آشنایی با تقریب مذاهب اسلامی

آشنایی با تقریب مذاهب اسلامی

آشنایی با تقریب مذاهب اسلامی

Publication year :

1387

Publish number :

اول

Publish location :

تهران - ایران

Number of volumes :

1

(0 آرا)

QRCode

(0 آرا)

آشنایی با تقریب مذاهب اسلامی

  اثر محمدتقى فخلعى، پژوهشى است پیرامون مسئله تقریب مذاهب و تببین نقش حج در آن، که به زبان فارسی و در دوران معاصر نوشته شده است. ساختار کتاب با پیشگفتارى از نویسنده آغاز و مطالب در پنج بخش سامان یافته است. نویسنده در ابتدا به تببین و توضیح مسئله تقریب مذاهب و امکان و جواز آن پرداخته و سپس، اصول و مبانى آن را تشریح کرده است. در پایان، از موانع تقریب و نقش حج در آن، بحث به میان آورده است. گزارش محتوا در پیشگفتار، به توضیح موضوع کتاب، پرداخته شده است. در بخش اول، مقصود از تقریب مذاهب اسلامى، توضیح داده شده است. به نظر نویسنده، با وجود تأکیدى که در زمان ما بر مسئله تقریب مذاهب اسلامى مى‌شود، تاکنون تعریف یک‌سانى از آن، که مورد اتفاق نظر صاحب‌نظران مسلمان باشد، ارائه نشده است؛ ازاین‌رو، نویسنده دیدگاه‌هاى موجود درباره چیستى و چگونگى تقریب مذاهب اسلامى را به‌صورت زیر عنوان و بررسى کرده است: گزینش مذهب معیار؛ وانهادن مسائل اختلافى؛ آزادى در گزینش هریک از مبانى و دیدگاه‌هاى مذاهب؛ ملاحظات و مصلحت‌اندیشى‌هاى سیاسى و گفتگوى صحیح و سازنده مذاهب. به نظر نویسنده، مقصود از تقریب، تعامل علمى و عملى مذاهب اسلامى بر مبناى مشترکات و احترام متقابل است که با احساس اخوت و تسامحى معقول و شیوه‌اى عالمانه، برکنار از احساس نفرت و عارى از تعصبات غیر منطقى و به‌دور از روشى عوامانه حاصل مى‌شود؛ به تعبیر دقیق‌تر، تقریب مذاهب اسلامى، به معناى ترویج فرهنگ گفتگوى صحیح و سازنده بر اساس اصول و مبانى مشترک با هدف درک یکدیگر و دستیابى به رشد علمى و مذهبى است. بنابراین، مذاهب اسلامى مى‌توانند ضمن پایبندى به مبانى و دیدگاه‌هاى خود، در سایه تعامل منطقى و گفتگوى علمى یکدیگر را درک کنند و به هم نزدیک شوند. به اعتقاد نویسنده، این شیوه تقریب، از آن حیث که جنبه گفتگو و صورت نظرى دارد، صرفاً در میان خواص امت و صاحب‌نظران اسلامى قابل طرح است و شامل عوام مسلمین نمى‌شود، اما تردیدى نیست که وجود چنین نگرشى در میان خواص امت، به روى نگرش عوام مسلمان که سخت تحت تأثیر علما و فضاى حاکم بر جامعه خویش هستند، تأثیرى ژرف مى‌گذارد و در عمل به ایجاد حسّ تفاهم و مداراى مذهبى در میان عموم مسلمین مى‌انجامد. مسئله تقریب مذاهب اسلامى، همچنان‌که موافقان و منادیان فراوانى در کشورهاى مختلف اسلامى دارد، با مخالفت برخى اندیشمندان مسلمان نیز مواجه است. مخالفت اینان به دو پندار متفاوت بازمى‌گردد: برخى تقریب مذاهب اسلامى را ناممکن مى‌پندارند و برخى آن را اساساً جایز نمى‌شمارند. نویسنده در بخش دوم، هریک از این دو پندار را به‌اختصار بررسى کرده است. نویسنده بر این باور است که مخالفت برخى پیروان مذاهب اسلامى با تقریب و روا ندانستن آن از حیث مذهبى، زاده برداشت نادرستى است که از این موضوع داشته‌اند؛ چراکه اینان غالباً ً تقریب مذاهب را به معناى انفعال مذاهب در برابر یکدیگر و مستلزم دست شستن از پاره‌اى عقاید و دیدگاه‌هاى اساسى هر مذهب به سود مذهب دیگر انگاشته‌اند. این در حالى است که نویسنده از این مقوله تعریف متفاوتى ارائه داده و معتقد است که تقریب مذاهب اسلامى، اساساً چیزى جز تعامل و گفتگوى مفید و قانونمند مذاهب نیست؛ چیزى که ریشه در فرهنگ اصیل اسلامى و آموزه‌هاى قرآن کریم دارد.