تفسیر آیات مربوط به روز قیامت از زبان رسول اللّه
تفسیر آیات مربوط به روز قیامت از زبان رسول اللّه
0 Vote
103 View
نویسنده: ابوالفتوح رازی (قرن ۶) روز قیامت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «یوم یأتی بعض ایات ربّک لاینفع نفسا ایمانها...» هر شب که آفتاب فرو شود، خدای تعالی آن را به آسمان هفتم برد در سرعت آن که فرشتگان برند در زیر عرش بدارد. چون وقت طلوعش نزدیک رسد، دستوری خواهد گوید: بار خدایا! چه فرمایی از مشرق برآیم یا از مغرب؟ همچنین باشد تا آن وقت که خدای زده است برای قبول توبه بندگان که از آن وقت درگذشت، آن اعلام قبول توبه نباشد و آن آنگه باشد که معاصی در زمین بسیار شود و معروف، منکر شود، کس به او امر نکند و منکر فاش شود، کس از او نهی نکند. چون چنین باشد آفتاب بر عادت چون به زیرِ عرش آید و مقدار ساعات شب بگذرد از خدای تعالی دستوری خواهد گوید بار خدایا چه فرمایی؟ از مشرق برآیم یا از مغرب؟ هیچ جواب ندهند او را که ساعتی باشد ماه را برِ آفتاب آرند و باز دارند، دیگر باره به یک جای دستوری خواهند، جواب ندهند تا مقدار سه شبانه روز بگذرد، طول آن شب کس نداند مگر آنان که عادت دارند که به نماز شب برخیزند و آن گروهی اندک باشند در آن روزگار پوشیده و خوار و مهین آن شب بر عادت نخسبند. * * * چون به وقت نماز رسد برخیزند و نماز شب بکنند و در آسمان نگرند تا صبح برآمد، ستارگان بر جای خود باشند با خود گویند: مگر شب غلط کردیم و یا نماز سبک کردیم؟ دیگر باره با سرِ نماز و تسبیح شوند تا چندبار چنین کنند و ستاره هم بر جای خود بینند، بترسند از آن و خائف شوند و یکدیگر را آواز دهند و به مسجدی که در محلّشان باشد حاضر آیند و این حال با یکدیگر بگویند و بگریند و جزع کنند. چون مقدار سه شب بگذرد حق تعالی جبریل را بفرستد تا آفتاب و ماه را گوید خدای می فرماید شما را که: هر دو به یک جای از مغرب برآیی، آنگه بفرماید تا نور ایشان بستانند، ایشان بکایی و جزعی کنند و مراد آن فرشتگان باشند که بر آفتاب و ماه موکّل اند از فزع و هول قیامت چنان که اهل آسمان ها و سرادقات عرش بشنوند و از آن گریه ایشان بگریند. آنگه آفتاب و ماه را بیارند نور از ایشان بستده، بمانند دو جرم سیاه و از مغرب برآرند آن متهجّدان و نمازکنان که آن بینند بگریند و جزع کنند و آنان که غافل باشند چون مُردگان از گورها برخیزند: «وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ القَمَرُ» و «اِذاالشَّمسُ کُوِّرَت» و اهل دنیا با یکدیگر بنالند و مدهوش شوند و مادران از فرزندان مشغول شوند و شیردهندگان کودکان شیرخواره رها کنند و آبستنان، بچه بیندازند. اما صالحان را گریه سود دارد و طالحان و کافران را گریه سود ندارد. چون آفتاب و ماه به میان آسمان رسند جبرئیل بیاید و ایشان را برگرداند و با مغرب برد و به درِ توبه فرو برد. یکی از صحابه گفت: یا رسول اللّه ! درِ توبه چه باشد؟ رسول صلی الله علیه و آله گفت: بدان که خدای تعالی از ورای مغرب دری آفرید بر او دو مصراع از زرِ سرخ به انواع جواهر از مصراع تا مصراع چهل ساله راه است. سواری نیک رو را و آن در تا خدای آفرید، گشاده است تا به آن روز که آفتاب از مغرب برآید، پیش از آن هیچ بنده نباشد که توبه نصوح کند و اِلاّ توبه او به آن در به آسمان برند و بر خدای رفع کنند. مُعاذ جبل گفت: یا رسول اللّه ! توبه نصوح کدام باشد؟ گفت: آن که گناه کار بر گناه پشیمان شود، عذر خواهد با خدای و نیز بر سر گناه نشود، چنن که شیر با پستان نشود. جبریل ماه و آفتاب را فرو برد و حق تعالی بفرماید تا آن در فراز کنند و برهم دوزند چنان که هیچ شکافی نباشد آن جا چون آن در بستند، پس از آن قبول توبه هیچ تائب نباشد و پس از آن هیچ کافر را ایمان سود ندارد و هیچ مؤمن را اطاعت سود ندارد اِلا آنچه پیش از آن کرده باشد. کلید واژگان (برچسب ها): تفسیرآیاتروز قیامترسول اللّه منبع: گنجینه > مهر و آبان ۱۳۸۵، شماره ۶۱ ، صفحه ۷۹