ثواب و اجر را به دست خواهد آورد که مربوط به تقیه مداراتی است. این نوع تقیه، افراد را به یک دیگر نزدیک می کند و حساسیت ها را کمتر می نماید و رابطه دوستی به وجود می آورد که فقها آن را تقیه « تحبیبی » نیز نامیده اند. ] حال با توجه به روایات گذشته و خفقان موجود از سوی حاکمان بنی امیه و بنی عباس و پر شدن زندان ها از احرار و انسان های آزاد و شکنجه و کشتار آنان در سیاه چال ها و کشتارهای علنی و دسته جمعی،غیر از تقیه، راهی دیگر باقی می ماند؟ پس تقیه، سنتی است عقلانی و انسانی برای حفظ ارزش های فکری و دینی و انتقال آن به نسل های آینده که این تاکتیک به شیعه اختصاص ندارد، بلکه پیروانِ امامان معصوم (علیهم السلام) به آن دقیق تر می نگرند و در برابر دشمنان داخلی و خارجی به عنوان ابزاری مطمئن مورد بهره برداری قرار می دهند. تحلیل سیره امامان معصوم و پیروان آنان در برخورد با زمام داران خودسر و عوامل نفوذی آنان و فرهنگ عمومی حاکم بر مردم به ما می فهماند که « تقیه » به دو شیوه مطرح بوده است و فقهای بزرگ ما آن را در این دو قالب مطرح نموده اند و بعضی از مراجع بزرگ همانند آیه الله حاج شیخ محمد فاضل، کتاب مستقلی را نگاشته است: الف) تقیه ی مداراتی: عبارت است از حسن معاشرت و شرکت در مجالس و محافل اهل سنت مانند مشارکت در نماز جماعت آنان و عیادت افراد مریض و همراهی در تشییع جنازه و دفاع از کیان اسلام و مسلمین، آن گاه که در معرض هجوم بیگانگان، اعم از کفار و مشرکین و غیره واقع شود. (۴۵) این نوع از تقیه، سبب جلب افکار و کشش قلب ها و عواطف انسانی گروه های مخالف می گردد و تأثیر مثبت می گذارد. آنان را خوش بین می کند و وحدت اسلامی [ که اساس و زیربنای همه ی امور است ] را به وجود می آورد. آیات و روایات زیادی بر تقیه مداراتی تأکید می کند قرآن می فرماید: (وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ)؛ به ریسمان الهی [ قرآن ] چنگ بزنید و راه تفرقه و جدایی از یک دیگر را کنار بگذارید. (۴۶) و نیز می فرماید: (وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ)؛ فرمان خدا و پیامبرش را اطاعت کنید و با یک دیگر به نزاع نپردازید، زیرا قدرت و حیثیت شما را از بین می برد. پس در این امر پایداری کنید که خداوند با صابران است. (۴۷) سیره امامان معصوم ما گواه بر تقیّه مداراتی است. امیر مؤمنان (علیه السلام) با این که حق حاکمیت مسلّم او را غصب کردند و آزار فراوانی را روا داشتند، فرمود: فَرَأَیتُ أَنَّ الصَّبرَ عَلَی هَانَا أَحجَی فَصَبَرتُ وَ فِی العَینِ قَذّی وَ فِی الحَلقِ شَجًا أَرَی تُرَائِی نَهباً؛ چون نیک سنجیدم شکیبایی را خردمندانه تر دیدم، پس صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم. در حالی که میراثم را غارت شده می دیدم. (۴۸) علی بن ابی طالب (علیه السلام) در دوره ۲۵ ساله خانه نشینی، در جماعت عامه و غاصبان حکومت حاضر می شد مریضان آنان را عیادت می کرد و به هنگام جنگ با کفّار آنان را تأیید می نمود. ب) تقیه ی خوفی: در این گونه از تقیه، حفظ جان و مال و یا عِرض و آبروی شخص عامل مطرح است. او برای ادامه ی زندگی خویش و خویشاوندان و هم کیشان خود ناچار است پنهان کاری کند. افکار و اعمال صحیح خود را از پیش چشم دیگران مخفی نماید، زیرا دشمنان به او مجال تنفس و زندگی نخواهند داد. او برای جلوه دینی اش در عرصه اجتماع به فضای سالم نیازمند است. در آن فضای سالم، کالای سالم عرضه می گردد و انسان ها براساس نیاز فطری خود روی می آورند و افکار زیبای الهی تشیع را که از زلال وحی سرچشمه گرفته است به جان و دل می پذیرند. حال با توجه به مطالب فوق در عصر حکومت مهدوی که امنیت همه جانبه ای را خدا با دست پرقدرت یدالهی او برقرار می کند جایی برای تقیه خوفی باقی نمی ماند، زیرا هیچ گونه ترس و وحشتی از سوی فِرَق مختلف و مخالفین دیگر وجود ندارد و به تعبیر فنّی « سالبه به انتفاء موضوع » است. مخالفین هم با استشمام رائحه دل انگیز ایدئولوژی صحیح، سر تسلیم فرود می آورند و هر که دشمنی ورزد، نابود می گردد. حسین بن خالد گفته است: در خدمت امام هشتم، علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بودم که فرمود: لا دِینَ لِمَن لا وَرَعَ لَهُ وَ لا إِیمَانَ لِمَن لا تَقِیَّهَ لَهُ وَ إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أتقاکُم أی أَعمَلُکُم بِالتَّقِیَّهِ؛ کسی که تقوا ندارد دین ندارد و کسی که عمل به تقیه نکند ایمان ندارد و همانا گرامی ترین شما در نزد خداوند باتقواترین شماست. سپس توضیح داد: با تقواترین یعنی کسی که رفتار دینی بیشتری را براساس تقیّه و پنهان کاری انجام دهد. سؤال شد: یابنَ رسول الله! تا چه وقت با روش تقیّه [ از روی ترس و وحشت ] عمل شود؟! حضرت فرمود: إلَی یَومِ الوَقتِ المَعلومِ وَ هُوَ یَومُ خُروجِ قائِمِنا فَمَن تَرَکَ التَّقِیَّهَ قَبلَ خُرُوجِ قَائِمِنَا فَلَیسَ مِنَّا؛ « تا زمان معین و مشخّص »، روز ظهور قائم ماست. پس هر کس روش سودمند « تقیه » را قبل از ظهور و خروج قائم ما ترک کند، از ما نیست. سؤال شد: قائم از اهل بیت شما چه کسی خواهد بود؟ حضرت پاسخ داد: الرَّابِعُ مِن وُلدِی ابنُ سیِّدهِ الإِمَاءِ، یُطَهِّرُ اللهُ بِهِ الأَرضَ مِن کُلِّ جَورٍ وَ یُقَدِّسُها مِن کُلِّ ظُلمٍ وَ هُوَ الَّذِی یَشُکُّ النَّاسُ فِی وِلادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الغَیبَهِ قَبلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشرَقَتِ الأرضُ بِنُورِهِ وَ وُضِعَ مِیزَانُ العَدلِ بَینَ النَّاسِ فَلا یَظلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذی تُطوَی لَهُ الأَرضُ وَ لا یَکُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ هُوَ الَّذِی یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ یَسمَعُهُ جَمیِعُ أَهلِ الأرضِ بِالدُّعَاءِ إِلَیهِ یَقُولُ: أَلا إِنَّ حُجَّهَ اللهِ قَد ظَهَرَ عِندَ بَیتِ اللهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ الحَقِّ فِیهِ وَ مَعَهُ وَ هُوَ قَولُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: (إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِّن السَّمَاءِ آیَهً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ)؛ (۴۹) حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: قائم اهل بیت (علیهم السلام)، چهارمین فرزند من، فرزند سرور کنیزان جهان است. خداوند منّان توسط او کره زمین را از هر گونه ظلم و ستمی پاک و منزّه می سازد. او کسی است که مردم در ولادت او تردید می کنند. او صاحب غیبت [ طولانی ] قبل از ظهور خویش است. پس آن گاه که آشکار گردد، کره زمین به نور او درخشش پیدا می کند و ترازو و سنجش عدل در همه جا برقرار خواهد شد. پس هیچ کس به کسی ستم نمی کند. او کسی است که زمین برای او جمع می شود [ یعنی راه ها کوتاه می شوند و طی الأرض است ]، و او سایه ندارد. او کسی است که منادی از سوی آسمان برای دعوت به او، فریاد می زند و آن را همه ی اهل زمین خواهند شنید که می گوید: آگاه باشید! همانا حجّت خدا در کنار خانه خدا [ کعبه ] ظهور کرد. از او اطاعت و پیروی کنید؛ همانا حقّ [ حقانیّت ] در اوست و با اوست [ او معیار حق است ]. او مظهر گفتار خداوند سبحان است که فرمود: « اگر ما بخواهیم از آسمان نشانه ی خود را فرو می فرستیم که در برابر او همه ی گردن کشان، خضوع و خشوع خواهند نمود. » (۵۰) رفع تقیه ی خوفی از نگاهی دیگر در حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همه ی احکام و عقاید به صورتی شفاف تبیین می گردد. شیعه و عقایدش برای همه افراد و برای همه ی مذاهب، روشن می شود. شیعیان ما قوّت و قدرتی وصف ناپذیر از کیان خویش دفاع می کنند. از این رو جایی برای پنهان نمودن و مخفی کاری باقی نمی ماند. با عنایت خداوند یاران آن بزرگوار هیچ خوفی به خود راه نمی دهند، بلکه ترس و وحشت در دل دشمنانشان جای می گیرد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: یَکُونُ شِیعَتُنَا فِی دَولَهِ القَائِمِ عَلَیهِ السَّلامُ سَنَامُ الأَرضِ وَ حُکَّامَهَا یُعطَی کُلُّ رَجُلٍ مِنهُم قُوَّهَ أَربَعِینَ رَجُلاً؛ (۵۱) در حکومت حضرت مهدی و قائم آل محمد (علیه السلام) شیعیان ما سروران و زمام داران زمین و فرمان روایان آن هستند. به هر کدام از آنان، قدرت و نیروی چهل قهرمان داده می شود و نیز امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: إِنَّ اللهَ نَزَعَ الخَوفَ مِن قُلُوبِ شِیعَتِنَا وَ أَسکَنَهُ قُلُوبَ أَعدَائِنَا فَوَاحِدُهُم