تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب(س)
تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب(س)
0 Vote
96 View
نویسنده: کبری روشنفکر */ دانش محمدی** چکیده: گفتمان پدیده ای زبانی است که در اثر ارتباط تولید می شود و نوع آن متأثر از موقعیت آن است. تحلیل گفتمان یک گرایش مطالعاتی بین رشته ای است که به نقد و تحلیل متون می پردازد. در گفتمان دو عنصر مهم بررسی می شود: یکی بافت متن و دیگری بافت موقعیت . گفتمان دارای شاخه های مختلفی است. خطبه های حضرت زینب(س)، دارای دو بافت زبانی و موقعیتی است. از منظر تحلیل گفتمان، خطبه ایشان در میان مردم کوفه، متناسب با بافت موقعیتی آن دارای برجستگیهای عاطفی بیشتر و گفتمان آن حضرت در مجلس ابن زیاد و یزید، متناسب با موقعیت آن، دارای برجستگیهای برهانی و استدلالی بیشتر است. در بافت متنی گفتمان ایشان، از یک طرف بافت بنایی یا کلی آن و از طرف دیگر، بافت ساختاری – که شامل کلیه نکات زبانی و بلاغی است – مورد توجه قرار می گیرد. این جستار با توجه به انواع ارتباطها و پیوندها، می کوشد تا با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای، به بررسی جنبه های ادبی و اجتماعی خطبه های حضرت زینب(س) بپردازد. کلیدواژه : گفتمان/ تحلیل گفتمان/ گفتمان ادبی/ حضرت زینب(س) / خطبه حضرت زینب. ۱٫ مقدمه تحلیل متون ادبی از قدیم، رواج داشته است. توجه به جزئیات و بافتهایی همچون کلمه و جمله و توجه به نکات بلاغی از خلال جزئیات، از جمله ویژگیهای تحلیل متون ادبی در روزگاران گذشته بوده است. سالهاست که تحلیل متون ادبی از بررسیهای توصیفی عبور کرده است و از یک سو، کلیه ساختارهای متون ادبی از جزئی ترین آنها همچون حروف و کلمات، تا واحدهای بزرگ تر از جمله، زبان، مورد بررسی قرار گرفته و از سوی دیگر، این متون به عنوان پدیده های زبانی – که در تعامل با اجتماع اند – بررسی می شوند . در این زمینه، نظریات گوناگونی در تحلیل زبان و تولیدات زبانی شکل گرفت که به بررسی زبان از خلال ارتباط آن با اجتماع پرداخته شد. نظریه تحلیل گفتمان از جمله این نظریات است که توجه بسیاری از تحلیلگران را به خود جلب کرده است. تحلیل گفتمان به بررسی متون ادبی از جنبه ساختارهای زبانی و بافت متنی می پردازد. نظریه گفتمان در زبان شناسی متولد شد. زلیگ هریس، زبان شناس ساختارگرای آمریکایی، اولین بار اصطلاح تحلیل گفتمان را به کار برد. او دیدی صورت گرایانه به جمله را مطرح کرد و تحلیل گفتمان را صرفاً نگاهی صورت گرایانه به جمله و متن بر شمرد. (۹: ص ۸) در دهه های بعد، تحلیل گفتمان دارای میدان وسیع تری شد و عده ای از زبان شناسان در ده های ۷۰ و ۸۰ میلادی، مفهوم بافت را نیز در تحلیل گفتمان وارد کردند. (همان: ۸-۱۰) خطبه های حضرت زینب(س) به عنوان پدیده ای زبانی، از تأثیرات اجتماعی و فرهنگی دور نبوده است. زینب(س) از فصاحت و بلاغت قرآن و نبی اکرم(ص) و علی(ع) بهره ها برده؛ همان قرآن که فصاحت و بلاغت آن، خطباء و ادباء عرب را عاجز کرده و همان نبی که «أفصح من نطق بالضاد» بود و همان علی (ع)که نهج البلاغه او فصیح ترین کلامها بعد از قرآن وکلام نبی(ص) است. تحلیل کلام چنین شخصیتی، اگر چه بارها و بارها صورت گرفته است، ولی به جرئت می توان گفت که اکثر تحلیلگران نتوانسته اند فصاحت و بلاغت ایشان را حتی به قدری بسیار اندک، نشان دهند؛ چرا که اکثر آنان به تحلیل کلام ایشان با استناد به جنبه هایی محدود از ساختارهای متنی کلام، همچون ساختارهای بلاغی قدیم، اکتفا کرده و حتی نتوانسته اند ارتباط بعضی از این ساختارهای بلاغی، همچون آرایه های ادبی نظیر استعاره، تشبیه و سجع را با فصاحت و بلاغت ایشان بیان کنند. در حالی که اوج فصاحت و بلاغت زینبی زمانی بروز می کند که ایشان با توجه به هر موقعیت، بهترین کلام را متناسب با آن جایگاه، بیان می کند . به عبارت دیگر، زیبایی های تمام ساختارهای متنی کلام ایشان، از ساختارهای کلی و بنایی آن تا ساختارهای اسلوبی و درونی، همگی در ارتباط با بافت موقعیتی آن ظهور پیدا می کنند. این نوشتار بر آن است تا کلام حضرت زینب(س) از دو جنبه بافت متنی و بافت موقعیتی، قابل بررسی و تحلیل اند. داده مورد تحلیل، خطبه های حضرت زینب(س) در میان مردم کوفه و در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید است . در این بررسی، ابتدا مفاهیم گفتمان، تحلیل گفتمان، انواع گفتمان و گفتمان ادبی بررسی می شود و سپس خطبه های حضرت زینب(س) از دو جنبه بافت موقعیتی و بافت متنی مورد تحلیل قرار می گیرد و در پایان، نتیجه گیری خواهد آمد. ۲٫ گفتمان گفتمان معادل واژه فرانسوی (discourse)اصطلاحی زبان شناسی است که به سرعت، کاربرد وسیعی یافت . ( ۳: ص ۲۲) جی . ای .