هدف از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و مکارم اخلاق
هدف از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و مکارم اخلاق
0 Vote
149 View
پیامبر اکرم-صلی الله علیه و اله إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ. به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شده ام. شرح اخلاق و تزکیه، هدف بعثت خداوند در آیات قرآن به تعلیم و تزکیه به عنوان فلسفه بعثت پیامبران از جمله پیامبر گرامی اسلام تاکید دارد.[۱] تزکیه به معنای پاک کردن و پاک سازی است. پاکسازی به معنای تغییر افکار و عقایدو رفتار فاسد و غلطی است که انسان را از حقیقت دور می سازد. این خودسازی و پاکسازی با اموری چون تقوای الهی، دادن زکات و انفاقات مالی و مانند آن انجام می گیرد. البته بر اساس آیات قرآن، انسان باید تلاش کند تا خودسازی نماید؛ اما باید بداند که بدون تزکیه الهی، تزکیه انسانی به نتیجه ای نمی رسد.[۲] اما باید این را دانست که دنیا دارالاسباب است و خداوند هر چیزی را بر اساس اسباب آن انجام می دهد. از این رو فرشتگانی مانند چهار فرشته برتر یعنی جبرئیل، میکائیل، عزرائیل و اسرافیل به عنوان مدبرات امور و دیگران به عنوان مقسمات و مانند آن عمل می کنند. تعلیم و تزکیه بشریت با اسباب انجام می گیرد و بر اساس آیات پیش گفته در فلسفه بعثت این معنا به دست می آید که اسباب تزکیه و پاکسازی بشر، پیامبران از جمله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است. از این رو خداوند می فرماید: خذ من اموالهم صدقهْ تطهرهم و تزکیهم بها و صل علیهم ان صلاتک سکن لهم و الله سمیع علیم؛ از اموال آنان صدقه ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه شان سازی و برایشان دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است و خدا شنوای داناست. پس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سبب الهی برای تزکیه و تطهیر انسان هاست و هرکسی که بخواهد به تزکیه و خودسازی و پاکسازی دست یابد باید به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم توسل جوید و از ایشان به عنوان سبب بهره گیرد. البته برخی از خودبینان گمان می کنند که خودشان با کارهایشان تزکیه را انجام می دهند. بدترین این افراد کسانی هستند که یک کار خوب خودشان را مبنای پاکسازی و خودسازی دانسته و به خودستایی خویش می پردازند. از نظر قرآن بدترین افراد کسانی هستند که با زبان، خودستایی کرده و تزکیه نفس زبانی دارند در حالی که در عمل کاری نمی کنند.[۳]به هر حال، آنچه هدف بعثت است اصولی چون تعلیمات معرفتی و آموزه های دستوری به عنوان مقدمه، و تزکیه و تصرف در دیگران با دیگرسازی از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که به عنوان تزکیه الهی در آیات قرآن مطرح شده است. اوج این تزکیه که در حوزه اخلاق و رفتار انجام می گیرد، تزکیه درحد و اندازه مکارم اخلاقی است. چیستی مکارم اخلاقی اما پرسش این است که مکام اخلاقی چیست که به عنوان هدف بعثت خاص پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از سوی خود ایشان معرفی می شود؛ چنانکه حضرت می فرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شده ام.[۴] امیرمومنان امام علی علیه السلام درباره جایگاه و اهمیت و ارزش مکارم اخلاقی می فرماید: علیکم بمکارم الاخلاق فانها رفعهْ و ایاکم و الاخلاق الدنیهْ فانها تضع الشریف و تهدم المجد؛ به مکارم اخلاق پایبند باشید که آن مایه سربلندی است و از اخلاق پست دوری کنید که آن، انسانهای شریف را پست و بزرگواری را از بین می برد.