تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (س)
تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (س)
Author :
Publisher :
Publish number :
اول
Publication year :
1386
Number of volumes :
1
Publish location :
تهران- ایران
(0 آرا)
(0 آرا)
تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (س)
مقدمه بسم الله الرحمن الرحیم حرکتهاى بزرگ تاریخى بیش از هر چیز مدیون شخصیتهاى برجسته اى است که با نفوذ خود بر افکار و اندیشه هاى ملت ها تحولات عمیقى را در جامعه بشرى ایجاد کرده اند. آنان همچون انبیاى عظام و اولیاى الهى علاوه بر پایه گذارى تحولات و نهضتهاى فرهنگى شخصا براى تغییر وضع موجود و جایگزینى نظام مطلوب وارد میدان شده و ماندگارترین تحولات اجتماعى را آفریده اند. پدیده انقلاب اسلامى و نهضت امام خمینى (س ) نیز از همین منظر قابل شناسایى است ، چه این انقلاب با رهبرى منحصر به فرد خود توانست مبداء تحولات بنیادین در حیات سیاسى ، اجتماعى و فرهنگى ملت ایران و سر آغاز بسیارى از جنبشها و حرکتهاى تحول زا در جوامع اسلامى شود. مجموعه حاضر بانگاهى جدید به نظریه هاى انقلاب که با بسیارى از نظریات اندیشمندان علوم اجتماعى و سیاسى جهان تفاوت دارد، به بررسى ویژگیهاى نگرش امام (س ) در خصوص انقلاب و تغییر و تحول اجتماعى پرداخته است تا از این رهگذر چراغى فرا روى دانش پژوهان اندیشه هاى جامعه شناحتى آن حضرت قرار دهد. از آنجا که تحول اجتماعى مجموعه اى از تغییرها در عملکردهاى یک جامعه محسوب مى شود - که جز از منظرى رفیع قابل مشاهده نیست - دگرگونى جوامع بطور عمده با مفهوم تغییر اجتماعى ، که لزوما یک پدیده جمعى است ، مورد بررسى قرار مى گیرد. تغییر اجتماعى ، شرایط و شکل زندگى یا زمینه فکرى و روحى بخش وسیعى از یک جامعه را دگرگون سازد؛ به طورى که مى توان بین چند مقطع زمانى ، مجموعه تغییرات یا نتایج آنها را مشخص نمود. بر همین اساس کوهن (۱) در کتاب خود دگرگونیهاى حاصل شده از فرآیند انقلاب را در تغییر ترکیب طبقاتى نخبگان ، نهادهاى سیاسى و دگرگون شدن وظایف و ساختار اجتماعى آنها دانسته است . از مجموعه آرا و سیره عملى امام خمینى (س ) در خصوص فرآیند انقلاب و دگرگونیهاى آن چنین استنباط مى شود که ایشان ضمن توجه به موارد مزبور به عنصر دگرگونى ارزشها بسیار اهمیت مى دهند و براى آن جایگاهى ویژه قائلند. اما نظر به اینکه نقطه کانونى هر انقلاب تغییر نظام سیاسى و نخبگان حاکم است ، ابتدا به موضوع امام در این زمینه مى پردازیم . امام (س ) با حکومت و نظام سیاسى زمان خود به عنوان غاصب قدرت مخالف بود و خواستار بازگشت قدرت به نخبگان مؤ من و معتقد جامعه اسلامى از طریق تغییر نظام سیاسى گردید. وى با اعلام این که سلطنت خلاف اسلام است ، فصلى تازه در تاریخ سیاسى اسلام گشود و بر اساس اصل (اعتقاد به توحید) ضمن نفى اطاعت و تسلیم در برابر غیر خدا، اصل آزادى بشر را نیز به دیگران آموخت . از منظر امام (س ) نوع نظام سیاسى و نخبگان حاکم از عوامل