کادن در فرهنگ اصطلاحات، گفتمان را در اطلاق به مباحث بسیار عالمانه و دقیق گفتاری یا نوشتاری پیرامون یک موضوع فلسفی، ادبی، سیاسی، اجتماعی، دینی، فرهنگی و هنری به کار می برد. (۱۴: ص ۲۶) گفتمان در مفهوم سنتی – فلسفی آن به معنی دلیل آوری و بازتاب روشمندانه و کنترل شده گفتاری یا نوشتاری است. ( ۵ : ۱۳۸۰) نیز گفتمان را مراوده کلامی، بده بستانی بین گوینده و شنونده، بازنمود یک صدا در دل یک متن و تلازم گفته با کارکردهای اجتماعی و معنایی دانسته اند .( ۱۵ : ص ۱۰) به عبارت دیگر، گفتمان عبارت است از زبان به هنگام کاربرد به منظور برقراری ارتباط (۱: ص ۲۶) و به طور کلی، اصطلاحی عام است برای نمونه های کاربردی زبان یعنی زبانی که در اثر برقراری ارتباط، تولید شده است و بر خلاف دستور زبان – که با عبارتها و جمله ها سرو کار دارد- گفتمان با واحدهای زبانی بزرگ تر چون پاراگراف، مصاحبه، مکالمه و متن سرو کار دارد. (همان) شرط اصلی گفتمان گفتگو یا همه پرسه است. هر نوع گفتار، کلام و نوشتار، جریانی اجتماعی محسوب می شود. گفتمانها بر حسب زمان و مکان متفاوت اند؛ (۱۴: ص ۵۵) مثلاً گفتمانی که میان یک دانشجو و همکلاسی او در بیرون از دانشگاه صورت می گیرد، با گفتمانی که میان همان دانشجو و همکلاسی او در کلاس صورت می گیرد، متفاوت است. از تعاریف ذکر شده چنین بر می آید که گفتمان پدیده ای است زبانی متأثر از اجتماع و نوع و کیفیت آن از موقعیتی به موقعیت دیگر، تفاوت دارد. ۳٫ تحلیل گفتمان تحلیل گفتمان معادل (Analys Discourse) است که معادل فارسی آن سخن کاوی، تحلیل کلام و تحلیل گفتار می باشد. تحلیل گفتمانی یک گرایش مطالعاتی بین رشته ای است که از اواسط دهه ۱۹۶۰ تا اواسط دهه ۱۹۷۰ در پی تغییرات گسترده علمی – معرفتی در رشته هایی چون انسان شناسی، قوم نگاری، جامعه شناسی خرد، روانشناسی ادراکی و اجتماعی، شعر، معانی و بیان، زبان شناسی، نشانه شناسی و سایر رشته های علوم اجتماعی و علوم انسانی علاقه مند به مطالعات نظام مند ساختار و کارکرد و فرایند تولید گفتار و نوشتار ظهور کرده است. (۹: ص ۷ ) به عبارت دیگر، تحلیل گفتمان همان نقد گفتمان و بررسی نقاط قوت و ضعف آن است. ۴٫ عناصر گفتمان در تحلیل گفتمان، دو عنصر مهم مورد بررسی قرار می گیرند: یکی بافت متن و دیگری بافت موقعیت. منظور از بافت متن این است که یک عنصر زبانی در چارچوب چه متنی قرار گرفته است و جملات ماقبل و ما بعد آن عنصر در داخل متن، چه تأثیری در تبلور صوری، کارکردی و معنایی آن دارند. در بافت موقعیتی، یک عنصر یا متن در چارچوب موقعیت خاصی که تولید شده است، بررسی می شود. (۳: ص ۱۴۲) ۵٫ انواع گفتمان به سبب اینکه می توان گفتمان را با توجه به تعریف آن در یک نوع بررسی کرد، اکثر زبان شناسان از تقسیم آن خودداری کرده اند؛ ولی عده معدودی آن را به انواع گوناگونی تقسیم کرده اند. از جمله این تقسیم بندیها می توان به :۱٫ گفتمان دینی ۲٫ گفتمان سیاسی – اجتماعی ۳٫ گفتمان ادبی – هنری ۴٫ گفتمان تبلیغاتی – اطلاعاتی۵٫ گفتمان علمی – منطقی ۶٫ گفتمان قانونی۷٫ گفتمان تاریخی ۸٫ گفتمان اخلاقی۹٫ گفتمان فلسفی، اشاره کرد. (۴: ص ۲۳) ۶٫ گفتمان ادبی گفتمان ادبی « گفتمانی است نقدی که آثار ادبی و هنری را به منظور بیان زیبایی ها، تصویرگریها و روشهای آن و تأثیر برخواننده و برانگیختن احساس وی و میزان ابداع و نوع آوری آنها از جانب ادیب و هنرمند تحلیل می کند. گفتمانی است که بین ذات ادیب و هنرمند و واقعیتی که تصویرش می کند، ارتباط برقرار می کند». (همان) با توجه به تعریفی که از گفتمان به شکل عام، و گفتمان ادبی به شکل خاص، ارائه شد و با توجه به شناختی که از دو عنصر مهم گفتمان، بافت متن و بافت موقعیت، حاصل شد، به نظر می رسد که در تحلیل گفتمان ادبی توجه به موارد زیر ضروری است. ۱٫ موقعیتی که گفتمان در آن شکل گرفته است؛ ۲٫ بافت کلی گفتمان و سیرموضوعی آن؛ ۳٫ ساختارهای زبانی و اسلوبی که ادیب برای بیان گفتمان، بر حسب موقعیت آن انتخاب کرده است : ۴٫ ساختارهای درونی گفتمان ۵٫ تأثیر گفتمان . باید توجه داشت که جدا کردن این ساختارها و بررسی هر کدام از آنها بصورت منفصل از ساختارهای دیگر، امری بسیار دشوار است؛ چرا که «لفظ و معنی یا شعور و تعبیر، وحدت ویکپارچگی دارند و ساختارهای تعبیری چیزی به جز نتیجه ساختارهای درونی نیستند و ساختارهای درونی هم بدون ساختارهای بیرونی، امکان بروز پیدا نمی کنند» ( ۶: ص ۲۵ ) و تمامی آنها در رسیدن به یک هدف مشترک گام بر می دارند؛ ولی برای سهولت فهم، سعی می شود تا آنجا که ممکن است؛ این ساختارها به صورت جدا از هم بررسی شوند . ۷٫ تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب(س) در تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب(س) ابتدا به بافت موقعیتی آن می پردازیم و سپس با تحلیل بافت متنی آن، نتیجه می گیریم که بافت متنی خطبه ها به زیبایی، متناسب با بافت موقعیتی آنها آمده است. ۷-۱) تحلیل