اسرار غیبت امام زمان علیه السلام
اسرار غیبت امام زمان علیه السلام
0 Vote
84 View
پیشینه چرایی غیبت به قبل از تولد حضرت حجت باز میگردد؛ زمانی كه فلسفه غیبت در میان مردم مطرح و پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله و ائمه معصومین علیهم السلام در مقام پاسخگویی به آن برآمده اند.
هزاران سر نهان در نظام دین و برنامههای مترقی آن وجود دارد كه درك هر یك، دلی دریا و چشمی بینا میخواهد تا آنجا كه همه پیامبران هم نمیتوانند به تمام اسرار آگاه باشند.
غیبت ولی عصرعلیه السلام از رازهای بسیار پیچیدهای است كه با ظهور او همه حقیقت روشن میگردد. عبدالله بن فضل هاشمی میگوید: امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت صاحب الامر ناچار غیبتی خواهد داشت، به طوری كه گمراهان در شك واقع میشوند. سؤال كردم: چرا؟ فرمود: ماذون نیستیم علتش را بیان كنیم. گفتم: حكمتش چیست؟ فرمود: همان حكمتی كه در غیبت حجتهای گذشته وجود داشت، در غیبت آن جناب وجود دارد. اما حكمتش جز بعد از ظهور او ظاهر نمیشود، چنان كه حكمت سوراخ كردن كشتی و كشتن جوان و اصلاح دیوار به دست حضرت خضرعلیه السلام برای حضرت موسی علیه السلام آشكار نشد جز هنگامی كه میخواستند از هم جدا شوند.ای پسر فضل! موضوع غیبت، سری از اسرار خدا و غیبی از غیوب الهی است، چون خدا را حكیم میدانیم باید اعتراف كنیم كه كارهایش از روی حكمت صادر میشود، گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد. (1)
از این حدیث استفاده میشود كه علت اصلی و اساسی غیبت به دلیل اینكه اطلاع بر آن به صلاح مردم نبوده، یا استعداد فهمش را نداشته اند، بیان نشده است.
در عین حال به مواردی از فلسفه غیبت در بعضی از روایات اشاره شده است كه به صورت اختصار بیان میكنیم:
1 - آزمایش مردم
یكی از سنتهای الهی آزمایش مردم است. این سنت در تمام امتهای گذشته نیز اجرا شده است. خداوند متعال در قرآن كریم میفرماید: «احسب الناس ان یتركوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ولقد فتنا الذین من قبلهم فلیعلمن الله الذین صدقوا ولیعلمن الكاذبین.» (2) ؛ «آیا مردم خیال میكنند كه همین كه گفتند ایمان آوردیم رها شده و دیگر امتحان نمیشوند. كسانی را كه قبل از آنها بودند، آزمایش كردیم تا خداوند راستگویان و دروغ گویان را مشخص كند..»
با توجه به آیه فوق، خداوند متعال در هر زمان و دورهای، مردم آن دوره را مورد امتحان قرار میدهد تا مؤمنین واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. امتحان الهی در هر زمان، متفاوت و متناسب با رشد و كمال عقلی مردم آن زمان است. در دوران غیبت كبری، با غایب شدن حجت خدا، مردم به استقامت و پایداری نسبت به دین امتحان میشوند تا منتظرین واقعی از غیر واقعی تمیز داده شده و هر كدام پاداشی در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند.
سدیر میگوید: در خدمت مولایمان امام صادق علیه السلام بودیم، امام علیه السلام روی زمین نشسته و عبائی بی یقه و با آستین كوتاه پوشیده بود، در آن حال مانند پدر فرزند مرده گریه میكرد، آثار حزن از رخسار مباركش نمایان بود و میفرمود: آقای من! غیبت تو خواب را از من ربوده و لباس صبر را بر بدنم تنگ و آرامش را از من سلب كرده است.
آقای من! غیبت تو برای همیشه مرا اندوهگین كرده مثل كسی كه تمام بستگانش را یكی پس از دیگری از دست میدهد و تنها میماند.
