شیوه های تفسیری قرآن

شیوه های تفسیری قرآن

شیوه های تفسیری قرآن

Publication year :

1387

Number of volumes :

1

Publish number :

دوم

Publish location :

قم

(0 آرا)

QRCode

(0 آرا)

شیوه های تفسیری قرآن

شیوه‌های تفسیری قرآن کریم که با اهتمام آقایان موسی دانش و حبیب روحانی ترجمه شده است اثر دانشمند و استاد مصری مصطفی صاوی جوینی به نام مناهج فی التفسیر می‌باشد. مناهج التفسیر، کتابی است تحقیقی و ادبی که شیوه‌های تفسیری را از دوران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم تا پایان قرن سوم هجری بررسی و نقد می‌کند. ساختار کتاب  محتوای مقدمه در مقدمه این اثر، بطور مختصر مراحل تفسیر که از زمان پیامبر شروع و سپس به ابن عباس در قرن اول و بعد مکتب لغوی، خردگرایی و روایی میرسد بازگو و از روش و سبک خود در بررسی این مراحل و مکاتب صحبت کرده و در ضمن بررسی شیوه مفسران به ارائه شخصیت مؤلف و بازتاب تمدن عصر آنان می‌پردازد زیرا ایشان معتقدند که بین اینها ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. اثر حاضر در پنج بخش با عناوین شیوه قرآنی در قرائت و تفسیر ، ابن عباس پدر تفسیر، مکتب لغوی در شیوه تفسیری، خودگرایی در تفسیر جاحظ و طبری و شیوه تفسیر روایی قرآن آمده است. محتوای بخش اول و دوم در بخش اول روش قرآنی در قرائت، تلاوت و تفسیر را با اتکا به آیات قرآنی و روایات نبوی شرح داده که در حقیقت روش تفسیر قرآن در عصر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را دربر دارد و آن عبارت از دل سپردن به قرآن و فهم دقیق و تاثر شدید از قرآن.  در بخش دوم روش تفسیری صحابه پس از رحلت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم که ابن عباس طبق نظر مؤلف پدر تفسیر قرآن نامیده شده است مطرح می‌شود. زمانی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم چشم از جهان فروبست برخی از صحابه، در شهرها پراکنده و کارهای خلافت را بر عهده گرفتند. آنان عملا به اجرای احکام اسلام سرگرم شدند. بنابراین روش آنان تفسیر عملی قرآن بود و همین عمل آنان به قرآن تفسیر عملی قرآن شمرده می‌شد. وسائل و ابزاری که ابن عباس در تفسیر خود از آنها مدد جسته و کمک می‌گرفت عبارتند از: علم به اسباب نزول ، علم به لغات قبائل، علم به اشعار عرب و استشهاد به شعر در تفسیر لغات قرآن، علم به آداب ورسوم عرب جاهلی، تفسیر قرآن به قرآن، مراجعه درست و توام با احتیاط به اهل کتاب ، علم به جغرافی کشورهای اسلامی و اهتمام وی به دانستن قصه‌های قرآن و مواضع آنها می‌توان دانست. محتوای بخش سوم تا پنجم در بخش سوم به بررسی کوششهای اهل لغت در تبیین مفاهیم قرآن و آشکار ساختن زیبایی اسلوب و نیز کشف اسرار آن سهم بسزائی داشته‌اند که تحت عنوان مکتب لغوی در تفسیر نام دارد در سه فصل به معرفی و شرح روش تفسیری برجستگان آنان فراء، ابو عبیده و ابو اسحاق زحاج می‌پردازد و آثار آنان معانی القرآن، مجاز القرآن و معانی القرآن به تفصیل پرداخته می‌شود. در بخش چهارم طی دو فصل، اول دیدگاه معتزله در تفسیر قرآن و احادیث بیان می‌شود که عنوان مکتب عقلی در تفسیر نام دارد و سپس نظریه جاحظ در فهم متن قرآن و حدیث مطرح می‌شود. بدلیل اینکه جاحظ یکی از برجستگان معتزله است که آشنایی با زندگانی علمی او، شناخت حلقه‌ای از سلسله کوششهای تفسیری است که در خدمت نص قرآنی به کار گرفته شده است و سرانجام نقش جاحظ و اصطلاح تاویل به تفصیل مطرح می‌شود. در بخش پنجم، کتب تفسیر نقلی و پیشوای این مکتب ابن جریر طبری به تفصیل مورد بررسی و بحث قرار می‌گیرد. این نکته خالی از فایده نیست که در چند جا در این اثر، مترجمان در پاورقی مطالبی که مؤلف خلاف واقع بازگو نموده تبیین و شرح داده‌اند و این گونه موارد از پاورقیهای دیگر مشخص نیست. در آخر باید اعتراف کرد که ترجمه دقیق و زیبایی مترجمان ارائه داده‌اند و از روانی و شیوایی خوبی برخوردار است هر چند داوری درباره دقت آن تنها پس از تطبیق ترجمه با متن اصلی ممکن است.