اختلال هویت جنسی در کودکان




 
نویسنده: دکتر مجتبی امین زاده

اختلال هویت جنسی چیست؟

منظور از هویت جنسی ( احساس درونی مرد بودن یا زن بودن) است. پسری که هویت مردانه دارد، لباس پسرانه می پوشد و رفتارهایش پسرانه و مردانه، است و دوست دارد با پسرها معاشرت و بازی کند و اگر او را به اسم دختر صدا کنند، شدیداً به او بر می خورد و ناراحت می شود و با عصبانیت می گوید: « من پسرم نه دختر».
دختری که هویت زنانه را پذیرفته است، لباس و ظاهر زنانه و دخترانه دارد، با دخترها معاشرت می کند و بازی های دخترانه انجام می دهد.
در اختلال هویت جنسی، احساس مردانگی در پسران و احساس زنانگی در دختران شکل نمی گیرد و کودکان به صورت مداوم و شدید، تمایل به اتخاذ وضعیت و نقش جنس مخالف را دارند. این کودکان شدیداً از جنسیت خود ناراضی اند و به صورت گفتاری و کلامی، اصرار و پافشاری می کنند که به جنس مخالف تعلق دارند و هم به صورت غیرکلامی و رفتاری، رفتارهای جنس مخالف را از خود نشان می دهند. این اختلال در پسرها بیش تر گزارش شده است. نسبت ابتلا پسران به دختران از 6 به 1 تا 30 به 1 گزارش شده است.
علل اختلال هویت جنسی چیست؟

علاوه بر تأثیر هورمون های جنسی مردانه ( تستوسترون) و زنانه ( استروژن و پروژسترون) بر هویت جنسی کودکان، مزاج کودک، نگرش ها و ویژگی های والدین نیز در آن مؤثر است. والدینی که در انتظار فرزند دختری بوده اند و به صورت ناخواسته صاحب فرزند پسر شده اند، ممکن است از نظر ذهنی و روانی نتوانند با این مسئله کنار بیایند و دانسته یا ندانسته، پسر خود را به سوی زنانگی سوق دهند. موی سر او را دخترانه آرایش کنند، لباس های دخترانه به او بپوشانند، عروسک و اسباب بازی های دخترانه برای او فراهم کنند.
قطعاً چنین پسری با شکل و شمایل دخترانه، مورد تمسخر پسرهای هم سن و سال خود قرار می گیرد و از جمع آن ها طرد می شود. در چنین وضعیتی، شخصیت و هویت مردانه، در ذهن این کودک تخریب و ویران می شود و به تدریج به سمت جنس مخالف گرایش پیدا می کند و احتمال تشکیل هویت زنانه در وجود او بیش تر می شود.
در مقابل والدینی که دوست داشته اند صاحب فرزند پسر شوند، ولی دختردار شده اند، ممکن است نتوانند این خواسته شان را فراموش کنند. آن ها دخترشان را به شکل پسر در می آورند. موهای او را پسرانه کوتاه می کنند، لباس های پسرانه به او می پوشانند، اسباب بازی های پسرانه برای او می خرند . این دختر، خواهی نخواهی وارد جمع های پسرانه می شود و بازی های خشن پسرانه مثل تفنگ بازی، دزد و پلیس و فوتبال انجام می دهد. مسئله، زمانی بغرنج تر می شود که رفتارهای پسرانه و مردانه ی این دختر مورد تأیید و تشویق والدین قرار می گیرد و او به این نتیجه می رسد که پسرها بیش تر مورد محبت، علاقه و توجه هستند و اگر او پسر می شد او را بیش تر دوست می داشتند و این مسئله، هویت زنانه را در ذهن او نابود می کند و او را به سمت هویت مردانه سوق می دهد.
هم چنین، کیفیت روابط مادر و کودک در نخستین سال های زندگی، در برقراری هویت جنسی اهمیت فوق العاده ای دارد. در خلال این دوره مادرها به طور طبیعی کودکان خود را از هویت جنسی شان آگاه می کنند و همین سبب می شود که آن ها به جنسیت خود افتخار کنند.
مشکلات هویت جنسی ممکن است بر اثر مرگ پدر یا مادر، غیبت طولانی مادر، سفرهای طولانی و شغلی پدر، طلاق و جدایی والدین، افسردگی یا بیماری های شدید روانی یکی از والدین که علی رغم حضور فیزکی، حضور عاطفی در خانواده ندارند، به وجود آید.
کودکانی که اختلال هویت جنسی دارند چه خصوصیاتی دارند؟