سدیر میگوید: از نالههای جانگداز حضرت، پریشان شده و عرض كردم:ای فرزند رسول خدا! خداوند دیدگان شما را گریان نكند، برای چه این قدر ناراحت و محزون هستی؟
امام صادق علیه السلام آه سوزناكی كشید و [بدین مضمون] فرمود: «قائم ما غیبت طولانی كرده و عمرش طولانی میشود. در آن زمان اهل ایمان امتحان میشوند و به واسطه طول غیبتش شك و تردید در دل آنها پدید میآید و بیشتر، از دین خود برمی گردند..»
2 - بیم از كشته شدن
زراره گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «برای حضرت قائم قبل از ظهورش غیبتی است..» پرسیدم: چرا؟ فرمود: «یخاف علی نفسه الذبحة؛ بر جانش از كشته شدن میترسد.» (3)
حضرت همواره در معرض كشته شدن بوده و هست؛ زیرا حكام ستمگری كه در طول دوران اسلامی حكم رانده اند (عباسیان، عثمانیان و غیر آنان از كسانی كه به ویژه در خاورمیانه حكومت نموده اند) بیشترین تلاش و كوشش خود را صرف پایان بخشیدن به زندگانی حضرت مهدی علیه السلام مینمودند؛ خصوصا پس از آن كه میدانستند كه حضرت مهدی علیه السلام همان كسی است كه تختهای حكمرانان ظلم و جور را متزلزل نموده، درهم خواهد شكست و همان كسی است كه هستی ظالمان را نابود و از استیلاء آنان بر بندگان خدا و كشورها جلوگیری خواهد كرد.
هیچ یك از امامان معصوم به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، بلكه طاغوتهای این امت آنان را شهید كردند، با این كه میدانستند بشارتها و اخباری كه راجع به حضرت مهدی علیه السلام وارد شده، درباره آنان (یازده امام علیه السلام) وارد نشده است. مثلا درباره هیچ یك از ائمه علیهم السلام حتی یك حدیث به این مضمون وارد نشده كه دنیا را از عدل و داد پر خواهد ساخت و بر تمام جهان حكم خواهد راند، و تمام وسایل پیروزی و ظفر برای وی فراهم خواهد آمد، جز درباره وجود مقدس حضرت مهدی علیه السلام. با چنین خبرهایی، حكومتهای جور و ستم در قبال شخصیتی بزرگ كه میخواهد حاكمیت ظلم و ستم را از بین برده و حاكمیت عدل و داد را در سراسر جهان بگستراند، دست روی دست نگذاشته و سكوت نمیكردند و همواره مترصد كشتن چنین انسانی بودند.
3 - آمادگی و استعداد مردم
قانون عرضه و تقاضا در جوامع بشری همواره و در همه جا جاری است و عرضه مطابق تقاضا میباشد. در غیر این صورت نظام زندگی به هم خورده و تعادل خود را از دست میدهد. این قانون تنها جنبه اقتصادی ندارد بلكه در مسائل اجتماعی نیز جاری است.
بدون تقاضا، عرضه بی فایده است. نیاز به رهبر و پیشوا برای جامعه نیز از این قاعده و قانون مستثنی نبوده و در قالب استعداد و آمادگی مردم تحقق پیدا میكند.
در دوران غیبت، مردم جهان به تدریج برای ظهور آن مصلح حقیقی و سامان دهنده وضع بشر، آمادگی علمی، عملی و اخلاقی پیدا میكنند. روش آن حضرت مانند روش انبیاء و اولیاء درگذشته نیست تا مبتنی بر اسباب و علل عادی و ظاهری باشد، بلكه روش او در رهبری بر جهان بر مبنای حقایق و حكم به واقعیات، و ترك تقیه و... است، كه انجام این امور نیاز به تكامل علوم و معارف و ترقی و رشد فكری و اخلاقی بشر دارد، به طوریكه قابلیت برای حكومت واحد جهانی در راستای تحقق احكام الهی فراهم باشد و جامعه بشری به این مطلب برسد كه هیئتهای حاكمه با روشهای گوناگون نمیتوانند از عهده اداره امور برآیند، و مكتبهای سیاسی و اقتصادی مختلف دردی را درمان نمیكنند، اجتماعات و كنفرانسها و سازمانهای بین المللی و طرحها و كوششهای آنها به عنوان حفظ حقوق بشر نمیتوانند نقشی را ایفاء كنند و از تمام این طرحها كه امروز و فردا مطرح میشود مایوس شود.