بافت موقعیتی خطبه ها خطبه های حضرت زینب(س) هر کدام دارای موقعیتی خاص است که اسلوبی خاص را هم می طلبد . خطبه ایشان در کوفه، در میان مردم بوده است؛ مردمی که استاد مطهری مهم ترین عامل در اقدام آنها به قتل فرزند رسول خدا(ص) را جهالت آنان می داند و در واقع امام حسین، شهید فراموش کاری مردم شد. (۱۳: ص ۴۷-۴۸) همین مردم اگر چه اهل بیت پیامبر(ص) را تنها گذاشتند، ولی بعدها جوانه های نهضت مقاومت و بیداری در میان آنها آشکار و به صورت قیام توابین و مختار، روییده شد و به حکومت هزارماهه بنی امیه خاتمه داد. ( ۱۲: ص ۹۱) در حقیقت، تأثیر این خطبه در مردم، اولین بذرهای این قیامها را در وجود آنها کاشت . لذا واجب بود که این خطبه ها به صورتی ایراد شود که بیشترین تأثیر را در آنها بگذارد و وجدان خفته آنان را بیدار کند. خطبه حضرت زینب(س) در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید، در مقایسه با خطبه ایشان در کوفه، موقعیتی متفاوت دارد و اسلوبی دیگر را اقتضا می کند. ابن زیاد و یزید هدفی جز تحریف واقعه کربلا و جلوگیری از ابلاغ رسالت حسین(ع) بعد از شهادت او نداشتند. آنها در پی معرفی کردن شهادت امام علی (ع) و امام حسین (ع) به عنوان عذابی از جانب خدا بودند.(۱) یزید از نسل «من لفظ فوه أکباد الاذکیاء»(۲) بود. او همان شرابخواری بود که دوست و دشمن به فساد او اعتراف می کردند و حسین (ع)وجود چنین حکمرانی را برای حکومت اسلامی مایه نابودی اسلام می دانست.(۳) در مقابل چنین شخصیتی و در شرایطی که سر بریده امام حسین (ع) در مقابل چشمان زینب (س) توسط یزید مورد اهانت قرار می گیرد و مجلسیان یزید التماس و به خواری افتادن خواهر حسین (ع) را انتظار می کشیدند تا آخرین ضربه خود را به پیکر اهل بیت پیامبر بزنند، زینب با رفتاری آرام و کلامی استوار و استدلالی که نشان دهنده ایمان او به پیروزی آنان بر یزیدیان بود، خطبه تاریخی خود را – که تمام کننده حماسه برادر در ابدیت تاریخ است، ایراد می کند. مخاطبان حضرت زینب(س) در کوفه، مردمی بودند که با شرایط خاص خود، موقعیتی را ایجاد کرده بودند که اسلوب عاطفی، بیشتر از اسلوب برهانی و استدلالی می توانست مؤثر باشد. در مقابل، مخاطبین ایشان در مجلس ابن زیاد و یزید، با شرایطی متفاوت تر و در نتیجه، موقعیتی دیگر، اسلوب کلامی دیگری را می طلبیدند که می توان اسلوب برهان و استدلال همراه با مقداری عاطفه را مناسب با موقعیت آنها دانست. البته باید توجه داشت که این موقعیت خاص در مقابل ابن زیاد و یزید که اقتضای اسلوب جدلی و حماسی را دارد – فقط مخصوص شخصیت زینب(س) است و گرنه، چه کسی به جز دختر علی (ع) می تواند با وجود آن همه مصیبتهایی که بر او وارد شد، باز هم در مقابل زورگویانی همچون ابن زیاد و یزید، مقاومت کند و سر تسلیم و خواری فرود نیاورد و به تخطئه و شماتت یزیدیان بپردازد. ۷-۲) تحلیل بافت متنی خطبه ها در اینجا، بافت متنی خطبه های حضرت زینب به ترتیب در کوفه، مجلس یزید و مجلس ابن زیاد بررسی می شود. ۷-۲-۱) تحلیل بافت متنی خطبه حضرت زینب (س) در کوفه در تحلیل بافت متنی خطب می توان یک بار بافت بنایی آن را بررسی کرد و یک بار، بافت ساختاری آن را که شامل ساختارهای زبانی و اسلوبی گفتمان می باشد. ۷-۲-۱-۱) تحلیل بافت بنایی خطبه خطبه حضرت زینب(س) در کوفه، از لحاظ بافت کلی و بنایی، دارای مقدمه، متن اصلی و خاتمه بوده، همگی تسلل و اتحاد متنی دارند. مقدمه آن با حمد و ثنای خدا و صلوات بر محمد (ص) و اهل بیتش آغاز می شود. سپس متن اصلی آن با خطاب قرار دادن اهل کوفه، به اهل نیرنگ و فریب – که از بارزترین ویژگیهای کوفیان در مقابل اهل بیت پیامبر(ص) بوده است – آغاز می گردد و سپس با تشبیه اعمال آنان به اموری حسی، اعمالشان برایشان روشن می شود. در اینجا حضرت زینب(س) آنان را شایسته گریه کردن می داند؛ چرا که به قتل برگزیده خاندان نبوت دست یازیدند. وی سپس آنان را به خاطر این کارشان نفرین می کند؛ کاری که به خاطر آن؛ به خشم خدا دچار شدند و بعد از آن هم انذار می دهد که آنان با این کار خود جگر رسول خدا را شکافتند و اگر از این کارشان آسمان هم خون ببارد، تعجبی ندارد. در پایان هم آنان را به سرنوشت نهایی کافران آگاه می سازد و اینکه خداوند در کمین آنهاست. ۷-۲-۱-۲) تحلیل بافت ساختاری خطبه اعمال ادبی از لحاظ ساختارهای متنی، به دو قسمت ساختارهای درونی و ساختارهای بیرونی تقسیم می شوند. در ساختارهای بیرونی، الفاظ و عبارات، صور و خیال و موسیقی بررسی می شود و در ساختارهای درونی، عاطفه و فکر، مورد نظر قرار می گیرد . همان طور که در بافت موقعیت خطبه ها اشاره شد، خطبه حضرت زینب(س) در کوفه، احتیاج به نوعی تأثیر گذاری بالا در شنوندگان داشت؛ البته تأثیرگذاری که از راه به کارگیری عاطفه باشد، نه استدلال . لذا کلیه ساختارهای اسلوبی این خطبه، متناسب