کودکانی که اختلال جنسی دارند، شدیداً از جنسیت خود ناراضی و ناراحت اند.
این کودکان با جنس مقابل همانند سازی می کنند و ترجیح می دهند با جنس مقابل خود هم بازی شوند و بازی های جنس مقابل را انجام دهند. پسرها ترجیح می دهند لباس دخترانه بپوشند و ظاهر خود را دخترانه و موهای خود را بلند کنند. دخترها هم اصرار دارند که لباس پسرانه بپوشند و موهای خود را کوتاه کنند. این دخترها از لباس های زنانه بیزار و متنفرند. در موارد شدید اختلال هویت جنسی کودکان، پسرها طبق معیارهای فرهنگ خود از هر دختری زن صفت تر و دخترها از هر پسری مرد صفت تر هستند.
دختران مبتلا به این اختلال، معمولاً دوستان و هم بازی های پسر دارند و علاقه ی شدیدی به ورزش ها و بازی های خشن پسرانه مثل تفنگ بازی و بازی دزد و پلیس دارند. این دخترها علاقه ای به عروسک بازی یا خاله بازی ندارند ( مگر این که در آن نقش پدر یا فرد مذکر دیگری را به عهده بگیرند). آن ها ممکن است از ادرار کردن در وضعیت نشسته خودداری و ادعا کنند که آلت مردانه دارند یا در آینده پیدا خواهند کرد. این دختران علاقه ای به داشتن پستان و قاعده شدن ( پریود) نشان نمی دهند و تأکید دارند که وقتی بزرگ شدند مرد خواهند شد ( یعنی واقعاً به صورت یک مرد در خواهند آمد نه این که نقش یک مرد را داشته باشند).
پسران مبتلا به این اختلال، ترجیح می دهند لباس دخترانه یا زنانه بپوشند، میل شدیدی برای شرکت در بازی ها و تفریحات دخترانه دارند. اغلب اسباب بازی مورد علاقه ی آن ها عروسک است و معمولاً هم بازی هایشان را از میان دخترها انتخاب می کنند. در خاله بازی، این پسرها، نقش دختر را بازی می کنند. ادا و اطوار و اعمال آن ها اغلب زنانه تلقی می شود. معمولاً در بین پسران هم سن شان به عنوان «پسران دختر صفت» یا « اوایی خواهر» مورد اذیت و آزار قرار می گیرند یا طرد می شوند. این پدیده در مورد دختران پسر صفت تا سن بلوغ به ندرت صورت می گیرد. پسران مبتلا به این اختلال ممکن است ادعا کنند که وقتی بزرگ تر شدند مبدل به زن خواهند شد ( نه فقط از نظر نقش بلکه به صورت زن واقعی در خواهند آمد). آن ها ممکن است ادعا کنند که آلت جنسی یا بیضه های شان تنفر آور یا از بین خواهد رفت یا بهتر بود که آلت مردانه و بیضه نداشتند. برخی کودکان به دلیل تمسخر سایر بچه ها یا فشار مدرسه برای پوشیدن لباس های جنس تعیین شده ی آن ها، از رفتن به مدرسه خودداری می کنند ( چون این کودکان اصرار دارند حتی در مدرسه، لباس جنس مخالف را بپوشند).
پیش آگهی و اختلال هویت جنسی چیست و درمان آن چگونه است؟

