شادی از منظر مکتب اسلام و روانشناسی

  طاهره مازوچی ۱, * ; طیبه سادات آرانی ۲ ; و زینب عسکری ۳ نوع مقاله: مقاله پژوهشی خلاصه عنوان: شادی از منظر مکتب اسلام و روانشناسی چکیده یکی از تمایلات و استعدادهای درونی انسان میل و نیاز به سرور، بهجت و لذت در زندگی است. اضطراب‌های فکری و تنش‌های روانی از مشکلات جدی انسان عصر تکنولوژی است که منجر به کاهش احساس شادی در وی شده است. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه شادی در مکتب اسلام و مکتب روانشناسی مدرن انجام شده است. پژوهش حاضر، یک مطالعه اسنادی و کتابخانه ای است که در ابتدا به تبیین ماهیت شادی در روان شناسی می‌پردازد، سپس با تحلیل آیات قرآن، روایات و تعالیم اسلامی مفهوم شادی را از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار می‌دهد. شادی در قرآن دارای جایگاه خاصی است و به گونه های مختلف مورد تایید و توجه قرار گرفته است؛ اما نه شادی بیهوده و عبث بلکه شادی توأم با اهداف الهی و انسانی. مفهوم شادی مجموعاً ۲۵ بار با الفاظ مختلف (فرح و سرور) در قرآن آمده است. آیات قرآن درباره شادی دو دسته‌اند؛ دسته ای از آیات مؤمنین را دعوت به شادی نموده‌اند و دسته‌ی دیگر شادی را مذمت می‌کنند. در اسلام، شادی در دل جای دارد، حال آنکه مشکل بسیاری از اشخاص در قرن اخیر این است که شادی را در هیاهوی بیرون جستجو می‌کنند. تعبیر و تفسیر دین از شادی این است که شادی خود هدف نیست، بلکه عاملی مهم و موثر برای رسیدن انسان به کمال عالی انسانی است. کلمات کلیدی شادی، قرآن، روانشناسی ۱٫ مقدمه در دنیای امروز عوارض رو به تزاید زندگی ماشینی که در حال بلعیدن همه احساسات، هیجانات، انسانیت و سلامتی انسان است، غیر قابل کتمان می‌باشد. اضطراب‌های فکری و تنش‌های روانی نیز از مشکلات جدی انسان عصر تکنولوژی است که منجر به کاهش احساس شادی در وی شده است‏[‏۱‏]‏. پس از پایان جنگ جهانی دوم، روانشناسی که به عنوان یک علم تجربی در حیطه علوم انسانی خود را تثبیت کرده بود با تبعیت کامل از دیدگاه پزشکی به درمان و رفع آسیب‌های روانی پرداخت. دلیل این گرایش به سمت و سوی درمان و مداوا این بود که بیش از نیمی از مجروحان جنگی فاقد آسیب‌های جدی جسمانی بودند و در حقیقت از اختلالات ناشی از فشار جنگ رنج می‌بردند. گرایش روانشناسان به درمان و تبعیت از مدل پزشکی باعث شد تا با تاکید بر بیماری به عنوان ناتوانی و بیمار به عنوان فردی که توانمندی خود را از دست داده است، روانشناسی به جای توجه به توانایی‌ها و جنبه های مثبت زندگی بشر بر جنبه های منفی و اختلالات و کمبودها متمرکز شود‏[‏۲، ۳‏]‏. در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی و آغاز قرن بیست و یکم، «سلیگمن» نظریه خوش بینی آموخته شده را ارائه کرد که در حقیقت نقطه عطفی در بررسی جنبه های مثبت زندگی بشر محسوب می‌شود. یکی از مباحثی که در سال‌های اخیر در رویکرد روانشناسی مثبت مورد توجه قرار گرفته است، مبحث شادی است. واژه شادی مفهومی روان‌شناختی است که دارای تعاریف و ابعاد مختلفی می‌باشد .