با موقعیت ایراد خطبه آمده است و حضرت زینب(س) به بهترین شکل، مقتضای حال مخاطب را در خطبه خود رعایت کرده است. از ویژگیهای ساختاری این خطبه می توان به موارد زیر اشاره کرد: ۱٫ زیبایی چهارچوبی که معانی در آن قرار داده شده اند و هماهنگی آهنگ الفاظ و عبارات با فضایی که بر هر معنی حاکم است . «از وظایف ادیب برجسته این است که تصاویر و آهنگ الفاظ و عبارت او با جو شعوری که رسم می کند، هماهنگ باشند. » ( ۶ : ص ۴۵) حضرت زینب(س) آنجا که می خواهد دردمند شدن رسول خدا(ص) را به خاطر شهادت حسین(ع)نشان دهد، کلام را در چارچوبی زیبا و عاطفی و تأثیر برانگیز قرار می دهد و از تعابیری چون وای بر شما ای مردم، شکافتن جگر رسول خدا، ریختن خون او و شکستن حرمت او استفاده می کند که در آن، گزینش الفاظی چون کبد، دم، حرمه، همراه با جاری شدن عبارات هم آهنگ با این جو عاطفی، به بهترین شکل، شور و هیجان درونی را بر می انگیزد. ویلکم یا اهل الکوفه، أتدرون ای کبد لرسول الله فریتم، و ای کریمه له أبرزتم، و أی دم له سفکتم، و أی حرمه له انتهکتم؟(۴) در مقابل هنگامی که می خواهد زشت بودن و شدت عمل مردم در به شهادت رساندن حسین(ع) را توصیف کند، از کلماتی همچون صلعاء، عنقاء، سوداء، فقماء،خرقاء، شوهاء – که آهنگ حروف آنها نوعی خشونت و تنفر را در گوش ایجاد می کند- استفاده می کند. و لقد جئتم بها صلعاء، عنقاء، سوداء فقماء، خرقاء، شوها کطلاع الارض. (۵) ۲٫ برجسته سازی جملات کوتاه که دارای نوعی آهنگ درونی اند. این گونه جملات در تأثیرگذاری نقش مهمی را ایفا می کنند. لقد خاب السعی و تبت الایدی و خسرت الصفقه .(۶) و انّی ترحضون قتل سلیل خاتم النبوه، و معدن الرساله و سید شباب أهل الجنه و ملاذ خیرتکم و مفزع نازلتکم و منار محجتکم، و مدره سنتکم.(۷) استفاده از این اسلوب در سوره های مکی قرآن به خوبی نمایان است. ۲٫ تکرار کلمات هم آهنگ که از نظر معنایی، دارای نزدیکی اند . این اسلوب نیز در تأثیرگذاری عاطفی مؤثر است. و هل فیکم الا الصلف و النطف و الکذب و الشنف؟(۸) و لقد جئتم بها صلعاء، عنقاء، سوداء، فقماء، خرقاء، شوهاء، کطلاع الارض. ۴٫ جملات دعایی و نفرین که تأثیر بسزایی در برانگیختن عاطفه مخاطبان دارد. فلا رقعت الدمعه، و لا هدأت الرنه.(۹) بعداً لکم و سحقاً.(۱۰) ۵٫ جملات ندایی و طلبی که وجدان انسانها را خطاب قرار می دهند. یا أهل الکوفه، یا أهل اختر و الغدر. (۱۱) ویلکم یا اهل الکوفه .(۱۲) أی والله فابکوا کثیراً اضحکوا قلیلاً.(۱۳) ۶٫ وجود صور خیال که به خطبه زیبایی افزون تری می بخشد و در نتیجه، به تأثیر بیشتر آن کمک می کند. به کارگیری معانی مجرد، بدون صور خیال، از تأثیر متن ادبی می کاهد. ( ۶: ص ۱۴۹) قرآن به بهترین شکل از صور خیال برای تأثیر بیشتر معانی استفاده کرده است. «مثلهم کمثل الذی استوقد ناراً فلما أضاءت ما حوله ذهب الله بنورهم و ترکهم فی ظلمات لا یبصرون .»(بقره(۲)/۱۷) «و لا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثاً.» (نحل (۱۶)/۹۱) حضرت زینب(س) نیز با به کارگیری اسلوب قرآنی، به استفاده از صور خیالی- که عناصر خود را از واقعیت می گیرند – پرداخته است. تشبیه: مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثاً ....(۱۴) او کمرعی علی دمنه أو کفضه علی ملحوده.(۱۵) استعاره: خاتم النبوه، معدن الرساله، منار محجتکم.(۱۶) ضربت علیکم الذله و المسکنه.(۱۷) أعجبتم أن أمطرت الساء دماً.(۱۸) ۷٫ استفاده از اسلوب انذار. ما قدمت لکم أن سخط الله علیکم و فی العذاب أنتم خالدون.(۱۹) بؤتم بغضب من الله.(۲۰) ویلکم یاأهل الکوفه. لعذاب الاخره اخزی و انتم لا تنظرون.(۲۱) أن ربکم لبالمرصاد.(۲۲) ۸٫ به کارگیری اسم نکره، برای نشان دادن شدت عمل و استفاده از تقدیم و تأخیرهای بلاغی، برای هماهنگی پایان جملات و آهنگین کردن آنها که خود در افزودن بر تأثیر خطبه، مؤثر است. «بؤتم بغصب من الله. » غضب نکره است و در بلاغت عربی، «یکی از کاربردهای بلاغی اسم نکره نشان دادن شدت و بزرگی چیزی است. » (۱۶: ص ۱۲۱) «أتدرون أی کبد لرسول الله فریتم و أی کریمه له أبرزتم و أی دم له سفکتم و أی حرمه له انتهکتم. » در اینجا برای هماهنگی آهنگ، کلمات کبد، کریمه، دم و حرمه- که همگی مفعول اند- مقدم شده اند. از منظر بلاغت عربی، یکی از دلایل تقدیم و تأخیرها، ایجاد هماهنگی در موسیقی آخر جملات است. (همان: ص ۱۵۴) ۹٫ استفاده از کلماتی که خود به تنهایی، برانگیزاننده عاطفه اند. در تحلیل نشانه معنا شناختی گفتمان، یکی از ابعادی که در برانگیختن عاطفه مؤثر است، وجود کلماتی است که خود به تنهایی بار عاطفی دارند. (۷: ص ۱۴۴)در خطبه حضرت زینب(س) در کوفه کلماتی همچون: البکاء، الدمعه، الرنه، دم، به تنهایی دارای بار عاطفی اند. ۱۰٫ برجسته بودن عنصر عاطفه به عنوان عاملی تأثیرگذار که خطبه حضرت زینب(س) در کوفه، اقتضای