[۵] برای شناخت مکارم اخلاقی می توان به مصادیقی که در آیات و روایات بیان شده اشاره کرد؛ زیرا این روش بهتر می تواند حقیقت و چیستی مکارم اخلاقی را بنمایاند. از جمله روایات مهم، روایات امام صادق علیه السلام در بیین برخی از مهم ترین مصادیق مکارم اخلاقی است. ایشان علیه السلام می فرماید: «و قد سئل عن مکارم الاخلاق: العفو عمن ظلمک و صله من قطعک و اعطاء من حرمک و قول الحق و لو علی نفسک؛ درباره مکارم الاخلاق سوال شد، فرمودند: گذشت از کسی که به تو ظلم کرده، رابطه با کسی که با تو قطع رابطه کرده، عطا به آن کس که از تو دریغ داشته است و گفتن حق اگر چه بر ضد خودت باشد.[۶] مصادیق مهم چهار گانه آنچه حضرت علیه السلام در تبیین مصادیق مهم آن بیان کرده عبارتند از: ۱٫عفو از ظلمی که شده: گذشت در آیات قرآن بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. این عفو شامل عفو خداوند (بقره، آیه ۵۲)، عفو از اهل کتاب (بقره، آیه ۱۰۹)، عفو در مسئله انفاق (بقره، آیه ۲۱۹)، عفو در طلاق و مسئله مهریه (بقره، آیه ۲۳۷) و مانند آنها می شود. از نظر قرآن گذشت از دیگری یکی از مهم ترین راه های دست یابی انسان به تقوا است. می دانیم که انسان برای عبادت آفریده شده است (ذاریات، آیه ۵۶) و هدف از عبادت دست یابی به تقوای الهی است (بقره، آیه ۲۱) تا این گونه، انسان به مقام علم و تزکیه ای دست یابد که زمینه خلافت او است. از نظر قرآن وقتی نزدیک ترین راه دست یابی به تقوای الهی، عفو است، پس باید گفت که عفو و گذشت از مهم ترین عبادت هایی است که انسان می تواند در زندگی داشته باشد. انسان در زندگی همواره با گناه و اشتباه و خطا مواجه است. بنابراین، باید آنچه را برای خود می پسندد برای دیگری بپسندد و آنچه را برای خود نمی پسندند برای دیگران هم روا نداند. این بدان معنا است که اگر دوست داری دیگران نسبت به تو اهل گذشت و عفو باشند، خودت نیز اهل گذشت باش. به هر حال، اگر با بدی در زندگی از سوی دیگران مواجه شدیم، گذشت کنیم تا اهل مکارم اخلاقی باشیم. (نساء، آیه ۱۴۹) البته باید توجه داشت که عفو و گذشت در مسایل شخصی غیر از عفو و گذشت نسبت به مسایل اجتماعی است؛ و به همان اندازه که در مسائل فردی بر عفو و گذشت تاکید شده در مسائل اجتماعی بر رفتارهای عادلانه و جلوگیری از ظلم و ستم و مجازات خاطیان تاکید گردیده است. ۲٫صله رحم نسبت به قاطع آن: بر اساس اصل عقلایی مقابله به مثل، این حق برای هرکسی ثابت است که اگر دیگری کار بدی در حق تو کرد تو نیز حق داری همان رویه را در پیش گیری (بقره، آیه ۱۹۴؛ انعام، آیه ۱۶۰؛ یونس، آیه ۲۷؛ غافر، آیه ۴۰) پس اگر کسی صله رحم انجام نمی دهد و قاطع آن است، این حق بر تو ثابت است تا صله رحم نکنی، اما بر اساس مکارم اخلاقی نباید ترک صله نسبت به کسی کرد که حق صله رحم را به جا نیاورد. بنابراین، اصولا انسان اخلاقی در برابر کنش های ضداخلاقی، واکنش های اخلاقی انجام می دهد؛ چون اگر این گونه عمل نکند چه تفاوتی میان او و آدم غیراخلاقی است. از سوی دیگر، صله رحم کردن برای انسان آثار و برکاتی دارد که از جمله آن افزایش عمر و برکت در رزق و روزی است. پس حتی اگر این آثار نباشد، انسان باید برای اینکه در مسیر تزکیه نفس و تقوای واقعی گام بردارد، از دیگری بگذرد و صله رحم انجام دهد و با شخص بدکار چنان رفتار کند که انگار اصلا گناهی را مرتکب نشده است. از این رویه به عنوان صفح در آیات قرآن تعبیر شده است. صفح یعنی ورق زدن صفحه زندگی؛ پس با کسی که قاطع رحم است چنان رفتار کن که گویی امروز اولین روز صله رحم کردن است و تاکنون هیچ حرکت و کنش و واکنشی انجام نشده است. پس، از قاطع رحم درگذر و صفحه را ورقه بزن (بقره، آیه ۱۰۹) ۳٫حق گویی حتی علیه خود: انسان باید حق طلب و حق گو باش! البته سخت است که انسان در همه جا حق را مدار و محور قرار دهد؛ زیرا در بسیاری از موارد حق گویی