پیش آگهی اختلال هویت جنسی به سن شروع و شدت نشانه ها بستگی دارد. این اختلال در پسر بچه ها پیش از سن 4 سالگی شروع می شود و تعارض با هم سالان، در اوایل ورود به مدرسه یعنی حدود 7 یا 8 سالگی روی می دهد. ادا و اطوار بسیار دخترانه، ممکن است با بالا رفتن سن کاهش یابد به خصوص اگر چنین رفتارهایی با عدم قبول اطرافیان مواجه شود. سن شروع در دختر بچه ها هم پایین است ولی اکثر آن ها تا سن بلوغ، رفتار پسرانه را ترک می کنند. افسردگی و اضطراب، مختل شدن کارکرد اجتماعی و تحصیلی در این اختلال شایع است.
درمان اختلال هویت جنسی پیچیده است و به ندرت موفقیت آمیز است چون اکثر مبتلایان نظرات و ارزش های ثابتی دارند و نمی خواهند آن ها را تغییر دهند. این افراد اگر هم وارد روان درمانی شوند، غالباً برای درمان افسردگی و اضطراب شان است.
پیگیری های طولانی مدت نشان می دهد که تنها 10 درصد کودکان مبتلا به اختلال هویت جنسی، در بزرگ سالی نیز مبتلا خواهند بود. در حدود دو سوم پسران مبتلا به این اختلال، هم جنس باز می شوند و یک چهارم به جنس مخالف متمایل خواهند شد. کودکان دارای الگوهای رفتاری جنس مخالف را عموماً والدین شان نزد روان پزشک می برند. کودکانی که اختلال شان تا بزرگ سالی ادامه داشته، اگر در بزرگسالی برای درمان مراجعه کنند، متأسفانه انواع روش های درمانی روان شناسی و روان پزشکی برای آن ها بی فایده است. چون واقعاً به صورت راسخ معتقدند که آن ها با جنسیت عوضی به دنیا آمده اند و عبارات مشخصی از این قبیل بیان می کنند، مثلاً مردان می گویند: « من زنی هستم که در جسم مردانه به دام افتاده ام». در موارد شدید این اختلال، افراد به صورت راسخ و قاطع تمایل به تغییر جنسیت از طریق جراحی هستند.
ابتدا درمان های هورمونی مطابق با جنسیت مورد دلخواه شروع می شود و سپس جسم آن ها را با اعمال جراحی تغییر می دهند تا مطابق ذهن و جنسیت مورد دلخواه آن ها شود. ( چون ذهن آن ها را نمی توان تغییر داد، جسم آن ها را مطابق ذهن شان تغییر می دهند).
والدین جهت پیشگیری از بروز اختلال هویت جنسی چه اقداماتی می توانند انجام دهند؟

همیشه پیشگیری کم هزینه تر و بهتر از درمان است، علی الخصوص که درمان یعنی تغییر ذهنیت افرادی که اختلال هویت جنسی دارند و تا بزرگ سالی ادامه پیدا کرده است، کاری بسیار سخت و در پیش تر موارد غیر ممکن است.
در ذیل، به برخی از مواردی که والدین می توانند با رعایت آن ها از بروز چنین اختلالی در فرزندان شان پیشگیری کنند، اشاره می کنیم:
1. از جنسیت فرزندشان راضی باشند

از زمانی که والدین از جنسیت فرزندشان آگاه می شوند ( چه حین حاملگی و چه بعد از زایمان)، اگر جنسیت فرزندشان مطابق خواسته و انتظار آن ها نبود، ذهنیت قبلی خود را کلاً کنار بگذارند و از صمیم قلب خداوند را شاکر و سپاس گزار باشند و در مقابل اراده و حکمت خداوند سر تسلیم فرود آورند که به آن ها فرزندی سالم ( چه دختر و چه پسر) عطا کرده است. سجده ی شکر به جای آورند و قربانی کنند و بدانند که زوج هایی هستند که برای بچه دار شدن، سال ها انتظار می کشند و به علت نازایی، دوره های درمانی سخت و طاقت فرسایی را متحمل می شوند تا بتوانند صاحب فرزند شوند.
2. انتخاب اسم

اسامی مناسب و کاملاً پسرانه و دخترانه برای فرزندشان انتخاب کنند و از گذاشتن اسامی خنثی و مشترک که هم روی دختران و هم روی پسران می گذارند، پرهیز کنند. اسم در تعیین شخصیت و هویت کودکان نقش مهمی ایفا می کند.
3. توصیف کردن

دختران را به صفت های دخترانه توصیف کنند، مثلاً ، « چه دختر خوشگلی، چه موهای قشنگی داره، چه دامن خوشگلی پوشیده، چه دختر نازی دارم، چه دختر مهربونی دارم، چه قدر دخترم خانومه».
و پسران را با صفت های مردانه توصیف کنند، مثلاً « چه پسر شجاعی» یا « چه پسر قوی دارم، پسرم مثل یه شیره، پسرم یه مرده، بعد از بابا پسرم مرد خونه است».
4. تأیید و تشویق

از دختران نباید انتظار رفتار پسرانه و مردانه و از پسران، انتظار رفتار دخترانه و زنانه داشت. اگر دختری رفتارهای پسرانه و بازی های خشن و مردانه انجام می دهد نباید مورد تأیید و تشویق والدین قرار بگیرد و اگر پسری کارهای زنانه و مثلاً رقص های زنانه انجام می دهد نباید مورد تحسین و تمجید والدین و اطرافیان قرار بگیرد چرا که ممکن است این رفتارها تکرار و تثبیت شود و موجب اختلال پذیرش جنسیت واقعی در فرد شود.
5. نقش ها و رفتارها