آن را دارد. یکی از مهم ترین ابعادی که در تحلیل ساختارهای درونی گفتمان، مورد توجه قرار می گیرد، عنصر عاطفه است. «در واقع عواطف همچون عطری هستند که در سرتاسر گفتمان پخش می شوند و فضای آن را با بوی ملایم یا تند خود تحت تأثیر قرار می دهند. » (همان: ص ۱۳۷) در بررسی ابعاد عاطفی خطبه حضرت زینب(س) در کوفه، همین بس که کلیه ساختارهای بیرونی این خطبه، همچون الفاظ و عبارات، صور خیال، موسیقی و آهنگ موجود در متن – همان طور که به آنها اشاره شد- نمود و نتیجه ای از این عاطفه سرشارند. شاید همان فریاد دردناک و لرزه برانداز آن حضرت و خطاب او به اهل کوفه، با عنوان اهل نیرنگ و فریب(۲۳) که یاد آور فریادهای « یا أشباه الرجال و لا رجال» ( ۸: ص ۷۱ ) پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین است- بتوان به عنوان نقطه اوج این عاطفه دانست. ۷-۲-۲-) تحلیل بافت متنی خطبه حضرت زینب(س) در مجلس ابن زیاد خطبه ایشان در مجلس ابن زیاد، در قالب گفتگو و در چند جمله میان حضرت و ابن زیاد شکل گرفته است. از ویژگیهای بافت متنی این خطبه می توان به موارد زیر اشاره کرد: ۱٫ استفاده از الفاظ ساده و استوار و عباراتی غیر آهنگین که نشان از صبر و بردباری فراوان حضرت زینب دارد. ایشان در جواب ابن زیاد که از او سوال کرد: نظرت در مورد آنچه خداوند بر سر برادرت و پدرت آورد چیست ؟ با آرامشی خاص و کلامی ساده و استوار و آهنگی آرام، فرمود: «ما رأیت الا جمیلاً . هولاء قوم کتب الله علیهم القتل، فبرزو الی مضاجعهم....»(۲۴) ۲٫ به کارگیری اسلوب بلاغی «القول بالموجب»که یک نوع آن عبارت است از اثبات صفتی برای چیزی یا شخصی و آوردن حکمی بر اساس آن که خود باعث نفی آن صفت از فرد مقابل می شود. این اسلوب به زیبایی در قرآن آمده است. «یقولون لئن رجعنا الی المدینه لیخرجن الاعزّ منها الاذل و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین.» (منافقون(۶۳)/۸) در این آیه، منافقان خود را عزیز مؤمنان را ذلیل می دانند و در مقابل، خداوند بدون اینکه بگوید منافقان عزیز نیستند، عزت را مختص به خود و رسولش و مؤمنان می داند و در واقع، با به کار بردن جمله مثبت، عزت را از منافقان نفی می کند(۱۶: ص ۳۳۷) حضرت زینب(س) هم آنجا که ابن زیاد در خطاب به او، خدا را شکر می کند که آنها را رسوا کرد، با به کارگیری این اسلوب می گوید: «خداوند را سپاس می گویم که ما را با (انتخاب)پیامبر (از میان ما) گرامی داشت و از پلیدی پاک و تطهیر کرد. تنها فاسق است که رسوا می شود و دروغگو است که تکذیب می شود و ما هیچ یک از این دو گروه نیستیم .»حضرت زینب در اینجا به زیبایی، کلام ابن زیاد را از اهل بیت، نفی می کند و به صورت غیر مستقیم، آنرا به خود ابن زیاد نسبت می دهد. ۷-۲-۳) تحلیل بافت متنی خطبه حضرت زینب(س) در مجلس یزید در این خطبه نیز همانند خطبه ایشان در میان مردم کوفه، می توان بافت متنی آن را به دو قسمت بافت کلی یا بنایی و بافت ساختاری تقسیم کرد. ۷-۲-۳-۱) تحلیل بافت بنایی خطبه حضرت زینب(س) در مجلس یزید این خطبه با حمد و سپاس خدا و صلوات بر محمد(ص) و اهل بیتش آغاز می شود. حضرت زینب(س) در جای جای این خطبه، با زیبایی و موقعیت شناسی بسیار عالی و با استشهاد به آیات الاهی، یکی پس از دیگری، گمانه زنی های یزید مبنی بر پیروزی بر اهل بیت و تلاش او را برای تحریف واقعه کربلا، باطل می کند. شاید بتوان متن اصلی خطبه را به چند بخش یا مرحله تقسیم کرد: در مرحله اول به اقدام یزید در بی احترامی به وحی الاهی که آن را قبل از خطبه آن حضرت به صورت ابیاتی زمزمه کرد –جواب می دهد و با استشهاد به آیه قرآن آن کار را نتیجه گناهان بسیاری می داند که یزید مرتکب شده و به بی احترامی به آیات الاهی انجامیده است. در مرحله دوم، حضرت زینب به مقابله با غرور و تکبر یزید می پردازد. یزیدی که به خاطر اسیر کردن دختران رسول و روی آوردن ظاهری دنیا به او و پیروزی ظاهری در جنگ، گمان می کند که خداوند او را عزیز دانسته و خاندان اهل بیت را ذلیل کرده است. در اینجا هم حضرت زینب با استشهاد به آیات الاهی می گوید: روی آوردن دنیا به امثال شماها از روی سنت املاء الاهی است که به کافران مهلت می دهد. حضرت زینب(س) در مرحله سوم، به یادآوری اصل و نسب اهل بیت و اصل و نسب بنی امیه می پردازد و یزید را توبیخ و سرزنش می کند که چرا دختران رسول خدا را در بند کرده، در حالی که پدران او به لطف رسول اکرم(ص) بعد از فتح مکه، آزاد شدند. ایشان در مرحله چهارم، به این نکته می پردازد که آنچه را یزید انجام داد، نتیجه اصل و نسب او هست؛ چرا که او فرزند همان هند جگرخوار معروف است. در مرحله پنجم، به باطل کردن ظن و گمان یزید می پردازد که در اشعاری که قبل از خطبه خواند، پدران خود را به مشاهده پیروزی او و انتقامش از خاندان رسول دعوت کرد؛ ولی حضرت زینب(س) می گوید