أَمضَی مِن سِنَانٍ وَ أَجرَی مِن لَیثٍ یَطعَنُ عَدُوَّهُ بِرُمحِهِ وَ یَضرِبُهُ بِسَیفِهِ وَ یَدُوسُهُ بِقَدَمِهِ؛ (۵۲) همانا خداوند منّان، خوف و ترس را از دل و قلب شیعیان ما بر می کَنَد و آن را در قلب دشمنانشان جای می دهد. از این رو هر کدام از آنان بُرّنده تر از نیزه و شجاع تر از شیرند. دشمنان را با سر نیزه خویش زخم کاری می زنند و با شمشیر [ که مظهر قدرت و دلاوری است ] گردن می زنند و سپس پایمال می نمایند. حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سلاح های پیشرفته هر گاه حکومت عدالت گستر و معجزه آسای جهانی حضرت بقیّه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در میان افراد، شخصیت ها و محافل گوناگون مطرح می گردد، این پرسش همگانی به وجود می آید که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در برابر تکنولوژی و سلاح های پیشرفته ی جهان اعمّ از هسته ای، لیزری و سلاح های پیچیده ی کشتار جمعی و فردی و... چه خواهد کرد. چون در بسیاری از روایات آمده است: یخرج بالسَّیف کما خرج رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ (۵۳) او با شمشیر ظهور می کند و غلبه پیدا خواهد نمود؛ همان طور که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) [ در جزیره العرب ] حرکت کرد و پیروزی چشم گیر نصیبش گردید. در احادیث دیگر راجع به قیام و ظهور آن حضرت و غلبه اش بر دشمنان اسلام آمده است: و یقوم بالسیف فیملأ الارضَ قسطاً و عدلاً کما مُلئَت ظلماً وجوراً؛ امام مهدی (علیه السلام) قیام خویش را با شمشیر آغاز می کند. او زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد؛ همان طور که از جور و ستم پر شده باشد. (۵۴) در روایاتی نیز می بینیم که امامان معصوم – علیهم صلوات الله – دوازدهمین پیشوای بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را چنین معرفی می کنند: هو صاحِبُ السَّیفِ من أَئِمّهِ الهُدی، و القائمُ بالحقِّ المُنتَظرُ لدوله الإیمان...؛ از صفات برجسته او در میان دیگر پیشوایان معصوم آن است که دارای شمشیر و قائم به حق و انتظار کشیده شده برای حاکمیت ایمان است که با قدرت، قیام و ظهورش را با شمشیر آغاز می کند تا حکومت دینی [ جهانی ] را تشکیل دهد. (۵۵) حال با توجه به آن چه گذشت توجیه و تبیین روایات گذشته درباره ی خروجش با شمشیر و سلاح های اولیه چیست؟ پاسخ: چنان چه بخواهیم اشکال فوق را بررسی کنیم و پاسخ قانع کننده ای دهیم، لازم است در دو حوزه ی اندیشه علوم طبیعی و باورهای دینی نگاهی داشته باشیم تا چگونگی تسلط و حاکمیت آن منتقم الهی بر همه ی جهانیان روشن گردد. ۱٫ حوزه ی علوم طبیعی در این حوزه دو مطلب حائز اهمیت است: الف) شناخت تکنولوژی و صنعت روز ابتدا باید دانست که هر نوع سلاح پیشرفته ای که ساخته می شود دارای نقاط ضعف و آسیب پذیری است که با شناسایی آن می توان آن را ناتوان ساخت و یا می بینیم با فاصله ی زمانی اندک، سلاحی که خنثی کننده ی آن می باشد از سوی دیگران ساخته می شود. سلاح های ضد حرارت، ضد صوت و یا ضد فلز و ضد رادار از این قبیل است. پس در قسمت اول بر این باوریم که هیچ گاه، یک سلاح پیشرفته آخرین سلاح و تکنیک نخواهد بود، بلکه هر چه را بسازند و آخرین تکنیک ها و نکته های ظریف صنعتی را به کار گیرند، ساختن سلاح برتر از آن، امکان پذیر است که می تواند خنثی کننده و یا مافوق قبلی باشد؛ همان طور که تا به حال چنین بوده است. مطلب دیگر این که در وضعیت موجود دنیای ماتریالیسم از نوع کاپیتالیسم یا سوسیالیسم آن، چنان چه شما سرمایه گذاری کنید و هزینه ی آن را پرداخت نمایید، شرق و غرب سنگین ترین و پیشرفته ترین سلاح خود را در اختیار می گذارند. امروز از بزرگ ترین اضطراب ها و نگرانی های سازندگان این نوع سلاح ها، قرار دادن این نوع سلاح در اختیار دیگران است. اینان با توجه به این که بیشترین حفاظت را در انحصاری بودنش به کار می برند، ولی خود در اختیار دیگران می گذارند. می توان گفت اورانیوم غنی شده و یا تضعیف شده که از سرّی ترین سرمایه های نظامی جهان غرب است و در اختیار کشورهای منحصر به فرد می باشد، اما وحشت خویش را از این که در اختیار دیگران قرار بگیرد، اعلان داشته اند. پس می توان تکنولوژی جهان را با هزینه کردن و صرف نیازمندی های آنان به دست آورد. جمهوری اسلامی در دوره ی هشت ساله ی دفاع مقدس با این که در محاصره اقتصادی و تحریم نظامی بود، سلاح های مورد نیاز خود را یا می ساخت و یا توسط دیگران به دست می آورد که به حمد الله با سرافرازی کامل از کیان خویش دفاع نمود و نگذاشت آن چه را ابر قدرت ها اراده کرده بودند، بر ملت ما تحمیل گردد و گاهی هم با به کارگیری ابتدایی ترین سلاح ها، جلوی برترین سلاح های آنان را گرفت. ب) فهم صحیح روایات و توجیه مستند و عقلانی آن همه احادیثی که خروج و ظهور قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را همراه با « سیف » مطرح می کند، توان مندی و قدرت فوق العاده و شکست ناپذیری آن منتقم الهی را می رساند، زیرا واژه « شمشیر » و « سیف » در جاهایی مطرح شده است که احتمال هیچ گونه عقب نشینی و کوتاه آمدن نیست و کلماتی همانند سیف الله، سیف الدین، سیف الدوله، سیف الاسلام و... نشان گر قدرت است. امروز هم در کشورهای قدرت مند نظامی جهان که رژه و مانور نظامی برپا می کنند، فرمانده میدان و رژه، کار خود را با حمایل کردن و جابه جایی خاص شمشیر آغاز می نماید با توجه به آن که اینان خود اذعان دارند که شمشیر در برابر سلاح های مدرن امروز (۵۶) کارایی ندارد. پس می توان گفت که واژه ی شمشیر در روایات مربوط به حضرت بقیّه الله الاعظم (علیه السلام)، بیان گر قدرت و توانایی اوست، نه این که گفته شود همه چیز و هر نوع سلاحی از کار می افتد و نابود می شود و آن ذخیره ی الهی همانند جدش، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شمشیر به دست می گیرد و در دست دیگر سپر و یا کارد دارد و همانند آن چه در بدر، احد و احزاب و... به وقوع پیوست اجرا خواهد شد. به طور مسلم چنین نخواهد بود؛ حتی اگر آن را اعجاز و معجزه بنامیم، زیرا معجزه همیشه کار فوق العاده بوده و هست و انبیای عظام و امامان معصوم (علیهم السلام) کار برتری را ارائه می کردند که برای مردم آن روزگار و آن سامان، خارق العاده و فوق قدرتشان بود. حقیقت آن که اژدها شدن عصای موسی (علیه السلام)، زنده کردن مردگان توسط عیسی بن مریم (علیه السلام)، شفای مریض های صعب العلاج و غیر ممکن، آوردن قرآن کریم و جلوه آن در برابر اشعار، قصیده ها و جملات فصیح و بلیغ عرب و قصه ی قبله ی مسجد النبی توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امثال آن، اموری واقعی و برتر از آن چه مدعیان کاذب نبوت مطرح کرده بودند، بود و خود بر آن اذعان داشتند و چنان چه بخواهیم بگوییم قضایا همانند آن روز حل شود، لازمه اش اعجاز در برابر این نوع کارهاست با ارائه کار برتر؛ همانند آن چه که در جنگ های اخیر دیده شده و می شود؛ مثلاً جنگ های الکترونیک سبب شد تا سلاح ها از کار بیفتد با این که سلاح های متقابل هم بود. پس چه اشکالی دارد حضرت بقیّه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با مجموعه یاران توان مند خویش که مجموعه ای عالِم، اندیشمند، آشنای با آخرین مطالب علمی و صنعتی دینا، خداترس و متّقی هستند سلاح های برتری را مطرح کند تا دشمنان نتوانند در برابر آن ها کوچک ترین تخریبی را انجام دهند و حرکتی کنند؛ سلاح های ارزش مندی که بتوان از آن ها در جاهای دیگر و در راستای خدمت به بشریت نیز استفاده نمود، زیرا بسیاری از مواد اولیه و یا نوعِ صنعتِ به کار گرفته شده، چند منظوره است و جنبه ابزاری دارد؛ همانند آن چه که در سلاح و انرژی هسته ای مطرح می شود. ۲٫ حوزه ی باورهای دینی در اختیار گرفتن قدرت سلاح و تکنولوژی دنیا در حوزه ی باورهای دینی به دو صورت ممکن و میسر است: اول: تسخیر و تصرف دل انسان های عاشقِ آزادی و حریت؛ کسانی که با فطریات خویش هم آهنگی خاصی دارند، وقتی فرد و یا افرادی را ببینند که با اعتقاد و ایمانی راسخ و باورهای دینی صحیح برای هدایت آنان برخاسته و خود را وقف نجات بشر کرده اند و می خواهند عدالت را حاکم کنند و استبداد و استعمار را نابود نمایند، در صدد یاری بر می آیند و خود و آن چه را در اختیار دارند در کف اخلاص می گذارند و در راه هدف های مقدس آنان فدا می کنند. رهبری امام خمینی (رحمه الله) در انقلاب اسلامی و همکاری نسل جوان و بسیاری از اندیشمندان و متخصّصان، چیزی غیر از مطلب فوق نبود. همکاری مسلمان و غیر مسلمان