تاریخ فلسفه اسلامی

تاریخ فلسفه اسلامی

تاریخ فلسفه اسلامی

Publication year :

1380

Publish number :

سوم

Publish location :

تهران

(0 آرا)

QRCode

(0 آرا)

تاریخ فلسفه اسلامی

نام کتابی دو جلدی، نوشتهٔ هانری کوربن است. این کتاب نخست توسط اسدالله مبشری و سپس توسط جواد طباطبایی به صورت کامل به فارسی برگردانده شد. بخش نخست این کتاب در سال ۱۹۶۴ و خلاصه‌ای از بخش دوم نیز به عنوان فصلی از تاریخ عمومی فلسفه، ویراستهٔ ایون بل‌آول، استاد فلسفهٔ جدید در دانشگاه پاریس به چاپ رسید ولی روایت مفصل بخش دوم در دست نیست کتاب حاضر نخستین ترجمه کامل متن تاریخ فلسفه اسلامی اثر هانری کربن ایران‎شناس و فیلسوف فرانسوی است. در این کتاب می‎خوانیم؛ در مغرب زمین این نظر رواج دارد که در قران هیچ مطلب عرفانی و فلسفی وجود ندارد و فیلسوفان و اهل عرفان چیزی به آن مدیون نیستند. این‎جا، مساله این نیست که غربیان چه چیزی را در قران پیدا می‎کنند یا پیدا نمی‎کنند، بلکه سخن بر سر آن است که مسلمانان چه چیزی در قران می‎یابند. فلسفه اسلامی، بیش از هر امری هم‎چون آثار اندیشمندانی ظاهر می‎شود که به جامعه‎ای دینی تعلق دارند که در قران از آن به اهل کتاب تعبیر شده است. یعنی جماعتی دارای کتاب مقدس و دیانتی مبتنی بر کتابی که از «آسمان نازل» شده است. کتاب که به پیامبر وحی شده و او را تعلیم داده است. اهل کتاب، به معنای دقیق کلمه، عبارت‎اند از بنی‎اسرائیل، مسیحیان و مسلمانان (زرتشتیان نیز به یمن کتاب اوستا کمابیش از این امتیاز بهره برده‎اند؛ قوم موسوم به صابئین حرّان به اندازه آنان بختیار نبوده‎اند). همه این امت‎ها مشکل واحدی دارند و پدیدار دینی بنیادین مشترکی آن مشکل را مطرح کرده که عبارت است از این که پدیدار کتاب مقدس زندگی در این جهان را تنظیم می‎کند و راهنمای عالم دیگر است. اولین و آخرین فرضیه همانا فهم معنای حقیقی این است، اما مرتبه فهم خود مشروط به مرتبه وجودی آن کسی است که می‎فهمد و در عوض همه رفتار درونی فرد مومن نیز از همین مرتبه فهم او ناشی می‎شود. موقعیت زیسته شده به طور اساسی موقعیتی تاویلی است. یعنی موقعیتی که در آن معنای حقیقی بر مومن آشکار می‎شود و بدین‎سان، همین معنای حقیقی به وجود او حقیقت می‎بخشد. این حقیقت معنا لازمه‎ی حقیقت وجود، یعنی حقیقتی که واقعی است و واقعیتی که حقیقت دارد و همه‎ی این معانی در اصطلاح اساسی واژگان فلسفی، یعنی حقیقت بیان شده است. در قسمتی دیگر از کتاب آمده است؛ نخستین اشاره به فقدان پدیدار کلیسا در اسلام مربوط می‎شود. همین طور، در اسلام نه طبقه روحانی وجود دارد که «ابزارهای لطف» را در اختیار داشته باشد، نه مرجعیت شرعی، نه مرجعیت پاپ و نه شورای کلیسا که به صدور احکام دینی بپردازد. از همان سده دوم میلادی یا سرکوب نهضت مونتانیسم، مرجعیت شرعی کلیسا جانشین الهام پیامبرانه و به طور کلی جانشین آزادی تاویلی معنوی شد. و ... کتاب حاضر در ۲ بخش تقسیم‎بندی شده است. بخش نخست با هشت فصل با عناوین «منابع تامل فلسفی در اسلام»، «تشیع و حکمت نبوی»، «کلام اهل سنت»، «فلسفه و طبیعیات»، «فیلسوفان یونانی مشرب»، «تصوف»، «سهروردی و حکمت اشراق» و «در اندلس»؛ بخش دوم «از مرگ ابن‎رشد تا زمان حاضر» در سه فصل «اندیشه اهل سنت»، «الهیات صوفیانه» و « اندیشه شیعی» آمده است.