نه تنها آنها بر نمی گردند، بلکه تو نیز به زودی به همان جهنمی که آنها وارد شده اند، وارد می شوی. در مرحله ششم، با اعتماد به وعده الاهی، نتیجه عملکرد یزید را به خودش بر می گرداند و می فرماید: ای یزید، تو با به شهادت رسانیدن حسین (ع) تنها به خودت ضربه زده ای؛ چرا که حسین (ع) در راه خدا کشته شد و شهیدان در راه خدا هم زنده اند و نزد او روزی داده می شوند؛ ولی تو می مانی و این عمل زشتت و سرو کارت با خداوند و رسول(ص) است و باید جوابگوی آنان باشی . در مرحله هفتم، حضرت زینب به بلندی جایگاه خود نسبت به یزید اشاره می کند که او همیشه یزید را در هر حالی که باشد، کوچک و پست می شمارد . و مرحله آخر اشاره به اینکه یزید اگر تمام تلاشهای خود را به کار بگیرد، نمی تواند یاد و خاطره کربلا و کربلائیان را از صحنه روزگار محو کند. در پایان هم با حمد و سپاس بر خداوند – که به اولین خاندان آنها عزت و به آخرین آنها شهادت عطا کرد- خطبه را به پایان می برد. ۷-۲-۳-۲) تحلیل بافت ساختاری خطبه حضرت زینب (س) در مجلس یزید همان طور که در بافت موقعیتی خطبه ها اشاره شد، خطبه حضرت زینب(س) در مجلس یزید، به دلیل موقعیت خاص آن، اقتضای اسلوبی استدلالی و برهانی را داشت . بررسی بافت متنی این خطبه، به خوبی، نشان می دهد که حضرت زینب(س) با موقعیت شناسی ویژه خود و به کارگیری اسلوبی متناسب با شرایط، توانست رسالت خود را به بهترین شکل به انجام برساند. از ویژگیهای ساختاری این خطبه می توان به موارد زیر اشاره کرد. ۱٫ چهار چوبی ساده ولی استوار که درآن، الفاظ و عبارات همراه با موسیقی آرام در حرکت اند. به کارگیری این اسلوب بدان جهت است که موقعیت خطبه ایشان، برهان و استدلال را اقتضا می کند و در اسلوب برهانی، الفاظ و عبارات ساده و با آهنگی آرام به کار می روند. أظننت یا یزید، حین أخذت علینا أقطار الارض و آفاق السماء، فأصبحنا نساق کما تساق الاماء، ان بنا علی الله هواناً، و بک علیه کرامه ؟(۲۵) ۲٫ برجسته ساختن جملات آهنگین در مواقع خاص. به عنوان مثال، آنجا که حضرت زینب می خواهد شدت تعجب خود را از کشته شدن پیروان خداوند توسط پیروان شیطان و آلوده شدن دستان به خون آنها و خون چکان شدن دهانها از گوشت آنها و خورده شدن جثه های پاکشان توسط گرکها در بیابان و پاره پاره شدنشان توسط کفتارها ... بیان کند، از عباراتی آهنگین – که با معانی تناسب دارند- استفاده می کند. الا فالعجب کل العجب، لقتل حزب الله النجباء بحزب الشیطان الطلقاء . فهذه الایدی تنطف من دماءنا و الافواه تتحلب من لحومنا و تلک الجثث الطواهر الزواکی تنتابها العواسل و تعفرها أمهات الفراعل و .(۲۶) یا در جایی دیگر آن گاه که می خواهد تأکید کند که تو ای یزید، هرگز نخواهی توانست یاد ما را پاک کنی و اینکه روزگار تو اندک است، از جملات مداوم با آهنگی کوبنده استفاده می کند. فوالله لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا و لاتدرک أمدنا و لا ترحض عنک عارها. و هل رأیک الا فند و أیامک الا عدد، و جمعک الا بدد؟(۲۷) یا آنجا که با استفهامهای انکاری پی در پی، از یزید می پرسد که آیا گمان می کنی که الان که ما را همچون کنیزکان اسیر کرده ای و دنیا به تو روی آورده، دیگر تو نزد خدا عزیز و ما ذلیل هستیم و بعد یک دفعه با فریاد کوبنده «مهلا مهلا لا تطش جهلا»(۲۸) یزید را از خواب خوش بیدار و متوجه آیات خداوند متعال می کند . ۳٫ کاهش صور خیالی همچون تشبیه و استعاره، نسبت به خطبه ایشان در میان مردم کوفه . ۴٫ روش استدلالی و برهانی به جای روش تأثیر گذاری عاطفی . حضرت زینب(س) استشهاد به آیات قرآن و توجه کردن به گذشته تاریخی اهل بیت و بنی امیه را مرکز اصلی استدلالات خود قرار می دهد؛ چرا که اگر چه یزید و اصحاب او به قتل فرزند رسول خدا دست یازیدند، ولی بهانه آنها در ظاهر، خارج شدن حسین (ع) و یارانش از دین محمد(ص) بود؛ همان طور که این اقدام را عذابی از جانب خداوند بر اهل بیت و عزتی برای بنی امیه می دانستند. پس حضرت زینب(س) در مواردی چند، تهمتها و دسیسه های آنها رابا موقعیت سنجی باطل می کند که برای مثال، به دو نمونه اشاره می شود. - آنجاکه یزید وحی خدا را مورد تمسخر قرار می دهد، حضرت زینب با استشهاد به آیه ۱۰ سوره روم که می فرماید «سرانجام کار آنان که بسیار به اعمال زشت و کردار بد پرداختند، این شد که آیات خدا را تکذیب و تمسخر کردند.» تمسخر آیات الاهی را نتیجه طبیعی زیادی گناهان او می داند. اشاره به اصل و نسب که پدرانش آزادشدگان رسول الله(ص) بودند و پدرش معاویه که فرزند هند جگر خوار بود و در مقابل ذکر اصل و نسب اهل بیت (ع) که به رسول االله(ص) بر می گردد و حسین (ع) که پیامبر او را سید شباب اهل الجنه خوانده است و الان یزید با این اصل و نسب، سرور جوانان بهشتی را به جرم خروج از دین، به شهادت می رساند!! «أمن العدل یا ابن الطلقاء، تخدیرک حرائرک و اماءک و سوقک بنات رسول الله(ص) سبایا؟»