به دختران نقش ها و رفتارهای زنانه مثل آشپزی، خیاطی و گلدوزی و به پسران نقش ها و رفتارهای مردانه مثل کارهای تعمیراتی، مکانیکی، رانندگی و ... یاد بدهید.
6. اسباب بازی ها و لباس کودکان

توصیه می شود برای دختران اسباب بازی ه:.7-ی دخترانه مثل عروسک و برای پسران اسباب بازی های پسرانه مثل ماشین و تفنگ، خریداری شود. لباس دخترها از همان ابتدا دخترانه و رنگ های روشن مثل صورتی انتخاب شود و لباس های پسران، پسرانه و رنگ هایی مثل آبی انتخاب شود. برای دختران زیور آلات مثل النگو، گوشواره، گردن بند و گل سر، خریداری شود.
اگر کودکی در سنین 3 تا 6 سالگی اصرار دارد بیش تر اوقاتش را با اسباب بازی های جنس مقابل بازی کند و شدیداً تمایل به پوشیدن لباس های جنس مخالف دارد و از بازی با اسباب بازی های متناسب جنسیت خود و پوشیدن لباس های مناسب جنسیت خود امتناع می کند، باید به مشاورین و متخصصین روان پزشکی مراجعه کند و از آن ها کمک بخواهد. تا حدود سن 1 تا 1/5 سالگی، اسباب بازی های دختران و پسران می تواند مشترک باشد و نوع اسباب بازی ها، روی شناخت هویت جنسی کودکان تأثیری بر جای نمی گذارد.
7. بازی های کودکان

دختران تمایل به بازی های دخترانه مثل عروسک بازی، خاله بازی، مامان بازی ( مامان یک عروسک شدن) ، آشپز شدن و آشپزی و ... دارند.
و پسران تمایل به بازی های خشن تر مثل تفنگ بازی، دزد و پلیس ، بازی های رزمی مثل کاراته دارند. دختران را به بازی های دخترانه و پسران را به بازی های پسرانه ترغیب و تشویق کنید.
البته اگر کودکان تا قبل از سن مدرسه، گاهی اوقات و نه همیشه، تمایل به بازی با اسباب بازی ها و بازی با جنس مخالف داشته باشند، نباید نگران بود، چرا که این بازی ها باعث آشنا شدن با نقش های جنس مخالف می شود و در بزرگ سالی به آن ها کمک می کند تا با همسر خود راحت تر زندگی کنند.
8. تخریب نکردن جنس مقابل

نگرش منفی مادر نسبت به پدر و پدر نسبت به مادر، مثل گفتن که « زن ها ضعیف هستند» یا « مردها قوی هستند»، باعث می شود دختران از زن بودن بدشان بیاید و تمایل به مرد شدن پیدا کنند و پسران بالعکس .
9. تبعیض نگذاشتن میان دختران و پسران

در بعضی از خانواده ها که پسران از آزادی بیش تر برخوردارند، یا دخترها از اعتبار بیش تری برخوردارند، رغبت و حسادت، هر کدام را به جسن مخالف شدن بر می انگیزد ( مثلاً دختر آرزو می کند که پسر شود یا پسر آرزو می کند که دختر باشد).
10. وقت گذاشتن پدرها برای پسرها و مادرها برای دخترها

در سن 3 تا 6 سالگی که سن همانند سازی است، پدرها باید وقت بیش تری برای پسرها بگذارند و آن ها را در مجالس مردانه، ورزش های مردانه، تفریحات و جمع های مردانه با خود همراه کنند و شرکت دهند. مادران نیز دختران خود را در مجالس و جمع های زنانه، خریدهای زنانه ، کارهای هنری ( مثل خیاطی، گلدوزی...) با خود ببرند و وقت بیش تری به دختر خود اختصاص دهند. این کار باعث تقلید و الگوبرداری پسرها از پدر و دخترها از مادر و تشکیل هویت مردانه و زنانه خواهد شد.
منبع مقاله: امین زاده، دکتر مجتبی، مسائل جنسی کودکان (تعلیم و تربیت فرزندان)، تهران: نشر قطره، چاپ اول، (1389)
http://rasekhoon.net/