امام حسین علیه السلام در قرآن(۱)

 نویسنده:  محمد مدنی زادگان

در ابتدای بحث بهتر دانستم با ذکر روایتی از امام حسین علیه السلام مراتب قرآن کریم را بیان کنم.

در روایتی امام حسین علیه السلام  مراتب و معارف قرآن کریم را این گونه بیان می فرماید:

 وَ قَالَ ع كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ [۱]

کتاب خدا بر چهار چیز استوار است: عبارات، رمزها(اشاره ها)  و لطایف و حقایق.

عبارات آن برای توده مردم است، اشاره و رموزات از آن خواص و بندگان ویژه است.

لطایف آن برای اولیا و حقایق آن نیز برای انبیاء و پیامبران است.

 در اینجا سوالی مطرح می­شود که چرا در قرآن، اسمی از ائمه و بخصوص امام حسین علیه السلام  نیامده است؟

 شیوه ی پرسش حاکی از این است که گویا تنها راه معرفی اولیای الهی، که امت باید از آن پیروی کنند، یاد کردن نام آنان در کتاب آسمانی است، در حالی که اگر به خود قرآن مراجعه کنیم، خواهیم دید که قرآن برای معرفی شخصیت­های الهی از سه راه وارد می شود و در هر مورد بنابر مصالحی از شیوه خاصی پیروی کند:

۱) معرفی با اسم: پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله  در انجیل  به وسیله ی اسم به آیندگان معرفی شده و یا در قرآن به صراحت از حضرت داوود به عنوان خلیفه یاد شده است” يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ” [۳]

۲) معرفی با اعداد: نقبای بنی اسرائیل و گروهی که طبق گزینش حضرت موسی علیه السلام  قرار شد به کوه بروند در قرآن با اعداد معرفی شده­اند.

۳) معرفی با صفت: در قرآن گاهی معرفی با صفت با ذکر نام نیز همراه است و گاهی نیز به ذکر صفت اکتفا می­کند.

درباره ی امامت خاصه(چه کسی امام باشد) قرآن از راه سوم وارد شده در برخی  از آیات به طور مستقیم موضوع امامت را مطرح می­کند مانند آیات تبلیغ، ولایت، اولی الامر، صادقین و قربی، و در برخی از آیات نیز غیر مستقیم از این موضوع بحث می­کند مانند: آیات مباهله و تطهیر.

از سوی دیگر امام از نظر شیعه باید دو خصوصیت عصمت[۴] و علم لدنٌی[۵] را دارا باشد که به این دو صفت در قرآن اشاره شده است و به اتفاق شیعه و سنی، پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جز امیرالمؤمنین و فرزندان وی کسی واجد این صفات نبوده است.

آیات فراوانی در قرآن درباره امام حسین علیه السلام  وجود دارد. برخی رقم آیات را ۱۲۸ و برخی دیگر تا ۲۵۰ آیه ذکر کرده اند. برخی از آیات یاد شده، آشکارا درباره امام حسین علیه السلام  نازل شده است و برخی با تفسیر و تاویل مفسران _ البته به کمک روایات _ برایشان تطبیق شده است.

 ما در این بحث تعدادی از آیات که بر اساس منابع تفسیری و روایتی مربوط به امام حسین است و آیاتی که بر امام حسین تطبیق شده است را مورد بررسی قرار می دهیم:

 آیاتی که بر اساس منابع تفسیری و روایی مربوط به امام حسین علیه السلام  است:

 ۱) سوره ی اسراء آیه (۳۳)

 وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّـهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ ۖ إِنَّهُ كَانَ مَنصُورًا.

ترجمه: و هرگز نفس محترمی که خدا قتلش را حرام کرده مکشید مگر آنکه به حکم حق مستحق قتل شود و کسیکه خون مظلومی را به نا حق بریزد ما به ولی او حکومت و تسلط بر قاتل داریم پس در مقام انتقام آن ولی در قتل و خونریزی اسراف نکند که او از جانب ما موید و منصور است.

تفسیر: این آیه به احترام خون انسانها و حرمت شدید کشتن آنان اشاره کرده می فرماید: در صورت روی دادن چنین عملی، حق قصاص برای اولیای مقتول مظلوم ثابت است. مظلوم یکی از لقب های امام حسین علیه السلام  است که بیشتر با نام او همراه است. در بسیاری از زیارت نامه ها، دعاها و احادیث بر این لقب امام تاکید شده است، چنانکه در زیارت اربعین امام حسین علیه السلام  می خوانیم: «السلام علی الحسین المظلوم الشهید...».

در جلد دوم تفسیر عیاشی، ذیل همین آیه از امام محمد باقر علیه السلام  آمده که در تفسیر این آیه می فرمایند: منظور از این آیه امام حسین می باشد زیرا آن بزرگوار مظلومانه شهید شد و ما امامان، خونخواه آن حضرت هستیم. هنگامی که قائم ما قیام کند خون امام حسین را طلب خواهد کرد. او بقدری از قتله ی امام حسین می کشد که خواهند گفت در قتل اسراف می کند.