در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران و غیر ایران در همین راستا بود. آنان امام خمینی (رحمه الله) را فرشته ی آزادی، استقلال و پیوند به خدا دانستند و از هیچ گونه همکاری و فداکاری در راهش کوتاهی نکردند، بلکه بسیاری از کسانی که تابع جوّ عمومی جامعه بودند بعد از مدت کوتاهی به او و یارانش پیوستند و خیل عظیمی را تشیکل دادند که توفندگی و عظمت آن، سراسر جهان را فرا گرفت. حال چنان چه مردم جهان با همه ی سرخوردگی هایی که از مکاتب سیاسی (شرق سوسیالیست و غرب امپریالیست) پیدا کرده اند، چنان چه فریاد آن منجی عالم بشریت و آن خلف صالح همه ی پاکان و پیام آوران و معصومان را بشنوند و او را با کامل ترین خصلت های زیبا و ملکوتی دریابند، خود را بی اختیار و عاشقانه تسلیم او خواهند نمود، زیرا او با رفتار نبوی و علوی اش در عقول و اندیشه های جهانی تصرّف می کند و آنان را در اختیار خود می گیرد و قدرت خدا در دست ید اللهی او جلوه خواهد نمود و منتقم و پناه چهانیان خواهد گشت. سازمان دهی قوی او با کادرهای فهیم و کاردان و نیز عنایات خداوند در واگذاری همه مواهب درونی و بیرونی زمین به او، فصل جدیدی را برای انسانیّت به وجود خواهد آورد و آن چه که معصومان پاک پیش گویی کرده اند تحقق خواهد یافت. امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: آن گاه که قائم ما ظهور کند و حرکتش را شروع نماید، خداوند دست پربرکت او را بر سر بندگان خویش می نهد. آنان اندیشه های خود را در اختیار او می گذارند و خردهای جمعی مدینه فاضله آنان تحقق خواهد یافت. (۵۷) پیوستن موحدان الهی هم چون مسیحیان و یهودیان و اقتدای آن دو پیامبر اولوالعزم (موسی و عیسی) به حضرت بقیّه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در همین راستاست. همه ی ادیان تبدیل به یک دین و یک امت خواهد شد و آن را امام دوازدهم، حجه بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رهبری خواهد کرد: (هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ)؛ (۵۶) خداوند کسی است که رسول و پیامبر خویش را جهت هدایت ارسال می داد و آیین حقیقی را معرفی می کند تا بر همه ادیان بروز و ظهور پیدا کند؛ گرچه مشرکان آن را خوش ندارند. دوم: استفاده از نیرو و قدرت فوق العاده ی خداوندی در این بخش از پاسخ لازم است به تبیین پنج نکته ی اساسی پرداخت تا پاسخ به شبهه ی مطرح شده در حوزه باورهای دینی و مذهبی بیش از پیش روشن گردد: الف) معجزه (اعجاز) ب) توان مندی حضرت بقیّه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یارانش ج) تسلیم شدن ملکه ی سبأ (بلقیس) در پرتو اعجاز د) حکومت جهانی واحد بر اساس عدالت و تقوا هـ) استفاده ابزاری از معجزه برای حکومت عادلانه جهانی الف) تعریف معجزه (اعجاز) امر خارق للعاده، مقرون بالدعوی و التحدّی مع عدم المعارضه و مطابقه الدعوی؛ معجزه، کاری است که برخلاف عرف و عادت انجام می گیرد و همراه با ادعا [ ی نبوت و یا منصب الهی ] است و صاحب آن معارض (مبارز) ندارد و کار اعجازی او با ادعایش هم آهنگ می باشد. (۵۹) متکلمان و دانشمندان اهل کلام گفته اند: معجزه ی اصطلاحی از آنِ پیامبران و رسولان الهی است و چنان چه کار خارق العاده و اعجازی از غیر آنان همانند امامان معصوم و شخصیت های مقرب الهی سر بزند آن را معجزه لغوی و یا کرامت نامیده اند، زیرا آنان از نعمت ولایت تکوینی برخوردارند و در جای خود از آن بهره می گیرند و هر آن چه در تعریف اعجاز آمده را دارند ولکن ادعای نبوّت و رسالت نداشته و نخواهند داشت. به طور مسلّم حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این امر از دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) جدا نیست. او هم مانند پدرانش از نعمت کرامت برخوردار است و هر گاه نیاز شود از ولایت تکوینی بهره برداری می نماید. برطرف کردن گرفتاری افراد، شفای بیماری های صعب العلاج، نجات افراد از بن بست های روحی، سیاسی، اقتصادی، پاسخ به خواسته های غیر ممکن [ محال عادی ] که افراد از پاسخ آن عاجزند و... همه آن چه را که در دوره ی غیبت کبری واقع گردیده و یا واقع خواهد شد؛ به ویژه به هنگام ظهور، این ها را معجزات و کرامت های آن حجّت الهی می نامند. در روایات، امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را صاحب معجزات و کارهای خارق العاده ی زیادی معرفی کرده اند. او برای اثبات آن منصب ولایی به انجام کارهای مختلفی نیاز دارد تا شرق و غرب عالم در برابرش تسلیم گردند. عبدالله بن ابی یعفور گفته است در محضر امام صادق (علیه السلام) بودم. گفت و گویی در چگونگی استفاده از اعجاز حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به میان آمد. امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: ما من معجزه من معجزات الأنبیاء و الأوصیاء إلّا یُظهِر الله – تبارک و تعالی – مثلَها علی یَدِ قائمنا لإتمام الحجّه علی الأعداء (۶۰)؛ هیچ کار معجزه آسایی که از انبیا و اوصیا سر زده است، نمی باشد مگر این که خداوند همانند آن را با دست [ پربرکت ] قائم ما آشکار می سازد تا این که حجّت را بر دشمنان دین و آیین خویش تمام کند. ابوخالد کابلی از امام زین العابدین (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: یا أبا خالدٍ لَتأتِیَنَّ فِتَنٌ کَقِطَعِ اللیلِ المُظلِمِ لا یَنجو إلّا من أَخَذَ الله میثاقَه أولئک مَصابیحُ الهُدی، وَ یَنابیعُ العلمِ یُنجیهمُ اللهُ من کلِّ فِتنهٍ مُظلِمَهٍ کأنّی بصاحِبکم قد عَلا فوقَ نَجَفِکم بظَهرِ کوفانَ فی ثلاثمائه وبضعهَ عشرَ رجلاً جبرئیلُ عن یَمینه و میکائیلُ عن شمالِه وإسرافیلُ أمامَه معه رایهُ رسولِ الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قد نَشرَها لا یُهوی بِها إلی قومٍ إلّا أَهلَکهم اللهُ عزّ وجلّ؛ (۶۱) ای ابوخالد! فتنه های سنگین همانند پاره ای از شب ظلمانی در پیش است. از این فتنه ها نجات پیدا نمی کنند مگر کسانی که خداوند با آنان پیمان خاصی بسته اند. اینان چراغ های هدایت گر و چشمه های غنی دانش هستند. خداوند اینان را از هرگونه آشوبی نجات می بخشد. گویا می بینیم امام زمان و صاحب امر شما در آن مقطع حساس و بحرانی، بر بالای شهر نجف در پشت کوفه استقرار می یابد و ۳۱۰ نفر و اندی را همراه خواهد داشت. جبرئیل [ امین ] در سمت راستش و میکائیل در سمت چپش و حضرت اسرافیل در جلویش با پرچم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حرکت می کند و آن را به اهتزاز در می آورد. با آن پرچم به سوی هیچ قومی حرکت نخواهد کرد، مگر این که خداوند آنان را نابود می کند و به هلاکت می رساند. پس حرکت توفنده جهانی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و گسترش عدالت و برخورد قاطع و پیروزمند او چیزی جز اعجاز نیست و کار او فوق همه کارها و آرزوی همه انبیا و اوصیا است که با حمایت خدا و فرشتگانش انجام خواهد شد. ب) توان مندی بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یارانش امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گل سرسبز خلقت، مظهر همه زیبایی ها و خصال نیکو، خلیفه و جانشین خدا بر روی زمین است. خداوند منَان او را مظهر قدرت، دانش، نوآوری و توان مندی های همه جانبه خویش قرار داد. او همانند اجداد گرامی اش هم چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی مرتضی و... عقل کل، هادی سبل، یدالله، اسدالله، جند الله و مجمع کرامت های حق تعالی است. در تفسیر آیه ی شریفه ی (وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا...) آمده است که مفضّل بن عمر گفته است: امام صادق (علیه السلام) فرمود: رَبّ الأرض یعنی إمام الارض؛ مربّی کره ی زمین یعنی امام همه ی جانبه کره ی زمین است. مفضّل بن عمر پرسید: به هنگام ظهور قائم اهل بیت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وضعیت چگونه خواهد بود؟ امام صادق (علیه السلام) فرمو: إِذاً یَستَغنِی النَّاسُ عَن ضَوءِ الشَّمسِ وَ نُورِ القمَرَ وَ یَجتَزِئُونَ بِنُورِ الإمَام؛ (۶۲) در آن هنگام مردم از روشنایی خورشید و نور ماه بی نیاز خواهند شد و به نورانیّت امام خویش اکتفا می کنند. در حدیثی دیگر امام صادق (علیه السلام) فرمود: إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشرَقَتِ الأًرضُ بِنُورِ رَبِّها وَ استَغنَی العِبَادُ مِن ضَوءِ الشَّمسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلمَهُ؛ (۶۳) همانا قائم ما آن گاه که قیام کند زمین به واسطه نور پروردگارش [ خالق و یا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ] روشنایی کامل می گیرد و مردم از روشنایی خورشید بی نیاز خواهند شد و تاریکی ها رخت بر می بندد. امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب (علیه السلام) توان مندی و قابلیت های فوق العاده ی قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یاران باوفایش را بر روی منبر کوفه چنین بیان می کرد: یَخرُجُ رَجُلٌ مِن وُلدِی فِی آخِرِ الزَّمَانِ أَبیَضُ اللَونِ مَشرَبٌ حُمرَهً مُبدَحُ البَطنِ عَرِیضُ الفَخِذَینِ عَظِیمٌ مُشَاشُ المَنکِبَینِ بِظَهرِهِ شَامَتَانِ شَامَهٌ عَلَی لَونِ جِلدِهِ وَ شَامَهٌ عَلَی شِبهِ شَامَهِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله و سلم) لَهُ اسمَانِ اسمٌ یُخفی وَ اسمٌ یُعلَنٌ فَأَمَّا الَّذِی یُخفی فَأَحمَدُ وَ أمَّا الَّذِی یُعلَنُ فَمُحَمَّدٌ فَإِذَا هَزَّ رَایَتَهُ أَضَاءَ لَهَا مَا بَینَ المَشرِقِ وَالمَغرِبِ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَی رُؤُوسِ العِبَادِ فَلا یَبقَی مُؤمِنٌ إِلّا صَارَ قَلبُهُ أَشَدَّ مِن زُبَرِ الحَدِیدِ وَ أَعطَاهُ اللهُ قُوَّهَ أَربَعِینَ رَجُلاً...؛ در آخر الزمان مردی از فرزندان من ظهور خواهد کرد. رنگ پوستش سفید متمایل به سرخی، شکم واسع و ران های برجسته، دارای بدن درشت و چهارشانه که بین دو شانه اش دو خال وجود دارد، خال به رنگ پوستش و خال دیگر همانند خال نبوّت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است. او دارای دو اسم؛ یکی مخفی می ماند و دیگری آشکار می شود؛ نامی که مخفی « احمد » است و نام آشکار « محمد » خواهد بود. پس آن گاه که قیام کند و پرچم خویش را به اهتزاز درآورد، همه چیز در بین شرق و غرب عالم برای او روشن می شود. او آن گاه دست پربرکت خود را بر سر بندگان خدا [ ارادتمندان به او ] می گذارد. پس باقی نمی ماند انسان مؤمنی، مگر این که دارای قلبی قوی و مطمئن می گردد و هیچ هراسی را به خود راه نمی دهد که از قطعه های آهن سخت تر خواهد شد. خداوند سبحان به برکت دست بقیّه اللهی اش، نیرو و توان چهل نفر را [ از جهت فکری، روحی و جسمی ] به آنان عطا می نماید. ابی الجارود گفته است که در توان مندی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امام باقر (علیه السلام) فرمود: إِذَا ظَهَرَ القَائِمُ (علیه السلام) ظَهَرَ بِرَایَهِ رَسُولی اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ خَاتَمِ سُلَیمَانَ وَ حَجَرِ مُوسَی وَ عَصَاهُ ثُمَّ یأمُرُ مُنادِیَهُ فَیُنادِی ألا لا یَحمِلُ رَجُلٌ مِنکُم طَعاماً و لا شراباً و لا عَلَفاً فَیَقُولُ أصحابُهُ إنَّهُ یُرِیدُ أن یَقتُلَنَا و یَقتُلَ دَوَابَّنَا مِنَ الجُوعِ وَ العَطَشِ فَیَسِیرُ وَ یَسِیرُونَ مَعَه فَأَوَّل مَنزِلٍ یَنزِلُهُ یَضرِبُ الحَجَرَ فَیَنبُعُ مِنهُ طَعَامٌ وَ شَرَابٌ وَ عَلَفٌ فَیَأکُلُونَ وَ یَشرَبُونَ وَ دَوَابُّهُم حَتَّی یَنزِلُوا النَّجَفَ بِظَهرِ الکُوفَهِ؛ (۶۴) آن گاه که قائم [ ما ] ظهور کند علائمی هم چون پرچم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و انگشتر حضرت سلیمان و سنگ و عصای موسی (علیه السلام) را به همراه دارد. به منادیش دستور می دهد که فریاد برآورد: آگاه باشید! هیچ کس از یاران من خوردنی و آشامیدنی برای خود و مرکبش برندارد. آنان با خود می گویند: او می خواهد ما و مرکب های ما را از گرسنگی و تشنگی نابود کند. پس حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حرکت خود را آغاز می کند و یاران او پشت سرش حرکت می نمایند. اولین جایی که فرود می آید سنگی که از معجزات موسی (علیه السلام) است بر زمین می کوبد و چشمه ای آشکار می شود، پس خوراکی و آشامیدنی برای آنان و مرکب های سواریشان آماده می گردد. همگی بهره می برند تا به سرزمین نجف، در پشت شهرکوفه، استقرار می یابند. گویا در حدیث فوق، پرچم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، علامت پیروزی و قاطعیت و انگشتر سلیمان، نشانه ی بی نیازی و ثروت فراوان و حجر و عصای موسی (علیه السلام) نشانه استفاده از قدرت و توان مندی خارق العاده اعجاز است که خداوند همه را به وی عنایت می فرماید و او هم بهره برداری می نماید. ج) تسلیم شدن ملکه سبأ (بلقیس) در پرتو اعجاز سلیمان بن داوود (علیه السلام) چون از حکومت ملکه ی سبأ و عدم توجه آنان به خالق یکتا اطلاع پیدا کرد، نامه ای توسط هدهد ارسال داشت: (إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * أَلَّا تَعْلُوا عَلَیَّ وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ)؛ (۶۵) این نامه از سلیمان است و چنین می باشد: به نام خداوند بخشنده مهربان! توصیه من این است که برتری جویی و قدرت طلبی نسبت به من نکنید. به سوی من آیید، در حالی که تسلیم حق هستید. ملکه سبأ با دیدن نامه فوق و اطلاعات از پیش داشته و تهدید جدّی آن پیامبر و حاکم الهی، بر خود و کشورش لرزید و سعی کرد با ارسال هدیه ای (۶۶) ارزش مند، خطر تسلّط و استیلای سلیمان بن داوود (علیه السلام) و حکومت قدرت مندش را برطرف کند. ملکه سبأ چون هدیه خود را فرستاد، سلیمان با اقتدار کامل فرمود: (أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِّمَّا آتَاکُم بَلْ أَنتُم بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ * ارْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّهً وَهُمْ صَاغِرُونَ)؛ (۶۷) می خواهید مرا با مال و هدایاتان بفریبید. آن چه خداوند به من عنایت کرده بهتر است از آن چه به شما داده است. این شما هستید که به هدایاتان خوش حال می شوید. [ به فرمانده تشریفات ملکه ی سبأ فرمود: ] به میان قوم خود برگرد! با لشکریانی به سراغشان می آییم که قدرت مقابله با آن را نداشته باشند و آنان را از سرزمین آبادشان ذلیلانه و در عین حقارت بیرون می رانیم. سلیمان بن داوود در حالی که بر تخت خویش تکیه کرده بود، به شخصیت های اطراف خود نگاهی کرد و فرمود: کدام یک از شماها توانایی دارید قبل از آن که ملکه سبأ و اطرافیانش به این جا برسند، تخت سلطنت او را به این مکان منتقل کنید؟! عفریتی از جنّی ها گفت: من آماده ام تا آن را برای شما بیاورم، قبل از آن که از مجلست برخیزی و کار دیگری را آغاز کنی. من چنین توانایی دارم و امانت دار خواهم بود. سلیمان پاسخ نداد. سپس دیگری از جایش بلند شد. قرآن کریم می گوید: (قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَن شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ)؛ (۶۸) در آن هنگام « آصف بن برخیا » که خداوند او را به مقداری از کتابش بهره مند ساخته بود، گفت: من تخت « بلقیس » را در این جا حاضر می کنم، پیش از آن که چشم بر هم زنی. به ناگاه سلیمان (علیه السلام) آن را جلوی چشم خویش آماده و ایستاده دید. گفت: این از فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را به جا می آورم و یا کفران نعمت می کنم. عکس العمل بلقیس در برابر کار خارق العاده ملکه سبأ [ بلقیس ] چون به دربار سلیمان وارد شد، چشمش به تخت زیبای سلطنتی خود افتاد و این اعجاز بزرگ را از سلیمان و اطرافیانش دید که تخت وی را از یمن به شام، بدون هیچ گونه نقاله ظاهری و با این سرعت منتقل کرده اند. بی اختیار با قلبی مطمئن، خود و اطرافیانش تسلیم گشتند. قرآن می فرماید: (قَالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ)؛ (۶۹) بلقیس گفت: پروردگارا! من به خود ستم کردم و با سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالیمان است اسلام آوردم و خود و حکومتم را تسلیم کردم. تسلیم شدن ملکه سبأ (بلقیس) و کار خارق العاده ی آصف بن برخیا (وزیر سلیمان و خواهر زاده اش) برای گسترش حاکمیت دینی سلیمان و غیبت هدهد و ارسال نامه پیامبر توسّط او و صدها نکات ریز و با عظمت دیگر است که هر کدام جای بحث و بررسی تفسیری دارد و ما در این مقام نیستیم. ان شاء الله به کتاب های تفسیری مراجعه خواهد شد. لکن توجه به مطالب زیر، حائز اهمیّت است: آصف بن برخیا کسی است که قرآن می گوید: (عِنَدهُ عِلمٌ مِّنَ الکِتَبِ). به طور مسلّم دانش او نسبت به کتاب آفرینش محدود بود و فقط بخشی از آن را داشت. حال چنان چه فرد و یا افرادی از همه ی کتاب آفرینش بهره داشته باشند، چه قدرت و چه توان عظیمی بر کار خارق العاده و انجام امور فوق طبیعت را پیدا خواهند کرد؟! قرآن درباره رسول گرامی اسلام و امامان معصوم (علیهم السلام) می گوید: (قُلْ کَفَى بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ)؛ ۷۰) بگو برای گواهی میان من و شما، خداوند و کسی که در نزد او « علم