وقتی اوضاع و احوال این گونه شد و مردم از تمدن منهای دین، معنویت و انسانیت، كنونی به ستوه آمدند و تاریكی و ظلمت جهان را فرا گرفت، ظهور یك مرد الهی در پرتو عنایت حق، مورد استقبال مردم جهان قرار میگیرد. در این شرایط پذیرش جامعه از ندای روحانی یك منادی آسمانی بی نظیر خواهد بود، زیرا در شدت ظلمت و تاریكی، درخشندگی نور نمایانتر میگردد.
4 - خالی نماندن زمین از حجت
حضرت علی علیه السلام فرمود: «لا تخلوا الارض من قائم بحجة الله؛ هیچگاه زمین از كسی كه قائم به امر الهی باشد خالی نخواهد ماند..»
از سنتهای دائمی الهی این است كه از آغاز آفرینش، بشر را تحت سرپرستی یك راهنما و رهبر قرا رداده است و برای هر قوم و ملتی رسولی فرستاده تا آن رسول، مردم را از عذاب الهی بترساند و وصی و خلیفه و جانشین و امام پس از او نیز همان سیره و روش پیامبر را عمل كرده و مردم را به اهداف الهی نزدیك كرده است.
امام صادق علیه السلام میفرماید: «اگر در دنیا دو نفر وجود داشته باشند، یكی از آنها امام و حجت خدا است..» (4)
باز میفرماید: «آخرین كسی كه از این دنیا خواهد رفت امام است و او حجت خدا بر خلق است و باید او آخرین نفر باشد كه از دنیا میرود، برای اینكه كسی بدون حجت و رهبر نماند تا با خدای احتجاج كرده، شكایت نماید كه تكلیف خود را در دنیا نمیدانسته است..» (5)
حضرت علی علیه السلام فرمود: «بدانید زمین از حجت خدا خالی نمیماند، ولی خداوند به خاطر ظلم و جور و اسراف مردم بر خودشان آنها را از دیدار او كور خواهد ساخت..» (6)
با توجه به روایات فوق و بررسی دوران زندگی امامان معصوم علیه السلام كه هیچ كدام با مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، اگر آخرین حجت الهی نیز غایب نمیشد و درمیان مردم حضور عادی میداشت، یقینا به سرنوشت امامان دیگر دچار میشد، و مردم برای همیشه از فیض الهی محروم میشدند. خداوند متعال با حكمت بالغهاش آخرین حجت خود را به وسیله غیبت حفظ و صیانت نموده تا زمین از حجت حق خالی نماند.
5 - نداشتن یار و یاور
یكی از علتهای غیبت امام زمان علیه السلام نبود انصار و اصحاب جهت یاری رساندن به آن حضرت است. از روایات مختلف این نكته برداشت میشود كه نصاب یاران حضرت مهدی علیه السلام 313 نفر میباشد كه با تولد و رشد آنها، یكی از موانع ظهور مرتفع میگردد. انصار و یاران حضرت را میتوان به دو گروه تقسیم كرد:
1 - یاران خاص: كه 313 نفر میباشند و صفات و شاخصههایی كه در روایات ذكر شده، مربوط به آنها میباشد و در زمان ظهور و حكومت جهانی حضرت، تصدی مناسب مهم حكومتی را به عهده دارند.
از حضرت علی علیه السلام روایت شده است كه فرمودند: «یاران خاص قائم جوانند، بین آنان پیری نیست مگر به میزان سرمه در چشم و یا مانند نمك در غذا كه كمترین ماده غذا نمك است..» (7)
از امام صادق علیه السلام روایت شده است كه فرمودند: «مردانی اند كه گویی قلب هایشان مانند پارههای آهن است. هیچ چیز نتواند دلهای آنان را نسبت به ذات خدا گرفتار شك و تردید سازد. سختتر از سنگ هستند و.....» (8)
2 - یاران عام: نصاب معینی ندارند. در روایات تعداد آنها مختلف و در بعضی از آنها تا 10 هزار نفر در مرحله اول ذكر شده است كه در مكه با حضرت پیمان میبندند.