مهم و اصلى اصلاح و افساد یک جامعه است که با توجه به قدرت و توانمندى اسلام و حکومت اسلامى در به سعادت رسانیدن جوامع انسانى ، اداره امور و مقدرات آن ، تحقق عدالت اجتماعى و نفى مظاهر ظلم و فساد، همه مسلمانان را به کسب قدرت سیاسى و تشکیل حکومت اسلامى دعوت کند. در اندیشه امام ، براندازى رژیم موجود و تاءسیس رژیم مطلوب از اهداف اولیه انقلاب به حساب مى آید؛ اما خود در مراحل بعدى و سیله اى براى ایجاد تغییرات اساسى در جامعه در جهت اصلاح امور فردى و اجتماعى ، بازیافتن استقلال روحى و آزادى در جامعه در ایجاد جامعه اى سالم ، مستقل و عادل که به لحاظ اقتصادى ، فرهنگى و اجتماعى مبنى بر دیانت اسلام مى باشد. در اندیشه امام (س )، ریشه کن نمودن معیارهاى غیر الهى و ایجاد تحول بنیادین در جهت حاکمیت ارزشهاى الهى فقط با یک حرکت فرهنگى اصیل و فراگیر امکانپذیر است . انقلاب اسلامى ایران با رهبرى منحصر به فرد و با پشتوانه محکم دینى و اعتقادى و آرمانهاى اسلامى خود به صحنه آمده و بر مبناى مفاهیم و روشهایى تازه و متفاوت از حوزه تمدن غرب عمل کرد و با ایجاد دگرگونى و تغییر اساسى در افکار و عقاید و ارزشهاى انسانى منشاء تغییرات و تحولات دامنه دار در داخل و خارج کشور شد. بر این اساس توان یکى از مهمترین شاخصهاى شناخت نهضت امام خمینى را حرکت معنوى جامعه به سوى آرمانهاى متعالى اسلام دانست . حضرت امام (س ) تدبیر، اراده و خواست خداوند متعال را شرط اصلى و کلیدى هر تغییر و تحولى مى دانست و وجود شرایط و زمینه هاى اجتماعى مناسب و فعالان انسانى و... را اسباب و موجبات زمینى و مادى تحقق و خواست و اراده خدا محسوب مى کرد. وابستگى به اجانب و بیگانگان ، مخالفت با اسلام ، ظلم ، فساد، شکاف عمیق بین دستگاه حاکمیت و توده مردم و ایجاد ذهنیت و باور عمومى نسبت به وضع موجود و مطلوب از جمله این شرایط و زمینه هایى است که حضرت امام به نحوى در بیانات و آثار خود به آنها اشاره نموده است . نکته قابل توجهى که از مجموعه آرا و سیره عملى حضرت امام (س ) دریافت مى شود، این است که ایشان علاوه بر تغییر رژیم سیاسى به تغییرات بنیاردین ساختارها، نهادها و ارزشها در فرآیند انقلاب معتقد بوده است ، اما ضمن اتخاذ موضوع مثبت در قبال تغیرات اجتماعى ، شیوه اعمال آن را بر حسب زمان و شرایط، تغییر داده است . از دیدگاه امام (س ) شیوه ها و روشهاى تغییر (انقلاب )، شیوه هاى مسالمت آمیزى همچوت افشاگرى ، تبلیغات ، تظاهرات و اعتصابات است که معمولا در جوامع دموکراتیک نیز به لحاظ ثبات و استقرار نهادهاى جامعه مدنى و تبعیت قدرت سیاسى از اراده مردم ، صورت مى گیرد؛ همان طور که ملاحظه مى شود ایشان حرکت هاى مسلحانه و کاربرد زور و خشونت را عنصر اجتناب ناپذیر در فرآیند انقلاب نمى داند؛ اما در صورت ضرورت کاربرد آن را نیز نفى نمى کند، به طورى که به نحوى شایسته در آغاز انقلاب با نفوذ معنوى خود، ارتش و نیروهاى مسلح را به پیوستن به مردم انقلابى دعوت کردند که مؤ ثر نیز واقع شد. امام با درک صحیح از