 ۲) سوره مریم آیه (۱)

 کهیعص

ترجمه: این حرف از رموز و اسراری است در میان خدا و رسول صلی الله علیه و اله و سلم

تفسیر: در کتاب احتجاج از سعدبن عبدالله روایت می کند که گفت: به حضرت قائم آل محمدصلی الله علیه و آلهگفتم: تاویل کهیعص چیست؟ فرمود: این حروف از اخبار غیبی می باشند که خدای علیم بنده خود حضرت زکریا را از آن ها آگاه نمود و سپس داستان آن را برای حضرت محمد صلی الله علیه و آله شرح داد. جریان این قضیه بدین شرح است که حضرت زکریا علیه السلام  از خدا خواست که نام های مبارک پنج تن آل عبا را به او یاد دهد. جبرئیل به زمین هبوط کرد و آن ها را به حضرت زکریا علیه السلام  تعلیم داد. هر وقت حضرت زکریا نام های مبارک: محمّد، علی، زهراء و حسن علیهم السلام  را می برد غم و اندوه وی بر طرف می شد، ولی هرگاه نام مبارک حسین را می برد گریه راه گلوی او را می گرفت و نفس وی به شماره می افتاد. تا اینکه یک روز حضرت زکریا گفت: بار خدایا! برای چیست که هر وقت من نام آن چهار نفر را می برم غم و اندوه من برطرف می شود ولی موقعی که نام حسین را می برم چشمانم اشکبار و نفسم به شماره می افتد. خدای علیم داستان شهادت امام حسین را برای زکریا شرح داد و فرمود: کهیعص(ک) اشاره به کربلای امام حسین علیه السلام  است. (ه) اشاره به هلاکت عترت پاک می باشد.(ی) اشاره به نام یزید است که در حق حسین علیه السلام  ظلم کرده، (ع) اشاره به عطش حسین و (ص) اشاره به صبر آن بزرگوار است.

هنگامی که حضرت زکریا این جریان را شنید مدت سه روز از مسجد خویشتن خارج نشد و در آن مدت اجازه ورود به احدی نداد. آنگاه مشغول گریه و زاری شد، وی از برای امام حسین علیه السلام  مرثیه می خواند و می گفت: پروردگارا! آیا بهترین خلق خود را (یعنی حضرت محمد را) دچار مصیبت فرزندش می کنی؟ بار خدایا! آیا این چنین بلایی را بر در خانه آن حضرت پیاده خواهی کرد؟ پروردگارا! آیا لباس یک چنین مصیبتی را به علی و زهراء می پوشانی! بار خدایا! آیا چنین مصیبتی را نصیب آنان خواهی کرد؟

سپس حضرت زکریا دعا کردو گفت: پروردگارا! یک پسری به من عطا کن که در این زمان پیری چشم من به وی روشن شود، موقعی که این پسر را به من عطا کردی مرا شیفته ی محبت وی گردان، سپس مرا دچار مصیبت او بکن همچنان که حضرت محمد حبیب خود را دچار مصیبت فرزند خواهی کرد! آنگاه خدا حضرت یحیی علیه السلام  را به زکریا عطا کرد و او را دچار مصیبت وی نمود.[۶]

 

۳) سوره احقاف آیه (۱۵)

 وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا ۖ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا ۖ وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا ۚ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي ۖ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ

ترجمه: و ما انسان را به احسان در حق پدر و مادر خود سفارش کردیم، که مادر با رنج و زحمت بار حمل او کشید و باز با درد و مشقت وضع حمل نمود و سی ماه تمام مدت حمل و شیرخواری او بود تا وقتی که طفل به حد رشد رسید و آدمی چهل ساله گشت (و عقل و کمال یافت آن گاه سزد که) عرض کند: بار خدایا مرا بر نعمتی که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی شکر بیاموز و به کار شایسته ای که رضا و خوشنودی تو در آن است موفق دار و فرزندان مرا صالح گردان، من به درگاه تو باز آمدم و از تسلیمان فرمان تو شدم.

تفسیر: در کافی از حضرت صادق علیه السلام  ذیل آیه فوق روایت کرده فرمود جبرئیل بر پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آلهنازل شد گفت: ای محمدصلی الله علیه و آله پروردگار سلام می رساند و بشارت می دهد شما را به فرزندی که از فاطمه متولد می شود و امتت بعد از تو او را به قتل می رسانند و فرمود: ای جبرئیل به پروردگارم سلام برسان، عرض کن حاجت بر فرزندی ندارم که امت بعد از من او را به قتل برسانند جبرئیل عروج کرد مرتبه دوم فرود آمد همان پیغام را رسانید. آن حضرت پاسخ اول را فرمود. عروج کرد مرتبه سوم نازل شد عرض کرد ای محمدصلی الله علیه و آلهپروردگار سلام می رساند و بشارت می دهد شما را و می فرماید ما در عرض شهادت آن فرزند امامت و وصایت را در ذریه او قرار دادیم. پیغمبر راضی شد فرستاد دخترش فاطمه را حاضر کردند مژده فرزند را به او داد عرض کرد: ای پدر بزرگوار حاجت به چنین فرزندی ندارم که امت او را شهید کنند. پیغمبر بشارت امامت و وصایت و ولایت را در ذریه حضرتش داد حضرت فاطمه نیز راضی شد و با کراهت و مشقت بار حمل کشید و وضع حمل نمود و مدت حمل و شیرخوارگی سی ماه تمام بود (چون رضاع کامل دو سال است چنانچه فرماید وَ الوالِداتُ یرضِعنَ اَولادَ هُنَّ حولَینِ کامِلَین[۷] پس مدت حمل ۶ ماه بوده است) و فرزندی بجز امام حسین و یحیی شش ماهه متولد نشد و این حدیث را ابن بابویه ابن قولویه نیز روایت کرده اند.[۸]

 

پی نوشت:

_____________________________________________

[۱]  - بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۰.

[۲]  - سوره واقعه آیه ۷۹

[۳]  - سوره ص آیه ۲۶

[۴]  - سوره بقره آیه ۱۲۴

[۵]  - سوره نمل آیه ۴۰  و سوره آل عمران آیه ۷

[۶]  - زندگانی امام حسن مجتبی  علیه السلام، ص ۴۰۹

[۷]  - سوره بقره آیه ۲۳۳

[۸] - تفسیر جامع، ج ۶، ص ۳۱۸

http://www.fa.islamic-sources.com