زندگانی امام حسین علیہ السلام

زندگانی امام حسین علیہ السلام

زندگانی امام حسین علیہ السلام

Publish number :

14

Publication year :

1388

Number of volumes :

1

(0 آرا)

QRCode

(0 آرا)

زندگانی امام حسین علیہ السلام

کتاب زندگانی امام حسین(ع) از سید هاشم رسولی محلاتی در ۱۷ بخش و ۵۱۹ صفحه توسط انتشارات نشر فرهنگ اسلامی، چاپ و منتشر شده‌است. این کتاب حاوی سرگذشت‌نامه‌ای از امام حسین (ع) است که با موضوعاتی مانند «ولادت»، «دوران کودکی و دامان پر مهر جد، پدر و مادر»، «از رحلت رسول خدا(ص) تا شهادت امیرالمومنین(ع)»، «پس از شهادت پدر»، «پس از شهادت برادر»، «ولیعهدی یزید»، «دوران حکومت یزید تا قیام و نهضت امام حسین(ع)»، «حرکت امام (ع) به سوی مکه و ماجراهای پس از آن»، «در کربلا چه گذشت؟»، «شهادت امام(ع) و چکیده‌ای از فضایل و مکارم اخلاق امام حسین(ع)» پرداخته است. چکیده کتاب در فصل اول کتاب در مورد ماه و روز ولادت امام حسین(ع) که مشهور است در پنجم شعبان سال چهارم هجری بوده، صحبت شده است. در روایات است که برای نامگذاری امام حسین(ع) پیامبر از جبرئیل سوال نمود، که در پاسخ، جبرئیل، نام «شبیر» فرزند هارون را به دلیل مقام هارون با حضرت موسی (ع) نسبت به حضرت علی (ع) با پیامبر (ص) اعلام کرد که به زبان عربی حسین نامیده شد. سپس روایت «اسما» دختر عمیس از گریه رسول خدا از آینده غم‌انگیز نوزاد صحبت شده که نشان از خبر شهادت امام حسین(ع) قبل از وقوع حادثه کربلا را می‌دهد. در این فصل از فرشته‌ای به نام «فطرس» یاد شده است که بدلیل تولد امام حسین(ع) مورد عفو الهی قرار گرفته‌است. فصل بعدی به دوران کودکی امام حسین(ع) میپردازد. روایت زیادی در موضوع علاقه پیامبر (ص) به امام حسین(ع) بیان شده که یکی از مهمترین آنها روایت « حسین منی و انا من حسین » است. سپس روایاتی در مورد خبر شهادت امام حسین(ع) به پیامبر بیان شده که جبرئیل مشتی از خاک کربلا را به پیامبر داده و پیامبر آن را به امانت نزد ام سلمه گذاشت و فرمود: هر زمان این خاک خونین شد، بدان حسین (ع) کشته شده‌است. محلاتی در بحث بعدی به شرح حال امام حسین(ع) بعد از رحلت پیامبر و شهادت مادر و برادر ایشان پرداخته است. بخشی از کتاب توضیحاتی در مورد برخی روایات در مورد شرکت امام حسین(ع) و امام حسن (ع) در فتح ایران، افریقا و جریانات دیگر از قبیل دفاع از خانه عثمان و ... سخن گفته که اهمال در نقل مورخین می‌تواند بهترین دلیل برای شرکت نکردن آنان در این جنگ‌ها و عدم وقوع چنین اموری باشد. سپس نبرد امام حسین(ع) در رکاب پدرش در پیکار با ناکثین، قاسطین و مارغین را توضیح داده‌است. در فصل چهارم با عنوان «پس از شهادت پدر»، محلاتی به موضوع امام حسین(ع) نسبت به صلح امام حسن (ع) پرداخته و بیان می‌کند امام حسین(ع) با صلح برادرش با معاویه سخت مخالف بوده و در کتاب در خصوص مخالفت امام حسین(ع) توضیحاتی ارائه شده‌است. نویسنده در بخشی دیگر به خلافکاری‌های معاویه مانند شرابخواری، رباخواری و ... از روی مدارک اهل تسنن پرداخته که در این قسمت استنادهایی از نویسندگانی چون احمد بن حنبل، ابوالفرج و ... و کتابهایی مانند مروج الذهب، الغدیر، شرح ابن ابی حدید و ... آمده‌است. در فصل هفت نویسنده به تفضیل به دوران حکومت یزید تا قیام و نهضت امام حسین(ع) در ۱۲ بخش پرداخته‌است. این بخشها شامل فرستادن نامه یزیدبن معاویه به ولید، حاکم مدینه در خصوص مرگ معاویه شروع و تا بخش پایانی که حرکت امام حسین(ع) به سمت مکه است ادامه می‌یابد. شیخ مفید در این خصوص روایت می‌کند که شبی که امام به سمت مکه حرکت کرد شب یکشنبه ۲۸ رجب سال ۶۰ هجری بوده‌است. محلاتی در تحقیق و بررسی های خود نخستین انگیزه و مهمترین علت قیام امام حسین(ع) را احساس مسولیت دینی و قیام به یک وظیفه اسلامی و الهی می‌داند که در روایاتی از امام حسین(ع) در کتابهایی مانند امالی شیخ صدوق آمده که امام حسین(ع) میفرماید: «کسی مانند من با کسی مانند او بیعت نمی‌کند» و «باید فاتحه اسلام را خواند در حکومتی که مردم در آن گرفتار زمامداری مانند یزید شوند». نویسنده نظرات و نقل‌هایی از نویسندگان معاصر مانند محمد عبده، محمد عبدالباقی، علائلی را به عنوان شاهدی بر گفتار خویش آورده‌است. در فصل دیگر با عنوان حرکت امام حسین(ع) به سوی مکه، ماجراهایی که برای کاروان امام حسین(ع) رخ داده را با ارائه سند بیان نموده، سپس بازتاب ورود امام حسین(ع) به مکه را به سه دسته (مردم مسلمان، حکومت بنی امیه، و افرادی چون عبدالله بن زبیر) تقسیم کرده که هر دسته بازتاب‌ها متفاوتی داشته‌اند. فصل ۱۳ تا ۱۶ به ورود کاروان امام حسین(ع) به کربلا، وقوع حادثه کربلا، و شهادت امام حسین(ع) و یارانش اختصاص یافته‌است. در روایاتی از تاریخ نویسان است که پس از آنکه عبیدالله بن زیاد، عمر سعد را به کربلا فرستاد پس از یک سخنرانی که با تعریف و تمجید یزید شروع شد، مردم را به اجبار با جنگ با امام حسین(ع) فراخواند و مردم که خود را در تنگنا دیدند، لباس رزم پوشیده ولی در حرکت به سمت کربلا بیش از نیمی از آنها به بهانه‌های مختلف فرار کردند و خود را به سپاه امام حسین(ع) رساندند که در کتابهای لهوف و عقدالفرید و تاریخ یعقوبی نیز به این مهم اشاره شده‌است.