(۲۹) «کیف ترتجی مراقبه ابن من لفظ فوه أکباد الا زکیاء و نبت لحمه من دماء الشهداء ؟»(۳۰) « ....منتحیاً علی ثنایا أبی عبدالله، سید شباب اهل الجنه تنکتها بمخصرتک »(۳۱) ۷-۳) تأثیر خطبه های حضرت زینب(س) با توجه به تمام ساختارهای متنی و غیر متنی که به آن اشاره شد، می توان گفت که این خطبه ها دارای تأثیر عمیقی بوده اند. در بررسی تأثیرات این خطبه ها، می توان به نقش مهم و غیر قابل انکار آنها در بیان رسالت کربلا و جلوگیری از تحریف آن توسط یزیدیان اشاره کرد. ولی برای درک بیشتر این تأثیرات، می توان به روایات و کلام برخی از مورخین مسلمان و حتی غیر مسلمان استناد کرد. بعد از به اتمام رسیدن خطبه حضرت در کوفه، راوی می گوید: « به خدا قسم، در این هنگام، مردم را دیدم که سرگردان، گریه و زاری می کردند در حالی که انگشتان خود را از شدت گریه در دهان کرده اند. و در کنار خود پیرمردی را یافتم که گریه می کرد؛ در حالی که محاسن او از اشکان چشمش خیس شده بود و او با خود می گفت: پدر و مادرم فدای شما باد! پیرانتان بهترین پیران و جوانانتان بهترین جوانان و زنانتان بهترین زنان و نسل شما بهترین نسلها، که خوار و مغلوب نمی شوند» . (۱۱: ص ۱۷۴) در مورد تأثیر خطبه ایشان در مجلس ابن زیاد و یزید، مورخان آن را از عوامل مهم سقوط حکومت بنی امیه دانسته اند. کورت فریشر در کتاب خود با نام امام حسین و ایران، در مورد خطبه ایشان در مجلس یزید می نویسد: «هنوز صحبت زینب، دختر علی بن ابی طالب، تمام نشده بود و کسانی که در مجلس یزید بن معاویه حضور داشتند، به دقت، سخنان آن زن را می شنیدند و از شجاعت وی حیرت می کردند. تا آن روز کسی جرئت نکرده بود که آن طور صریح و بدون پرده، ظلم و فسق و رشوه خواری دستگاه خلافت یزیدبن معاویه را روبه رو، با حضور عده ای زیاد شاهد و مستمع با او بگوید.» (۱۰: ص ۵۲۰) سپس در مورد تأثیر این خطبه می گوید: «نطق زینب(س)، دختر علی بن ابی طالب، طوری حکومت اموی را متزلزل کرد که حتی در زمان خود یزیدبن معاویه مردم مدینه، یعنی مردم همان شهری که اسلام از آنجا قوت گرفت و توسعه به هم رسانید، بر ضد حکومت اموی شورش کردند.... سه نفر که هر سه علمدار شورش علیه حکومت اموی شدند، آن روز در مجلس یزید حضور داشتند. یکی از آنها فضل بن عباس بن ربیعه بود که بعد از مراجعت به مدینه، علم شورش را بر افراشت و کشته شد. دیگری عبدالله بن زبیر بود که بعد از شورش فضل بن عباس بن ربیعه در مدینه و کشته شدن او، در مکه شروع به طغیان کرد و مردم مکه را علیه یزید بن معاویه شورانید... سومین شخص مختار بن ابی عبیده ثقفی بود و می توان گفت که آن سه نفر اگر آن روز در مجلس یزید حضور نداشتند و نطق زینب را نمی شنیدند، مبادرت به شورش نمی کردند. اگر چه شورش مختار بن ابو عبیده ثقفی بعد از مرگ یزیدبن معاویه آغاز شد، ولی باز آن مرد تحت تأثیر نطق زینب قرار گرفت.»(همان : ص ۵۲۴) اسد حیدر می گوید: «زینب یزید را به گونه ای خطاب قرار داد که او را از آن خونسردی ظاهری بیرون کشید و او همچون بنده ای گناهکار بود که در دست بانوی بزرگوار است و مورد سرزنش و ملامت قرار می گیرد.» ( ۲: ص ۳۴۷) نتیجه گیری تحلیل گفتمان ادبی همچون دیگر شاخه های آن در دهه های اخیر، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در این روش، متون ادبی از دو جنبه بافت متن و بافت موقعیت بررسی می شوند. تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب(س) با بررسی این دو بافت، به خوبی، شمه هایی از فصاحت و بلاغت کلام ایشان را نشان می دهد. خطبه های ایشان از یک سو، با استفاده از اسالیب و مفاهیم قرآنی و به کارگیری اصول زیباشناسانه و هماهنگی بین متنی و از سوی دیگر، با هماهنگی که میان دو بافت متنی و موقعیتی آنها وجود دارد، توانسته اند به بهترین شکل، فصاحت و بلاغت زینبی را نشان دهند. ایشان در خطبه خود در میان مردم کوفه، با برجسته سازیهای عاطفی – که متناسب با فضای حاکم بر مخاطبان بود- توانست بیشترین تأثیرات را در اهل کوفه به جای بگذارد. در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید، در حالی که بیشترین مصیبتها بر اهل بیت وارد شده بود و کسی را یارای مقابله با یزیدیان نبود، با به کارگیری اسلوب برهانی و استدلالی و تخطئه کردن ابن زیاد و یزید، توانست تأثیرشگرفی را در طول تاریخ بر جای بگذارد و رسالت برادر را به بهترین شیوه ممکن، به انجام برساند. منابع ۱٫ آقا گل زاده، فردوس. مقایسه و نقد رویکردهای تحلیل کلام و تحلل کلام انتقادی در تولید و درک متن. رساله دکتری زبان شناسی همگانی. تهران : دانشگاه تربیت مدرس. ۱۳۸۱ش. ۲٫ اسد، حیدر. مع الحسین فی نهضته. ۳٫ بهرامپور، شعبانعلی. درآمدی بر تحلیل گفتمان . تهران : انتشارات فرهنگ گفتمان، ۱۳۷۹ش . ۴٫ حفنی، حسین. تحلیل الخطاب . المؤتمر العلمی الثالث، تحلیل الخطاب العربی( بحوث مختاره). عمان: جامعه فیلادلفیا. ۵٫ روزنامه توسعه. درباره تحلیل گفتمان.