کتاب » (۷۱) [ دانش کتاب آفرینش ] است، کفایت می کند. برید بن معاویه ی عجلی از امام باقر و امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که فرمودند: إِیَّانَا عَنَی وَ عَلِیٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفضَلُنَا وَ خَیرُنَا بَعدَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ (۷۲) مقصود (عِندَهُ عِلمٌ مِّنَ الکِتَبِ) در آیه ی شریفه ما هستیم و علی [ بن ابی طالب (علیه السلام) ] اولین و برترین و بالاترین ما بعد از وجود نبیّ مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است. حدیث فوق توسط برید بن معاویه عجلی، یزید بن معاویه، عبدالرحمان بن کثیر، عبدالله بن الوحید السمان و... از صادّقین در کتاب های مختلف تفسیری و حدیثی نقل شده است و جای هیچ گونه تردیدی را باقی نمی گذارد. در برخی روایات آمده است که دانش « آصف بن برخیا » در برابر دانش پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) همانند مقدار آبی است که پشه با دو بال خود از آب دریا برگیرد و بخواهید آن را با آب دریا مقایسه کنید. (۷۳) د) حکومت جهانی واحد براساس عدالت بزرگ ترین و عمده ترین وظیفه حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، تحقق بخشیدن به وعده الهی در کتاب های مختلف آسمانی و به اجرا درآوردن آرمان مقدّس انبیا و اوصیای الهی است. آنان وعده کرده اند مدینه فاضله و حکومت عدل الهی در سراسر جهان به دست جانشین حقیقی حضرت حق برپا شود و تشنگی میلیاردها انسان خداجو و عاشق عدالت برطرف گردد و نمودار عینی و وجود خارجی مطلق عدل الهی در تمام کره زمین محقّق شود. ستم کاران و متجاوزان از اریکه قدرت به زیر آورده و صالحان، حاکم و وارث همه نعمت های نهان و آشکار خداوند گردند. به چند نمونه از آن ها توجه کنید: - (وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ)؛ (۷۴) همانا در [ کتاب ] زبور بعد از ذکر [ تورات ] نوشتیم بندگان شایسته ام وارث زمین خواهند شد. در تفاسیر آمده است که مراد از « ذکر » لوح محفوظ یا همه کتاب های آسمانی است. - (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا)؛ (۷۵) خداوند وعده داده است به کسانی از شما که ایمان آورده اند و عمل شایسته انجام داده اند، آنان را به طور حتم حاکمان و فرمان روایان روی زمین قرار دهد؛ همان گونه که به پیشینیان آنان خلافت روی زمین را رعایت کرد و دین و آیینی را که بدان خشنود بود، استوار ساخت و وحشتشان را به آرامش تبدیل نمود؛ به طوری که تنها مرا عبادت کنند و چیزی را شریک من قرار ندهند. در هزاران حدیث به صورت متواتر از سوی اهل سنت و شیعه نقل شده است که فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که کنیه و نامش همانند اوست، این وعده بزرگ خدا را تحقق خواهد بخشید: المَهدِیُّ الَّذی یَملَأُ الأَرضَ عَدلاً وَ قِسطاً کَمَا (بَعدَما) مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً؛ (۷۶) مهدی آن خلیفه خدا و عبد صالحش، زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود؛ همان طوری که (بعد از آن که) زمین پر از تجاوز و ستم شده باشد. هـ) استفاده ی ابزاری از معجزه برای حکومت عادلانه جهانی تشکیل حکومت عدل الهی جهانی از کارهایی است که فقط توسط حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انجام می گیرد. آن حجّت باقی مانده ی الهی به امر پروردگارش ظهور خواهد کرد و این امر عظیم را در جهان تحقّق خواهد بخشید و لکن برای برخورد با موانع و آماده کردن همه زمینه ها، از تمام توان خدادادی خود بهره خواهد گرفت و امدادهای الهی در خدمت اوست تا این عمل معجزه آسا را عینیت بخشد. او برای تحقق این امر از عوامل گوناگونی استفاده می کند که به چند نمونه آن اشاره می کنیم: بهره برداری از مواهب طبیعت از جمله اسباب غلبه و پیروزی حکومت جهانی مهدوی بر دشمنان، بهره برداری از زمین و منابع زیرین آن است؛ منابع روی زمین همانند جنگل ها، دریا، باتلاق، شن زارها و مناطق کوهستانی و منابع زیرزمین همانند معادن طلا و نقره، نفت، اورانیوم و انواع گازها و... شایان ذکر است خداوند در زمین، گنجینه هایی پنهانی دارد که از آن ها نگه داری می کند و کلید بهره برداری را در دست حجّت قرار داده است. در زمان تشکیل حکومت عادلانه واحد جهانی، قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از آن ها بهره برداری خواهد نمود: امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: وَ لَو قَد قَامَ قَائِمُنَا لأَنزَلَتِ السَّمَاءُ قَطرَهَا وَ لأَخرَجَتِ الأَرضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحنَاءُ مِن قُلُوبِ العِبَادِ وَ اصطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ البَهَائِمُ حَتَّی تَمشِی المَرأَهُ بَینَ العِرَاقِ إِلَی الشَّامِ لا تَضَعُ قَدَمَیهَا إِلّا عَلَی النَّبَاتِ وَ عَلَی رَأسِهَا زِینَتُهَا لا یُهَیِّجُهَا سَبُعٌ وَ لاتَخَافُهُ وَ لَو تَعلَمُونَ مَا لَکُم فِی مَقَامِکُم بَینَ عَدُوِّکُم وَ صَبرِکُم عَلَی مَا تَسمَعُونَ مِنَ الأذَی لَقَرَّت أَعیُنُکُم؛ (۷۷) در زمانی که قائم ما قیام کند آسمان باران رحمت خود را فرو می فرستد و زمین گیاهان پرثمر خود را از دلش خارج می کند و کینه های دیرینه از دل ها و قلب های بندگان خدا رخت بر می بندد. درندگان و چهارپایان زندگی مسالمت آمیزی را آغاز می نمایند و امنیت کامل برقرار می شود تا به جایی که زنِ تنها، مسیر عراق و شام را پیاده طی می کند و این پیاده روی در سرزمین های آباد و پرآب و علف و گیاه است، در حالی که زیورآلات او بر سرش نهاده و کمترین وحشت و ترسی او را تهدید نمی کند. چنان چه امروز جایگاه و موقعیت خود را در میان دشمنان بدانید و به پاداشی که در برابر اذیّت ها و آزار دشمن به شما می رسد توجه کنید، هر آینه چشمانتان از [ خوش حالی ] روشن تر و پرفروغ می شود و امیدواری بیشتری پیدا خواهید کرد. امدادهای غیبی امداد: (۷۸) از باب افعال، ثلاثی مزید است که در کارهای خیر استعمال می گردد و به معنای « اعطا و بخشش فراوان » است. در قرآن می خوانیم: (وَأَمْدَدْنَاهُم بِفَاکِهَهٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ)؛ (۷۹) آنان را از انواع میوه و گوشت از هر نوعی را که تمایل داشتند بخشیدیم. و می خوانیم: (ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّهَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا)؛ (۸۰) سپس شما را بر آنان غلبه می دهیم و شما را به واسطه دارایی ها و فرزندان کمک خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر از دشمن قرار می دهیم. غیب: برخلاف ظهور و آشکار است و هر چیزی که پنهان از حواس پنج گانه انجام گیرد غیب نامیده می شود. (۸۱) حال با توجه به مفهوم دو واژه « امداد » و « غیب » باید گفت امدادهای غیبی از بزرگ ترین علل و اسباب غلبه ی حاکمیت حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر جهان است؛ همان طور که خداوند سبحان، پیامبر گرامی اش را بدین وسیله یاری داد و در عصر ظهور اسلام بر جزیره العرب و بخش عمده ای از جهان سلطه بخشید و نامش، زینت بخش محافل آن روز گشت و این امر تا مدّت ها ادامه یافت که آیات زیادی از قرآن بر آن دلالت دارد و در این جا به دو مورد اکتفا می کنیم: در غزوه حنین آمده است: (ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَذَلِکَ جَزَاء الْکَافِرِینَ)؛ (۸۲) سپس خداوند آرامش خود را بر پیامبرش و نیز بر مؤمنان نازل کرد و نیز لشکریانی را فرستاد که شما آنان را نمی دیدید و کافران را مجازات کرد که این است جزای کافران. در غزوه احزاب، امدادهای غیبی خود را چنین بازگو می کند: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَکَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرًا)؛ (۸۳) ای کسانی که ایمان آورده اید! نعمت های خدا را بر خود یادآور شوید آن هنگام که لشکریانی عظیم به سراغ شما آمدند، ولی ما باد و طوفان سختی را بر آنان فرستادیم و لشکریانی که آن ها را نمی دیدند (که به این وسیله دشمن را در هم شکستیم) و خداوند همیشه به آن چه انجام می دهید بینا و آگاه بوده است. در تشکیل و غلبه حکومت ولی الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در جهان امروز و فردا که اراده حتمی خداوند است، امدادهای غیبی گوناگونی را برای یاریش به کار خواهد برد تا جهان را پر از عدل و داد کند و ستم و تجاوز را نابود گرداند. امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود: القَائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بِالرُّعبِ مُؤَیِّدٌ بِالنَّصرِ تُطوَی لَهُ الأَرضُ وَ تَظهَرُ لَهُ الکُنُوزُ کُلُّها وَ یُظهِرُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دِینَهُ عَلَی الدّینِ کلِّهِ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُونَ؛ (۸۴) قائم ما با سلاح ترس و هراسی که خداوند بر دل دشمنان می افکند یاری می گردد و با یاری خدا به پیروزی می رسد. زمین برای او در هم می پیچید [ اختیار زمین در دست او خواهد بود ] و گنج های زمین برای او آشکار می گردد. خداوند به دست او دینش را بر تمامی ادیان غلبه می بخشد و برتری خواهد داد؛ گرچه مشرکان را ناخوش باشد. امدادهای غیبی پروردگار برای رسول گرامی اسلام و هم چنین برای پیروزی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می تواند به انواع گوناگونی و چهره های مختلفی صورت گیرد؛ ازجمله به صورت: • ارسال فرشتگان و ملائکه در چهره لشکریان [ منظم، غیر منظم ]، همانند غزوات بدر، احد، احزاب و سریّه های مختف و گوناگون که توسط آن حضرت و یا افراد خاص انجام می گرفته است.