در واژه نامه ها شادی با واژه‌هایی همچون خوشحالی، شادکامی، خوشی و نشاط هم معنا دانسته شده است. شادی ترکیبی از عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفی پایین است. عاطفه مثبت مانند: عاشق بودن، هیجان زندگی، خوشی و اشتیاق و عاطفه منفی مانند: ناکامی، خصومت، ترس، عصبانیت، وحشت‌زدگی و رنجاندن دیگران‏[۲، ۳‏]‏. امروزه شادی به عنوان یک معیار اصلی در تشخیص سلامت روانی محسوب می‌شود. شادی افزایش دهنده آگاهی، خلاقیت و فعالیت فرد است، تسهیل گر روابط اجتماعی است و موجب حفظ سلامت و افزایش طول عمر افراد می‌گردد. فرد شادکام، فردی سالم، فرهیخته، برونگرا، مذهبی و خوش‌بین است. برخی از نظریه‌پردازان رسیدن به شادی را از طریق توجه به ارزش‌ها و اهداف معنوی، نیازهای اساسی، معنادار بودن زندگی و عشق به خدا امکان پذیر می‌دانند. مطالعات باستان شناسی و انسان شناسی نشان داده‌اند که دین ورزی قدمتی دیرینه داشته و مذهب جزء لاینفک زندگی بشری در تمام اعصار بوده است. به گفته فرانکل بنیان گذار «مکتب معنا درمانی» احساس مذهبی عمیق و واقعی، در اعماق ضمیر ناهوشیار هر انسانی وجود دارد‏[‏۴‏]‏. روان شناسی الهی که به صورت کامل در روان شناسی اسلامی نمود می‌یابد، از لحاظ داشتن اصولی برای توجیه فعل و انفعالات روانی انسان و هم چنین دارا بودن قوانینی که در ایجاد رشد و جلوگیری از سقوط می‌توانند به انسان کمک نمایند، در بین مکاتب روان شناسی موجود و رایج در جهان منحصر به فرد است، چرا که این مکتب به منظور تعالی انسان به هر دو جنبه نظری و عملی توجه دارد‏[‏۵‏]‏. شادی در قرآن دارای جایگاه خاصی است و به گونه های مختلف مورد تایید و توجه قرار گرفته است؛ اما نه شادی بیهوده و عبث بلکه شادی توأم با اهداف الهی و انسانی. لذا آیات قرآن درباره شادی دو دسته‌اند؛ دسته ای از آیات مؤمنین را دعوت به شادی نموده‌اند و دسته دیگر شادی را مذمت می‌کنند‏[‏۶‏]‏ . از آن جایی که یکی از تمایلات و استعدادهای درونی انسان میل و نیاز به سرور، بهجت و لذت در زندگی است و می‌بایست این استعداد درونی، همانند دیگر استعدادهای انسانی کشف و مورد بررسی و تعالیم صحیح قرار گیرد، با این حال در بین پژوهش‌های انجام شده، تألیفات کمتری به چشم می‌خورد که به بررسی جامع شادی و نشاط در متون اسلامی پرداخته باشد. از اینرو مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه شادی در مکتب اسلام و مکتب روانشناسی مدرن انجام شده است. روش پژوهش پژوهش حاضر یک مطالعه اسنادی و کتابخانه ای است. این مطالعه ابتدا به تبیین ماهیت شادی در روانشناسی می‌پردازد. سپس با تحلیل آیات قرآن، روایات و تعالیم اسلامی مفهوم شادی را از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار می‌دهد. ۱٫ یافته ها الف) شادی از دیدگاه روانشناسی شادی یک حالت ذهنی یا احساسی است که مانند خشنودی، رضایت، لذت و خوشی توسط انسان ادراک می‌شود. در تحلیل مفهوم شادی نظریه‌پردازان بیشتر به دو مؤلفه شناختی و هیجانی اشاره نموده‌اند .مؤلفه شناختی بیشتر بر رضایت از زندگی و مؤلفه هیجانی بیشتر بر حالت‌هایی مانند خندیدن، شو خ طبعی و همچنین تعادل میان هیجان‌های مثبت و منفی، دلالت دارند. متفکران مذهبی و فلاسفه معمولاً شادی را به عنوان زیستن در چارچوب یک زندگی مطلوب تعریف کرده‌اند. از این دیدگاه، شادی صرفاً یک هیجان نیست بلکه نوعی شکوفایی و دست یابی به حقیقت محسوب می‌شود. امروزه روانشناسان با اشاره به اصطلاحاتی چون بهزیستی و کیفیت زندگی درباره پدیده‌هایی بحث می‌کنند که محور اصلی آن‌ها شادی است و شادی تجربه‌هایی را شامل می‌شود که فلاسفه از آن به عنوان لذت یا کام جویی یاد می‌کنند‏[‏۲، ۳، ۷‏]‏. تعریف ارسطو از شادی فعالیت روح با تقوا و پرهیزکار انسان بر اساس شعور و استدلال بود. شادی از دید ارسطو، تنها با به‌کارگیری عقل و منطق در کنار تلاش برای گام نهادن در طریقت معنوی امکان پذیر می‌شود. افلاطون شادی را حالت تعادل میان سه عنصر استدلال، هیجان و امیال