معماهاى هستی
معماهاى هستی
Author :
Publisher :
Publish number :
الطبعة الأولى
Publication year :
1386
Number of volumes :
1
Publish location :
قم
(0 آرا)
(0 آرا)
معماهاى هستی
"پیشگفتار آنچه در این کتاب مى جوئیم از کجا آمده ایم؟ به کجا مى رویم؟ و اکنون در کجا هستیم؟ و ما در این میان چه نقشى داریم و چکاره ایم؟ و بالاخره وظیفه ما چیست؟... اینها پرسشهائى است که انسان هر قدر هم کم هوش باشد باز در لحظاتى به فکر آنها مى افتد، منتها بسیارى به سرعت از آن مى گذرند چنانکه گوئى اصلا پرسشى وجود نداشته است، و به عکس پى جوئى وسوسه آمیز بعضى، گاهى آنها را به شکل سؤالات غیر قابل جواب در مى آورد. و به هر حال گمان نمى کنم کسى باشد که تشنه شنیدن پاسخى - هر چند کوتاه - درباره این پرسشها نباشد. آیا مى توانیم تنها به این دلخوش باشیم که زندگى عادى ما که در خور و خواب و لباس و مسکن و مسائل جنسى خلاصه مى شود، مى گذرد، پیش از آن چه بوده ایم، و پس از این چه خواهیم شد به ما مربوط نیست، با اینکه چنین طرز فکرى بالاتر از سطح فکر یک گوسفند پروارى، یا یک مرغ ماهیخوار یا یک زنبور عسل وملخ دریائى نیست، و چه مشکل است که انسان به آن تن در دهد و قانع و راضى گردد، و مرغ بلند پرواز اندیشه خود را در چنین قفس پست و کوچکى زندانى کند. البته ممکن است ما جوابهاى صد در صد روشنى براى همه این پرسشها پیدا نکنیم، و در پاره اى از موارد پرده ابهام روى پاسخها را پوشانده باشد و تنها به جوابهائى که خالى از پاره اى از ابهامها نیست قناعت کنیم. اما چاره اى نیست چیزى که ریشه هاى آن احیاناً در ازل و ابد فرو رفته نمى تواند به روشنى مسائلى که مربوط به امروز و دیروز است باشد. بعلاوه طبیعى است که شنیدن جواب مبهم همچون دیدن یک شبح از دور است که به هر حال از ندیدن بهتر است. تلاش براى یافتن پاسخ این سؤالات از طرف فلاسفه و اندیشمندان بشر زیاد صورت گرفته است، و این شانس را ما داریم که با استمداد و استفاده از زحمات آنها راههاى پاسخ را زودتر و آسانتر پیدا کنیم. کتاب حاضر گوشه اى از تلاش و کوششى است که نگارنده طى سالیان دراز براى یافتن این پاسخها انجام داده و اعتراف دارد که تنها مى تواند پرتوى روى قسمتى از آنها بیندازد، ولى در هر حال کوششى است مثبت و نتیجه بخش سعى ما در این است که در این کتاب صراحت را بر هر چیز دیگر مقدم داریم و نیز از الفاظ پر طمطراق اصطلاحى پرت کننده بپرهیزیم، با زبان دل سخن بگوئیم و باگوش جان بشنویم، و «یافته»ها را از «بافته»ها جدا سازیم، و از خیال بافى و بحثهاى غیر مستند دورى کنیم، و در پرتو حق جوئى و حق طلبى راه به حقیقت بیابیم. قم - ناصر مکارم شیرازى آبانماه ۱۳۵۲ شوال ۱۳۹۳ "