و حق طلبی علیه خود شخص تمام می شود. اما انسانی که در مرتبه مکارم اخلاقی است، خود را نمی بیند چنانکه در مسئله ایثار این گونه است و از خود برای اهداف متعالی چون رضایت الهی در می گذرد. این گونه است که همواره رضایت خدایی را در نظر می گیرد و از خود عبور می کند حتی اگر در دنیا به ضرر و زیانش باشد در مواردی انسان ممکن است دست از حق گویی بردارد. از جمله زمانی است که شخص منافع خود را در نظر می گیرد و می بیند که اگر سخنی بگوید علیه خودش تمام می شود. خداوند می فرماید بهتر آن است که این گونه رفتار نکنید، بلکه برای رسیدن به حق مطلق حتی اگر شده حق را بگویید هرچند به نفع شما نباشد و حتی به ضررتان تمام شود و به مال یتیم - جز به نحوی [هر چه نیکوتر] - نزدیک مشوید، تا به حد رشد خود برسد. و پیمانه و ترازو را به عدالت، تمام بپیمائید خداوند می فرماید: هیچ کس را جز بقدر توانش تکلیف نمی کنیم و چون [به داوری یا شهادت] سخن گوئید دادگری کنید، هرچند [درباره] خویشاوند [شما] باشد. و به پیمان خدا وفا کنید. اینهاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که پند گیرید. (انعام، آیه ۱۵۲) از دیگر مواردی که انسان از حق گویی دست برمی دارد، زمانی است که با دشمنی درگیر است. خداوند در این باره نیز می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید، برای خدا به داد برخیزید [و] به عدالت شهادت دهید، و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید، که خدا به آنچه انجام می دهید آگاه است. (مائده، آیه ۸) پس کسی که اهل مکارم اخلاقی است به جای این که منافع شخصی را در نظر بگیرد دنبال منافع برتر الهی می رود و رضایت خداوند را می جوید حتی اگر به ضرر خود وحتی به نفع دشمن باشد. این اوج مکارم اخلاقی است که در آیات قرآن و روایات بیان شده است. ۴٫بخشش به کسی که از ما دریغ داشته است: ما در زندگی معمولا در قبال کسانی که به ما بخشش و احسانی کرده اند مقابله به مثل می کنیم و در قبال آنچه بخشیده اند و هدیه داده اند ما نیز هدیه یا هدایایی به آنان پیش کش می کنیم. این رفتار از نظر عقلی و دینی رفتاری درست و منطقی است که به آن سفارش شده است. اما وقتی از طرف مقابل با عدم بخشش مواجه شدیم ما نیز تصمیم می گیریم چون او رفتار کنیم اما بر اساس سفارش امام صادق علیه السلام از مکارم اخلاق این است که اگر کسی حتی به ما سخاوتمندی نکرد و از بذل و هدیه خود ما را محروم ساخت ما برعکس او عمل کنیم و به او بذل و بخشش کنیم و در قبال خساست او سخاوت نشان دهیم تا مکارم اخلاق خود را اینگونه به نمایش بگذاریم و نگوئیم که او برای من چیزی نیاورد من هم مثل خودش عمل می کنم. آنچه بیان شد تنها گوشه ای از مکارم اخلاقی است که در آیات و روایات اسلامی آمده است. از همین چند نمونه می توان دریافت که مکارم اخلاقی چیست و چگونه می توان خود را از رذایل اخلاقی به مکارم اخلاقی و اوج اخلاق انسانیت رسانید. در آیات قرآن نمونه های بسیاری درباره مکارم اخلاقی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیان شده است. با نگاهی به روایات می توان نمونه های بیشتری به دست آورد. با این نمونه ها می توان سبک زندگی قرآنی و اسلامی را شناخت و خود را به آن متخلق کرد. تخلق به مکارم اخلاقی، جامعه اسلامی را می سازد که الگو و سرمشق بشریت خواهد بود. این گونه است که اهداف بعثت برآورده می شود. پی نوشت ها [۱] بقره، آیات ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، آیه ۱۶۴؛ جمعه، آیه ۲ [۲] نساء ۴۹؛ نور، ۲۱ [۳] نجم، ۳۲ [۴] طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۸ [۵] شیخ صدوق، تحف العقول ص ۲۱۵ [۶] خویی، منهاج البراعه، خوئی، ج ۶، ص ۲۱۸ https://hawzah.net/