۱۳۸۰/۹/۶٫ ۶٫ سید قطب. النقد الادبی اصوله و مناهجه . دارالشرق، ۲۰۰۶م . ۷٫ شعیری، محمد رضا. نشانه معنا شناختی گفتمان . تهران : سمت، ۱۳۸۵ ش . ۸٫ الصالح، صبحی . نهج البلاغه . قم: منشورات دارالهجره. ۹٫ فرکلاک، نورمن. تحلیل انتقادی گفتمان . ترجمه فاطمه شایسته پیران و دیگران. تهران : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز تحقیقات و رسانه ها، ۱۳۷۹ش . ۱۰٫ فریشلر، کورت . امام حسین و ایران . ترجمه ذبیح الله منصوری . تهران : انتشارات جاویدان، ۱۳۶۲ش. ۱۱٫ القزوینی، عبدالحسین. صناعه الخطابه. بیروت : مؤسسه البلاغه، ۱۹۸۸م . ۱۲٫ محدثی،جواد . پیام های عاشورا. قم: تحسین، ۱۳۸۱ ش . ۱۳٫ مطهری، مرتضی . حماسه حسینی، ج ۳، تهران : انتشارات صدرا، ۱۳۶۶ش . ۱۴٫ مک دائل دایان. مقدمه ای بر نظریه های گفتمان . ترجمه حسینعلی نوذری، تهران : انتشارات فرهنگ گفتمان، ۱۳۸۰ش . ۱۵٫ میلز، سارا. گفتمان . ترجمه فتاح محمدی . زنجان: نشر هزاره سوم، ۱۳۸۲ش . ۱۶٫ الهاشمی، احمد. جواهر البلاغه، نشر الهام، ۱۳۷۹ ش. پی نوشت * استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تربیت مدرس. ** کارشناس ارشد ادبیات عربی دانشگاه تربیت مدرس. ۱٫ در مجلس ابن زیاد، او خطاب به حضرت زینب(س) گفت: الحمدالله الذی فصحکم و قتلکم و اکذب أحدوثتکم: سپاس خدایی را که شما را رسوا کرد و کشت و دروغتان را ثابت کرد. ۱۱: ص۱۷۶ ۲٫ حضرت زینب(س) در خطبه خود در مجلس یزید، او را «ابن من لفظ فوه أکباد الازکیاء» خواند؛ یعنی: پسر کسی که جگر پاک ترین بندگان خدا را درید.(همان) ۳٫ و علی الإسلام السلام؛ إذا قد بلیت الامه براع مثل یزید. (۱۳: ص۳۰) ۴٫ وای بر شما ای اهل کوفه، آیا می دانید چه جگری از رسول خدا شکافتید؟ و آیا می دانید کدام دختر او را مورد تماشای دیگران قرار دادید؟ و چه خونی از او بر زمین ریختید و چه حرمتی از او دریدید؟ ۵٫ کار زشت و ناشایستی انجام دادید و جنایت بزرگی کردید و ظلم و ستمی عظیم به بزرگی زمین و آسمانها مرتکب شدید. ۶٫ کوشش شما به ناامیدی کشید و دستهای شما از رحمت خدا کوتاه شد و معامله شما موجب خسران و زیان شما گردید. ۷٫ و چگونه می توانید بشورید و پاک کنید قتل پسر پیامبر خاتم و معدن رسالت و سید جوانان اهل بهشت را آن کسی که پناهگاه نیکان شما و جایگاه امن در بلاهای سخت و پرچم حجت شما و زبان سنت در میان شما بود. ۸٫ در میان شما جز خودستایی و فساد و سینه های پر از کینه نیست. ۹٫ هرگز آب دیدگانتان فرو نایستد و ناله هایتان ساکت نشود. ۱۰٫ دور باشید از رحمت خدا و هلاکت برای شما باد. ۱۱٫ ای مردم کوفه، ای صاحبان مکر و خدعه. ۱۲٫ وای بر شما ای مردم کوفه. ۱۳٫ آری، به خدا قسم که بسیار گریه کنید و بسیار کم بخندید. ۱۴٫ مثل شما مثل زنی است که رشته های خود را به استواری می بافد و سپس از هم باز می کند. ۱۵٫ شما مانند گیاهان مزبله هستید که قابل خوردن نیستند و مانند نقره ای هستید که زینت قبورید. ۱۶٫ خاتم و معدن رسالت، آن کسی که در گرفتاریها پناهگاه شما و در مقام مجادله با دشمنان راهنمای شما بود. ۱۷٫ ذلت و بیچارگی شما را احاطه کرده است. ۱۸٫ آیا تعجب می کنید که آسمان خون ببارد. ۱۹٫ چه زاد و توشه زشتی برای خود در عالم فراهم نمودید که موجب غضب خدا گردید و عذاب جاویدان برای شما آماده شد. ۲۰٫ همانا به غضب خدا دچار شدید. ۲۱٫ بدون شک، عذاب آخرت سخت تر و خوار کننده تر است. و در آن روز مهلت داده نمی شوید. ۲۲٫ پروردگار شما در کمین است. ۲۳٫ یا أهل الکوفه، یا أهل الختر و الغدر. ۲۴٫ به جز زیبایی ندیدم. آنان قومی بودند که خدا کشته شدن را بر آنان نوشته بود، پس به سوی آرامگاههای خود رفتند. ۲۵٫ ای یزید، آن گاه که راههای زمین و آسمان را به روی ما بستی و ما را همانند اسیران، به گردش درآوردی پنداشتی که خداوند تو را عزیز و ما را خوار و ذلیل ساخته است؟ ۲۶٫ بسی جای شگفتی و تعجب است که حزب خدا به دست حزب شیطان کشته شود. خون ما از پنجه های شما می چکدو پاره های گوشت بدن ما از دهانهای شما می ریزد و آن جثه های پاک را گرگها و کفتارهای بیابان می درند. ۲۷٫ به خدا سوگند، یاد ما را از دلها و وحی ما را محو نتوانی کرد و به جلال ما هرگز نخواهی رسید و نمی توانی لکه ننگ این ستم را پاک کنی. رأی و نظر تو بی اعتبار و زمان دولت تو اندک و اجتماع تو به پریشانی و نابودی خواهد کشید. ۲۸٫ اندکی آهسته و آرام تر. ۲۹٫ ای پسر آزاد شده جد بزرگوار ما، آیا از عدل است که تو زنان و کنیزکان خود را در پرده بنشانی و پرده نشینان رسول خدا(ص) را این طرف و آن طرف برانی؟ ۳۰٫ در حالی که با چوب دستی بر لب و دهان ابا عبدالله سید جوانان اهل بهشت، می زنی. منبع : فصلنامه سفینه شماره ۲۲