امام زمان علیه السلام با این تعداد از یاران خاص و عام، قیام جهانی خود را شروع میكند.
6 - تعهد نداشتن نسبت به حاكمان جور
امام صادق علیه السلام فرمود: «یقوم القائم و لیس لاحد فی عنقه عهد و لا عقد و لا بیعة؛ (9) قائم ما در حالی ظهور میكند كه در گردن او برای احدی عهد و پیمان و بیعتی نیست..»
برنامه مهدی موعود، با سایر ائمه اطهارعلیهم السلام تفاوت دارد. ائمه علیهم السلام مامور بودند كه در ترویج و انذار و امر به معروف و نهی از منكر تا سر حد امكان كوشش نمایند، ولی سیره و رفتار حضرت مهدی علیه السلام متفاوت با آنان بوده و در مقابل باطل و ستم سكوت نكرده، با جنگ و جهاد، جور و ستم و بی دینی را ریشه كن مینماید.
اصلا این گونه رفتار از علائم و خصائص مهدی موعود شمرده میشود. به بعضی از امامان كه گفته میشد: چرا در مقابل ستمكاران قیام نمیكنی؟ جواب میداد: این كار به عهده مهدی ماست. به بعضی از امامان اظهار میشد: آیا تو مهدی هستی؟ جواب میداد: مهدی با شمشیر جنگ میكند و در مقابل ستم ایستادگی مینماید ولی من چنین نیستم. به بعضی عرض میشد: آیا تو قائم هستی؟ پاسخ میداد: من قائم به حق هستم، لیكن قائم معهودی كه زمین را از دشمنان خدا پاك میكند نیستم. از اوضاع آشفته جهان و دیكتاتوری ظالمین و محرومیت مومنین شكایت میشد، میفرمودند: قیام مهدی مسلم است، در آن وقت اوضاع جهان اصلاح و از ستمكاران انتقام گرفته خواهد شد. مومنین و شیعیان هم به این نویدها دلخوش بودند و هرگونه رنج و محرومیتی را بر خود هموار میكردند.
اكنون با این همه انتظاراتی كه مؤمنین بلكه بشریت از مهدی موعود دارند، آیا امكان داشت كه آن جناب با ستمكاران عصر بیعت و پیمان ببندد كه در صورت امضاء پیمان و بیعت ناچار باشد به عهد و پیمان خویش وفادار بماند و در نتیجه هیچ وقت اقدام به جنگ و جهاد نكند؛ زیرا اسلام عهد و پیمان را محترم شمرده و عمل به آن را لازم دانسته است.
از این رو در احادیث تصریح شده كه یكی از اسرار غیبت و مخفی شدن
ولادت حضرت صاحب الامرعلیه السلام این است كه ناچار نشود با ستمكاران بیعت كند تا هر وقت خواست، قیام كند و بیعت كسی در گردنش نباشد.
امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: «ان الله عز و جل یخفی ولادته و یغیب شخصه لئلا یكون لاحد فی عنقه بیعة اذا خرج؛ خداوند عز و جل ولادت او را مخفی میكند و شخص او را از دیدهها پنهان میسازد تا هنگامی كه ظهور میكند كسی را در گردن او بیعت نباشد..» (10)
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 91.
2) عنكبوت/ 2.
3) شیخ صدوق، كمال الدین و اتمام النعمه، ج 2، باب 44، ج 11، ص 482.
4) علامه حائری، الزام الناصب، ص 4؛ ر. ك. زندگانی حضرت صاحب الزمان، ص 164.
5) همان مدرك.
6) كافی، ج 2، ص 164؛ ر. ك مكیال المكارم، ص 160.
7) علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 333، حدیث 10؛ غیبت نعمانی، باب بیستم.
8) علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 308.
9) اصول كافی، ج 1، ص 342.
10) كامل سلیمان، یوم الخلاص، ص 101. http://www.yasinmedia.com