حال گاهی اینان دیده شده اند و گاه به صورت نامرئی ضربه های خود را بر دشمن وارد کرده اند. امام زین العابدین (علیه السلام) در دعا برای مرزبانان، از خدا چنین طلب کرده است: وَابعَث عَلَیهِم جُنداً مِن مَلائِکَتِکَ بِبَأسٍ مِن بَأسِکَ کَفِعلِکَ یَومَ بَدرٍ تَقطعَ بِهِ دَابِرَهُم وَ تَحصُد بِهِ شَوکَتُهُم، وَ تُفَرِّق بِهِ عَدَدَهُم؛ (۸۵) بار خدایا! گسیل دار سپاهی از فرشتگانت به همراه سختی شدیدی از سخت هایت؛ همان طوری که در روز بدر انجام دادی تا بنیانشان را براندازی و عزّت آنان را تبدیل به ذلّت و نابودی گردانی و جمع منسجمشان پراکنده کنی. • اطمینان و آرامش قلبی در رسیدن به پیروزی قطعی در اندیشه رهبری و نیروهای در صحنه نبرد؛ به طوری که جنگ روانی دشمن هیچ گونه تأثیر نگذارد، بلکه تهدیدهای دشمن را به فرصت های استراتژیک و حیاتی تبدیل کند. قرآن کریم می فرماید: (وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَکُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ)؛ (۸۶) قرار نداد خداوند این امدادها را مگر به خاطر بشارت و اطمینان قلبی شما به او و نیست پیروزی و غلبه مگر از جانب خداوند توانای حکیم. به طور مسلّم، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قلب مطمئنه عالم خلقت است که توسط او و یارانش آرامش و اطمینان به همه جهان سرایت می نماید و پیروزی قطعی، زمزمه و سرود او و یارانش خواهد بود. • ایجاد ترس و دلهره در دشمن؛ خداوند سبحان با این ابزار دشمن را میان تهی می کند؛ به طوری که از ابزار و بهترین سلاح های خویش نتواند در راستای اهداف خود استفاده کند و چه بسا آنان را در اختیار نیروی مقابل قرار دهد؛ همانند پناهندگی ها، بمباران نیروهای خودی به جای دشمن و... قرآن کریم می فرماید: (وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا)؛ ۸۷) خداوند در دل دشمنان ترس و وحشت ایجاد کرد تا این که کار به جایی رسید که شما گروهی از آنان را به قتل رساندید و گروه دیگری را اسیر کردید. در جای دیگر می فرماید: (سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرَّعْبَ)؛ (۸۸) به زودی در دل های کافران ترس و وحشت می افکنیم. • باران های تند و حرکت شن های روان؛ از جمله امدادهای غیبی خداوند، نزول باران های تند و یا حرکت شن های روان در جهت خلاف دشمن، رعد و برق ها، از بین رفتن سیستم های ناوبری و... است که موجب زمین گیر شدن و اختلال در مراحل مختلف عملیاتی می گردد و در پی آن نه تنها نقشه های از قبل تعیین شده آنان اجرا نمی شود، بلکه گاهی ادوات سنگین و ارزش مندی از آن ها به جا می ماند. (۸۹) عدم حرکت بالگردهای جنگی در برابر بادهای تند و یا شن روان و زمین گیر شدن تانک ها و نفربرها در گل ایجاد شده از اموری است که نمی توان آن را پیش بینی کرد؛ به ویژه آن که در غیر موسم و فصل خود اتّفاق افتد و ممکن است این گونه باران ها و بادها فواید بسیار خوبی را برای نیروهای خودی در برداشته باشد. قرآن درباره قوم عاد و ثمود و سرکشی آن ها در برابر پیامبران و اعتماد بیش از حد آن ها به توان خود می گوید: « قوم عاد به ناحق سر برداشتند و گفتند: چه کسی از ما نیرومندتر است؟ آنان توجه نداشتند آفریدگار آن ها از آنان قوی تر است. پیوسته به انکار آیات الهی پرداختند و در برابر جبهه حق ایستادند. لکن امداد الهی نسبت به پیامبران و جبهه حق در زمان مناسب به اجرا درآمد. قرآن می فرماید: (فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی أَیَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِیقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَهِ أَخْزَى وَهُمْ لَا یُنصَرُونَ)؛ (۹۰) سرانجام تندبادی شدید و هول انگیز، سرد و سخت در روزهای شوم و پرغبار بر آنان فرستادیم تا عذاب خوار کننده را در دنیا به آنان بچشانیم و عذاب آخرت از آن هم ذلیل کننده تر است که اینان از هیچ سو یاری نمی شوند. درباره نزول باران های امدادی حق، قرآن می فرماید: (وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّیُطَهِّرَکُم بِهِ وَیُذْهِبَ عَنکُمْ رِجْزَ الشَّیْطَانِ وَلِیَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ)؛ (۹۱) و فرستاد از آسمان برای شما باران را تا شما را تطیهر کند و پلیدی شیطان را از شما دور گرداند و قلب هایتان را اطمینان بخشد و گام هایتان را با گذاردن بر آن استوار سازد. شکست آمریکا در حادثه صحرای طبس حال نمونه ای از امدادهای الهی را ببینیم؛ امدادی که شامل حال ملت شهید پرور و مؤسس نظام مقدّس جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (رحمه الله) گردید. با این امداد ژرف و به یادماندنی، او و ملت ایثارگر همیشه دست خدا را در پشت سر خود دیدند و بدون هیچ گونه ترس و خوفی در راستای تحقق حاکمیت الهی در ایران اسلامی کوشیدند و بادشمنان دین هم چون آمریکا و اسرائیل در افتادند. لانه جاسوسی آمریکا به تصرّف دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در آمد و با به اسارت گرفتن ۵۳ نفر جاسوس آمریکایی در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ مرکز توطئه درهم ریخت که این کار برای دولت آمریکا بسیار سنگین و غیرقابل باور شد. از این جهت تصمیم گرفت همراه با تلاش های دیپلماسی، عملیات حساب شده ضد گروگان گیری را توسط نود نفر از کماندوهای ورزیده خویش انجام دهد که برای آن برنامه ریزی دقیق و قابل اعتمادی پیش بینی کرد. دولت آمریکا برای رهایی جاسوس های خود ابتدا عملیات تمرینی را در کشور مصر انجام داد و سپس با یک برنامه ریزی دقیق و مطمئن، در ابتدای سال ۵۹ کار خود را شروع کرد. آنان با ناو هواپیمابر نیمیتز [ NIMITZ ] از مصر [ قاهره ] به سوی دریای عمان حرکت کردند و به نزدیکی آب های ایران منتقل شدند. شش فروند هواپیمای هرکولس C – ۱۳۰ نیروی دریایی و هشت فروند هلی کوپتر نفربر (۹۲) همراه داشتند. تجهیزات فوق در ارتفاع بسیار کم [ دور از برد رادار ] به همراه نود نفر کماندو در ساعت سیزده برابر نقشه، در فرودگاه شماره یک، واقع در صحرای طبس فرود آمدند. از سوی دیگر عوامل داخلی آن ها زمینه جابه جایی و نزدیک شدن و رهایی جاسوسان را فراهم کرده بودند که در ساعت خاص با یک عملیات ضربتی آنان با هلی کوپترها به هواپیما برسند و کار را تمام کنند، ولی اراده باری تعالی به گونه ای دیگر بود که طی دو مرحله ی ذیل آن تهدیدها، تبدیل به فرصت و پیروزی برای امام خمینی (رحمه الله) و ملت مسلمان ایران گشت: ۱٫ وقتی هلی کوپترها وارد حریم ایران اسلامی شدند بسیاری از مسئولین آن روز بی خبر بودند. یکی از هلی کوپترها در ۱۲۰ کیلومتری شهر راور کرمان دچار نقص فنّی شد و ناگزیر فرود آمد. سرنشینان آن سوار بر هلی کوپتر دیگر شدند که آن هم پس از طی مقدار کمی مسافت، دستگاه « هیدرولیک » آن از کار افتاد و نتوانست خود را به ناو برساند که در نتیجه شش فروند هواپیما و هلی کوپتر باقی ماند که نقشه آنان از بین رفت و لکن امید داشتند با مشکلات کار را ادامه دهند، ولی رئیس جمهور آمریکا، آقای کارتر، دستور عقب نشینی داد. ۲٫ به هنگام عقب نشینی، طوفان شن آغاز شد؛ به طوی که یک دیگر را نمی دیدند، خواستند حرکت کنند که یک هواپیما و هلی کوپتر به هم خوردند و آتش سوزی سنگینی راه افتاد و هر دو نابود شدند و هشت نفر از افراد داخل آن در آتش و عذاب الهی سوختند و بقیه ی پنج هلی کوپتر و هواپیماهای دیگر از خاک ایران اسلامی گریختند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. (۹۳) باید