روح و جوهر دین ضمن اشاره به یکى از وظایف دینى چنین مى فرماید: (خلاصه اعلان برائت مرحله اول مبارزه و ادامه آن مراحل دیگر وظیفه ماست و در عصر و زمانى جلوه ها و شیوه ها و برنامه هاى متناسب خود را مى طلبد و باید دید که در عصرى همانند امروز که سران کفر و شرک همه موجودیت توحید را به خطر انداخدته اند و تمامى مظاهر ملى و فرهنگى ، دینى و سیاسى ملتها را بازیچه هوسها و شهوتها نموده اند؛ چه باید کرد؟)(۲) به طور کلى از مجموعه فرموده ها و سیره عملى حضرت امام (س ) در زمینه تغییرات و تحولات اجتماعى چنین استنباط مى شود که ایشان بیش از هر چیز به آگاهى و بیدارى مردم مسلمان اهمیت مى داد. افشاگرى نسبت به مفاسد و مظالم ، وابستگى به بیگانگان ، مخالفت رژیم با اسلام و همچنین ترسیم موضع اسلام و ترویج نظریه حکومت اسلامى از جمله کارهاى فرهنگى - سیاسى مى باشد که بیش از هر اقدامى بدان توجه داشت . ایشان از توده مردم ؛ یعنى قشرهاى متوسط به پایین ، قشرهاى مؤ من به آرمانهات اعتقادها و شعارهاى انقلاب ، به عنوان یکى از مهمترین عاملان فعال در انقلاب یاد مى کند؛ اما این نکته را نیز خاطرنشان مى سازد که آگاهى ، بیدارى و ایجاد ذهنیت و باور عمومى مى باید توسط قشر آگاه جامعه ، روحانى و دانشگاهى ، نخبگان مذهبى و سیاسى انجام گیرد. بر همین اساس جنبش اجتماعى در ایران به طور عمده به رهبرى علماى دینى بر ضد اعطاى امتیازهاى متعدد به بیگانگان و همچنین علیه برخى مظاهر نوین خلاف یا ضد دین ، صورت گرفت که هر یک بطور غیر مستقیم به صورت زمینه هاى تاریخى و الهام بخش بر پیدایش انقلاب اسلامى ، تاءثیر گذاشتند. مردم ایران که خواهان حقانیت ، مشروعیت و آزاد اندیشى بودند با تغییر محیط اجتماعى خود که به نصرت خدا و امدادهاى غیبى و وحدت بین نخبگان حوزه و دانشگاه صورت گرفت خود را از ارزشهاى منحط و فرهنگ هاى وارداتى و مصرفى نجات دادند. ویژگیهاى این مجموعه : ۱٫در تنظیم این مجموعه کوشیده شده است عبارتها با توجه به پیام صریح و اصلیشان در ذیل نزدیکترین عنوان آن آورده و تا حد امکان از تکرار در ذیل دیگر عنوانها خوددارى شود؛ بنابراین براى دسترسى به کلیه دیدگاههاى امام درباره یک موضوع نمى توان تنها به موارد مذکور زیر همان عنوان اکتفا نمودت لذا مراجعه به دیگر عناوین مجموعه اجتناب ناپذیر است . ۲٫از آنجا که ترتیب و تفکیک موضوعهاى این مجموعه توسط حضرت امام (ره ) صورت نگرفته است ؛ جمع آورى و تنظیم آنها به صورت فعلى ناچار کاستیهایى اجتناب ناپذیر دارد. ۳٫در تنظیم قطعات منتخب داخل هر یک از فصول ، برتیب و توالى تاریخى صدور آنها ملاک بوده است ، نه توالى منطقى مطالب در این خصوص ، قطعات منتخب از وصیتنامه بر اساس تاریخ قرائت آن تنظیم یافته است . ۴٫تاریخ صدور پیامها و سخنرانیهاى حضرت امام که از صحیفه نور و دیگر آثار ایشان اخذ گردیده است ، در ذیل هر قطعه ذکر و مشخصات کامل مآخذ بر اساس شماره مسلسل در انتهاى کتاب آورده شده است که راهنمایى مناسب نیز براى محققان و مخاطبان مى باشد.