توجه داشت خداوند امدادهای غیبی خود را از هر نوعی که برای پیروزی قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مورد نیاز باشد، ممکن خواهد ساخت تا او با اختیارات کامل وعده های الهی را تحقق بخشد. شاید بتوان بیشترین امدادهای غیبی خداوند را قبل از تشکیل حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و بعد از استقرار در ضمن دو حدیث شریف ذیل ملاحظه کرد: ابوحمزه ثمالی گفته است امدادهای غیبی خدا را از امام محمد باقر (علیه السلام) نسبت به قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمود: لَو قَد خَرَجَ قَائِمُ آل محمد (علیه السلام) لَنَصَرَهُ اللهُ بِالمَلائِکَهِ المُسَوِّمِینَ وَ المُردِفِینَ وَ المُنزِلینَ وَ الکَرُوبِیِّینَ یَکُونُ جَبرَائیلُ أَمَامَهُ وَ مِیکَائِیلُ عَن یَمِینِهِ وَ إِسرَافِیلُ عَن یَسَارِهِ وَ الرُّعبُ یَسیرُ مَسِیرَهَ شَهرٍ أَمَامَهُ وَ خَلفَهُ وَ عَن یَمِینِهِ وَ عَن شِمَالِهِ وَ المَلائِکَهُ المُقَرَّبُونَ حِذَاهُ أَوَّل مَن یَتبَعُهُ محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ عَلِیٌّ (علیه السلام) الثَّانِی وَ مَعَهُ سَیفٌ مُختَرَطٌ یَفتَحُ اللهُ لَهُ الرُّومَ وَ الدَّیلَمَ وَ السِّندَ وَ الهِندَ وَ کَابُل شَاهَ وَ الخَزَرَ...؛ (۹۴) آن گاه که قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ظهور کند خداوند او را به وسیله گروه فرشتگان سوارکار و معین (المسوِمین) و فرشتگانِ پیاپی و پی گیر (المردفین) و فرود آورندگان برکات (المنزلین) و نیز فرشتگان مقرّب (الکروبین) یاری خواهد نمود. برای حمایتش جبرئیل، فرشته امین وحی، در جلوی آن حضرت و میکائیل در سمت راست و اسرافیل در سمت چپ او خواهد بود و ترس و دل هره به اندازه مسافت یک ماه، پیشاپیش او و سمت راست و چپ او حرکت خواهد کرد [ و در دل دشمنان خواهد افتاد ] و فرشتگان مقرب در کنار او هستند. اولین کسی که دنبال رو اوست [ و مردم را به تبعیت می خواند ] محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است و دومین، علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. همراه او شمشیری برهنه و برنده است. خداوند برای او روم [ شامل کشورهای ترکیه، خزر، شامات و اندلس ] و دیلم (۹۵) [ الموت ] و سند [ شهرهای هند، کرمان و سجستان ] (۹۶) و هند [ هندوستان قدیم ] و کابل شاه [ بخشی از هندوستان سابق ] و خزر (۹۷) اسم اقلیمی است که شامل روس، بلغارستان و اتل و... خواهد شد را فتح خواهد نمود. شاید ذکر شهرها و روستاها و مرتفعات و دریاچه خزر از باب ذکر نمونه است و الاّ حکومت واحد جهانی، در چند موضع فوق محصور نخواهد شد. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه شریفه: (أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ... ) فرمود: هو أمرنا، أمرالله عزّوجلّ أن لا نستعجل به حتی یؤیّده الله بثلاثه أجناد الملائکه و المؤمنین و الرعب؛ (۹۸) آن امر [ مهم ] کار ما می باشد. خداوند دستور می دهد که در مورد آن شتاب نورزیم. خداوند به هنگام قیام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به وسیله سه لشکر او را یاری خواهد نمود: فرشتگان، انسان های مؤمن و سلاح ترس، سه قدرت عظیم، او را در برابر موانع و دشمنان حکومت جهانی اش یاری خواهد کرد و بر همگان پیروز می گرداند. پینوشتها: ۱٫ ابوعلی سینا از مدینه ی فاضله به « مدینه عادله » تعبیر می کند و نسبت به سیاست اداره ی آن گفته است: و هی أن یکون أهلُ المدینظ متشارکین علی طلب السعاده العاجله و الآجله؛ مردم در مدینه ی فاضله، خواهان سعادت دنیا و آخرت یک دیگرند و در آن، همگی مشارکت می کنند (خطابه ی شفا، ص ۶۲). ۲٫ ملاصدرای شیرازی، مدینه ی فاضله را چنین ترسیم کرده است: همه ی شهرهای آن دارای امت واحدی هستند که برای رسیدن به خبر حقیقی و سعادت، یک دیگر را یاری می دهند. ارکان مدینه ی فاضله از دیدگاه او چیزی جز قانون الهی، حاکم و حکومت و مردم و سعادت آنان نیست. صدرالمتألّهین، خدامحوری، حضور گسترده ی شریعت، حضور ولایت، عدالت در جامعه و تعاون برای نیل به سعادت را از وجوه برجسته ی آن می داند. (مقاله ی ویژگی های مدینه ی فاضله از دیدگاه اسلام، مرتضی طالبی، قم، مرکز جهانی علوم اسلام، شماره ۳۶۶، ۱۳۸۴ هـ. ش. ) ۳٫ نور، آیه ۵۵٫ ۴٫ قرطبی، الجامع الأحکام القرآن، ج ۱۲، ص ۳۰۰، ذیل آیه ی ۵۵ سوره ی نور. ۵٫ قصص، آیه ۵٫ ۶٫ نهج البلاغه، ترجمه ی فیض الاسلام، کلمات قصار، شماره ۲۰۰٫ ۷٫ الشیخ الطوسی، کتاب الغیبه، ص ۱۸۴ و الحویزی، نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۱۰٫ ۸٫ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، باب ۲۵، ص ۳۰۹، ح ۴؛ در این کتاب ۱۲۳ حدیث از منابع مختلف اسلامی به ویژه منابع اهل سنّت نقل شده است. ۹٫ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۹۵، ح ۱۱۱و مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۷۴، ب ۲۲ با اختلاف اندک. ۱۰٫ انبیاء، آیه ۱۰۵٫ ۱۱٫ انبیاء، آیه ۱۰۵٫ ۱۲٫ مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۶٫ ۱۳٫ سید محمد حسین فضل الله، من وحی القرآن، ج ۱۵، ص ۳۰۳٫ ۱۴٫ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۶، ح ۱۲، ب ۲۷٫ ۱۵٫ غیبت نعمانی، ص ۳۱۵، ب ۲۰، ح ۱۰ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۳، ح ۶۳٫ ۱۶٫ اربلی، کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۷؛ قندوزی، ینابیع الموده، ص ۴۴۹٫ (در نسخه ینابیع « بخٍ بخٍ » در ابتدای حدیث آمده است؛ یعنی خوشا به حال مردم طالقان. ) ۱۷٫ الحائری، الزام الناصب، ج ۲، ص ۱۱۶؛ سید بن طاووس، ملاحم و فتن، ص ۱۴۵ و سید محمد کاظم قزوینی، امام مهدی (علیه السلام) از ولادت تا ظهور، ص ۵۸۷ – ۶۰۱٫ ۱۸٫ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۸، ح ۱۵۳ و غیبت نعمانی، ص ۳، ب ۲۰٫ ۱۹٫ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶، ح ۴۲٫ ۲۰٫ همان، ص ۳۰۷، ح ۸۲٫ ۲۱٫ الاصول من الکافی، ج ۱، ص ۲۵٫ ۲۲٫ شرح نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه ی ۱۷۲٫ ۲۳٫ همان، خطبه ی ۱۵۰٫ ۲۴٫ نور، آیه ۵۵٫ ۲۵٫ توبه، آیه ۳۳٫ ۲۶٫ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۵۰، ح ۲۲٫ ۲۷٫ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۴ و مسند احمد بن حنبل، ح ۲۲۶۹۷ و تفسیر صافی، ج ۳، ص ۴۴۵ (پنج جلدی). ۲۸٫ سیوطی، تفسیر الدر المنثور، ج ۴، ص ۱۷۶ (هشت جلدی). ۲۹٫ النور، آیه ۵۵٫ ۳۰٫ حکومت واقعی اسلام با حاکمیت و ولایت ائمه اهل بیت (علیهم السلام) تحقق خواهد بخشید همان طوری که فرمود: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا) (مائده، آیه ی ۳). حکومت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مصداق واقعی آن خواهد بود. ۳۱٫ مستدرک الوسائل، ج ۱۸، ص ۹، ح ۲۱۸۴۳٫ ۳۲٫ قندوزی، ینابیع الموده، ص ۴۲۳ و معجم احادیث المهدی (علیه السلام)، ج ۵، ص ۲۹٫ ۳۳٫ ابومحمد حرّانی، تحف العقول، آدابه (علی علیه السلام) لأصحابه و هی أربعمائه، جمله ۲۵۰، ص ۱۱۸٫ (زنبیل در حدیث شریف کنایه از همه ی دارایی ها و امکانات او اعمّ از لباس، خوراکی، دارو و زینت آلات و... می باشد. ۳۴٫ عقد الدرر، باب ۷، ص ۱۵۹ و معجم احادیث الامام المهدی (علیه السلام)، ج ۱، ص ۵۳۲٫ ۳۵٫ توبه، آیه ۳۳٫ ۳۶٫ قصص، آیه ۵٫ ۳۷٫ سعدی، شیرازی، گلستان: ۳۸٫ ناصر مکارم شیرازی، القواعد الفقهیه، ج ۱، ص ۴۶۰٫ ۳۹٫ بحارالانوار، ج ۲، ص ۶۴ و طبری، بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، ص ۲۵۷٫ ۴۰٫ الاصول من الکافی، ج ۲، ص ۲۱۹، حدیث ۱۲٫ ۴۱٫ همان، ص ۲۲۰، حدیث ۱۴٫ ۴۲٫ همان، حدیث ۱۸٫ ۴۳٫ همان، حدیث ۱۶٫ ۴۴٫ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص ۳۸۲؛ الفروع من الکافی، ج ۳، ص ۳۸۰ (جمله ی « فی الصف الاوّل » در سند دوم دیده نمی شود) و وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۲۹۹٫ ۴۵٫ سید محمد صادق روحانی، فقه الصادق، ج ۱۱، ص ۴۲۱٫ ۴۶٫ آل عمران، آیه ۱۰۳٫ ۴۷٫ أنفال، آیه ۴۶٫ ۴۸٫ نهج البلاغه، خطبه ۳٫ ۴۹٫ غایه المرام و حجه الخصام، ج ۷، ص ۹۰، ح ۳۳٫ ۵۰٫ شعراء، آیه ۴٫ ۵۱٫ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۲ و معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ص ۶٫ ۵۲٫ بحارالانوار،ج ۵۲، ص ۳۳۶ و معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ص ۲۸۴٫ ۵۳٫الخرائج، ج ۲، ص ۹۳۷٫ (این کتاب عبارت فوق را در ذیل روایت ابوبصیر چنین نقل کرده است: علی بن ابی حمزه گفته است که ابوبصیر گفت: خدمت امام صادق (علیه السلام) بودم که سخن از صفات و چگونگی ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) به میان آمد. امام (علیه السلام) فرمود: إِنَّ فی صاحِب هذ الأمر سُنَناً مِن الأنبیاء، علی نبیّنا و علیهم السلام؛ سُنَه من نوح و هو طول عمره و ظهور دولته و بسط یده فی هلک أعدائه. و سُنّه من موسی لما کان خائفا یترقب. و سُنّه من عیسی فإنّه یقال فیه ما قیل فی عیسی. و سُنّه من یوسف بالستر یجعل الله سبحانه بینه و بین الخلق حجاباً یرونه و لا یعرفونه. و سُنّه من محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) یهتدی بهداه و یسیر بسیرته، یخرج بالسیف کما خرج رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و سُنّه من داوود و هو حکمه بالإلهام؛ همانا در حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سنت و صفات زیبایی از پیامبران گذشته دیده می شود. [ گویا ] این سنن زیبا را از آنان به یادگار دارد؛ سنتی را از حضرت نوح (علیه السلام) به یادگار دارد؛ همانند او عمرش طولانی است. حکومتی آشکار دارد و در نابود کردن دشمنان خویش از سلطه و قدرت کافی برخوردار است. سنتی را از موسی بن عمران (علیه السلام) دارد؛ همانند او از میان قوم خود با ترس و وحشت خارج می شود. او همانند عیسی بن مریم (علیه السلام) مشکلاتی دارد. هر آن چه درباره ی او نسبت به ولادتش گفته می شود آن را به حضرت مهدی (علیه السلام) نسبت خواهند داد. از یوسف پیامبر (علیه السلام) غیبت را نشانه دارد. خداوند سبحان میان او و مردم پرده ی حجابی را ایجاد می کند که مردم او را می بینند و لکن او را نمی شناسند. اما سنّت [ برجسته ای که از جدّش ] محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد این است که با هدایت خاصه رهبری می شود. روش و سیره ی او را ادامه می دهد. با شمشیر خروج می کند؛ همان طور که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) [ در بدر و احد و... ] شمشیر کشید و در راه خدا جنگید. و آخرین سنّت را از داوود (علیه السلام) دارد و آن قضاوت براساس حقایق و حکمت ها است که به وی الهام [ وحی درونی ] می گردد و خداوند به او عنایت فرموده است. مشابه حدیث فوق را شیخ حرّ عاملی در اثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۵۸ و شیخ صدوق در کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۵۹۶، باب ۳۱، ح ۶ با سندهای دیگری نقل کرده است). ۵۴٫شیخ مفید، الفصول المختاره من العیون و المحاسن، ص ۳۲۰٫ ۵۵٫کشف الغمه، ج ۲، ص ۴۴۵ و الارشاد، ج ۲، ص ۳۳۹، باب ذکر الامام القائم بعد ابی محمد. ۵۶٫سلاح های سنگین هوایی و زمینی و غیره که امروز در بسیاری از کشورهای غربی و شرقی و یا جهان سوم و نیز کشور خودمان از آن ها بهره برداری می شود؛ همانند: F – ۱۶ معروف به هواپیمای ره گیر و جنگنده سبک (Fighting – Falcon) F – ۱۸ معروف به هواپیمای تهاجمی بال متغیر (هورنت = Hornet) F – ۲۲ هواپیمای جنگنده تاکتیکی لای تینینگ (Lightining) معروف به آشوب گر که سیستم ماهواره و تماس را به هم می ریزد. (رایچر = Raptour) Mig – ۲۹ معروف به جنگنده فولکروم (Fulcrom) Mig – D31 هواپیمای ضد ماهواره Yak – ۳۶ جنگنده عمود پرواز فوجر (Forger) Su – ۳۳ جنگنده ناونشین سوخو (معروف به فلانکر که سوخو را شامل می گردد) Mirag – ۲۰۰۰ جنگنده چند مأموریتی معروف به « واجرا » Jet Intereptor (Vajera) و نیز بالگردهای تهاجمی در روز و شب معروف به آپاچی AH – ۶۴٫ و پرنده های فوق سبک و بدون سرنشین معروف به « پهپادها »: - پرنده هدایت پذیر از راه دور. R, P, V (Remotely, Piloted, Vehicle) - بالگرد بدون سرنشین کنترل از راه دور. R, P, H (Remotely, Piloted, Helicopter) - هواپیمای بدون سرنشین. U, A, V (Unmanned, Air, Vehicle) و انواع تانک ها و یا موشک های زمین به زمین قاره پیما و یا کُروز (ساحل به دریا) که تخریب ده ها و صدها متر مربع و یا کیلومتر را در بردارد و از همه ی این ها برتر، سلاح های کشتار جمعی شیمیایی، میکروبی و هسته ای و یا رادیو اکتیو که وحشت فوق العاده ایجاد کرده و آینده بشریّت را به خطر انداخته است؛ به ویژه آن که این نوع سلاح ها در دست کسانی است که تمام فکر و اندیشه آن ها، به دست گرفتن قدرت اقتصادی و نظامی و سیاسی جهان است و در این راه هر کس و هر چیزی را مانع ببینند از جلو راه خود بر می دارند و امور اخلاقی و انسانی، یا برایشان مطرح نیست و یا در مرحله ی دوم که فقط جنبه ی شعاری و خام کردن خوش باوران را دارد !! ۵۷٫بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۸، ح ۴۷٫ ۵۸٫توبه، آیه ۳۳٫ ۵۹٫خواجه نصیر الدین طوسی (رحمه الله)، کشف المراد، ص ۲۱۸ و جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج ۱۰، ص ۲۸۱٫ ۶۰٫لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، باب ۴۶، ص ۳۸۷، ح ۳٫ ۶۱٫همان، ص ۳۸۷، باب ۴۶، ح ۲٫ ۶۲٫نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۰۳ و تفسیر علی بن ابراهیم القمی، ج ۲، ص ۲۵۳٫ ۶۳٫طبرسی، اعلام الوری، الفصل الثالث، ص ۴۶۴٫ ۶۴٫نعمانی، کتاب الغیبه، ص ۲۳۸٫ ۶۵٫نمل، آیه ۳۰ – ۳۱٫ ۶۶٫بعضی نوشته اند: پانصد غلام و پانصد کنیز ممتاز فرستاد، در حالی که بر غلامان لباس زنانه و بر کنیزان لباس مردانه پوشانده بودند و در گوش غلامان گوش واره و در دستشان دست بند و جود داشت و بر سر کنیزان کلاه های زرین بود و آنان جواهرات زیادی را همراه داشتند. ۶۷٫نمل، آیایت ۳۶ – ۳۷٫ ۶۸٫همان، آیه ۴۰٫ ۶۹٫همان، آیه ۴۴٫ ۷۰٫رعد، آیه ۴۳٫ ۷۱٫در تفسیر« الکتاب »، مطالب گوناگونی است که می توان به کتاب های تفسیری مراجعه کرد. ۷۲٫تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۲۰؛ تفسیر الصافی، ج ۳، ص ۷۷؛ الطبری، بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، ص ۱۹۳؛ الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۷۹۸ و اصول کافی، ج ۱، ص ۲۲۹، باب لم یجمع القرآن کله الاّ الائمه و انّهم یعلمون علمه کله. ۷۳٫ملامحسن فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج ۳، ص ۷۷ به نقل از تفسیر علی بن ابراهیم القمی. ۷۴٫انبیاء آیه ۱۰۵٫ ۷۵٫نور، آیه ۵۵؛ به بخش آیات جهت تفسیر و تبیین مراجعه گردد. ۷۶٫اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۸، باب فی الغیبه؛ ابن حجر عسقلانی، الصواعق المحرقه، ص ۱۶۶، ب ۱۱ و الهندی، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۶۵، ح ۳۸۶۷۷٫ (بدین مضمون با اختلاف مختصری در عبارت، در بیشتر کتاب های حدیثی وجود دارد. جهت بررسی بیشتر می توان به CD جامع الاحادیث و معجم احادیث الامام المهدی (علیه السلام) مراجعه نمود. ۷۷٫لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۵۹۲، ح ۳ و تحف العقول، ص ۱۱۵، باب آدابه لأصحابه و هی أربعمائه... . ۷۸٫مَدَدَ و مَدَّ ثلاثی مجرد « امداد » است و در کارهای زشت و رسوا استعمال می شود؛ مانند: نَمدّهم فی طغیانهم یعمهون؛ آنان را در سرکشی و طغیانشان نگه می داریم تا سرگردان شوند. ۷۹٫طور، آیه ۲۲٫ ۸۰٫اسراء، آیه ۶٫ ۸۱٫احمد زمانی، النظام العسکری فی الاسلام، ص ۲۲۷٫ ۸۲٫توبه، آیه ۲۶٫ ۸۳٫احزاب، آیه ۹٫ ۸۴٫بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۱؛ منتخب الاثر، ص ۴۶۸ و معجم احادیث الامام المهدی (علیه السلام)، ج ۳، ص ۴۹۳٫ ۸۵٫صحیفه سجادیه، دعای ۲۷، بند ۱۲٫ ۸۶٫آل عمران، آیه ۱۲۶٫ ۸۷٫احزاب، آیه ۲۶٫ ۸۸٫انفال، آیه ۱۲٫ ۸۹٫شکست تجاوز نظامی آمریکا به ایران اسلامی در صحرای طبس. ۱۳۵۹/۲/۵٫ هـ. ش. ۹۰٫فصّلت، آیه ۱۶٫ ۹۱٫انفال، آیه ۱۱٫ ۹۲٫نویان R, H53, D از نوع دریایی. ۹۳٫گرچه اختلاف مختصری در چگونگی ورود به صحرای طبس و از بین رفتن پنج فروند هواپیما و هلی کوپتر آمریکایی وجود دارد؛ همانند اظهارنظر سردبیر « نیویورک تایمز »، لکن در مجموع، همه ی آنان شکست را معجزه آسا تلقّی کرده اند. ۹۴٫غیبت نعمانی، باب ۱۳، ص ۲۳۴، ح ۲۲ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۸، ح ۹۹٫ ۹۵٫برخی از منجمین آن را اقلیم چهارم معرفی کرده اند که طول آن ۴۵ درجه و عرض آن ۳۶ درجه و ۱۰ دقیقه می باشد؛ معجم البلدان، یاقوت حموی، شماره ۵۱۷۹٫ ۹۶٫برخی السِّند را همان هند می دانند: همان، ج ۳، شماره ۶۶۸۳٫ ۹۷٫همان، ج ۲، شماره ۴۲۵۳٫ ۹۸٫صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۶۸ و معجم احادیث الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ج ۳، ص ۴۹۳٫ منبع مقاله : زمانی، احمد؛ (۱۳۹۳)، اندیشه انتظار (شناخت امام عصر(عج) و چگونگی حکومت جهانی صالحان)، قم: بوستان کتاب، چاپ پنجم https://rasekhoon.net