می‌داند. روانشناسان تنها پس از محبوب شدن نهضت روانشناسی مثبت نگر و طی چند دهه گذشته به بحث و بررسی علمی درباره مفهوم شادی علاقمند شدند. وینهوون (۱۹۹۴) شادکامی را صفتی می‌داند که دارای سه معیار ثبات زمانی، ثبات موقعیتی و علت درونی باشد. آرجیل و کروسلند (۱۹۸۷) به منظور ارایه یک تعریف عملیاتی از شادکامی آن را دارای سه بخش مهم دانسته‌اند: فراوانی و درجه عاطفه مثبت یا احساس خوشی، میانگین سطح رضایت در طول یک دوره و نداشتن احساس منفی، افسردگی و اضطراب. یکی از مورد قبول‌ترین تعاریف توسط «روت وین هوون» هلندی ارائه شده است. وین هوون می‌نویسد: شادی به طور کلی به میزان و درجه ای از مطلوبیت گفته می‌شود که انسان بر اساس آن کیفیت زندگی فردی خود را به عنوان یک کل ارزیابی می‌کند. به عبارت دیگر، مقدار علاقه فرد به زندگی شخصی خود، میزان شادی فرد محسوب می‌شود. واژگان کلیدی که در این تعریف کلی از آن‌ها استفاده شده است، شامل موارد ذیل می‌شود: ۱) میزان و درجه: واژه شادی نشان دهنده درک کمال مطلوب زندگی نیست بلکه نشان دهنده مقدار و میزان کیفی است. هنگامی که می‌گوییم فردی شاد است، این بدین معنی است که وی زندگی خود را بیش از آنکه نامطلوب بداند، مطلوب می‌پندارد. ۲) فردی بودن: واژه شادی تنها برای تشریح حالت یک نفر قابل استفاده است و نمی‌توان آن را درباره جمع به کار گرفت. ۳) ارزیابی یا قضاوت کردن واژه شادی هنگامی استفاده می‌شود که انسان درباره کیفیت زندگی خویش دست به یک ارزیابی کلی بزند، این قضاوت خود نشانگر یک فعالیت عقلانی است. پس شادی صرفاً مجموعه ای از لذت‌ها نیست بلکه نوعی ساخت و ساز شناختی نیز محسوب می‌شود که افراد با کنار هم قرار دادن تجربه ها به آن می‌رسند. وین هوون از این مفهوم سازی نتیجه می‌گیرد که واژه شادی برای افرادی که ذهن آن‌ها از پویایی و استدلال کافی برخوردار نباشد، قابل استفاده نیست. ۴) زندگی به عنوان یک کل: شادی به رضایت از کل زندگی اشاره دارد. ۵) مطلوب بودن: مطلوب بودن احساس خوشایندی است که از یک تجربه عاطفی مستقیم ناشی می‌شود و در حقیقت جزء عاطفی شادی را تشکیل می‌دهد. سلیگمن شادی را حق مسلم و طبیعی هر انسان می‌داند و معتقد است برای دستیابی به آن باید برنامه ریزی و تلاش کرد. او شادی واقعی را قابل حصول و دستیابی می‌داند و آن را به عنوان واقعیتی که زندگی را شیرین‌تر و روابط انسانی را سرشار و غنی می‌کند، مورد بررسی قرار می‌دهد‏‏. شادی از دیدگاه سلیگمن، در سه بعد گذشته (در قالب رضایت و بهزیستی)، حال (در قالب جاری بودن، خوشی، لذت بردن و شادمان بودن) و آینده (در قالب شناخت‌های سازنده، امید، خوش بینی و ایمان) خلاصه می‌شود. در سطح فردی، سلیگمن بر ظرفیت‌های مثبت انسانی چون عشق ورزیدن، کار و تلاش، مهارت‌های بین فردی، حس زیبایی شناسی، توانایی در بخشیدن، داشتن اصالت و ابتکار، ذهن آینده نگر و هوشمندی و خردمندی تاکید می‌کند. در سطح گروهی نیز دیدگاه روانشناسی مثبت نگر بر ویژگی‌های مثبت مدنی و هم چنین سازمانی و موسسه ای تاکید دارد که انسان را به سمت شهروند بهتر بودن، مسئولیت پذیری، نوع دوستی، اعتدال و استحکام شخصیت و بردباری و داشتن اخلاق حرفه ای و مدنی سوق می‌دهد‏[‏۲‏]‏. مؤلفه های شادی محققان عوامل متعددی را در به وجود آمدن و پایدار ماندن شادی موثر دانسته‌اند از جمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: برقراری و حفظ روابط بین فردی منسجم و داشتن تماس اجتماعی مداوم و پایدار، ازدواج و زندگی زناشویی، مذهب و معنویت، بخشایش، ثروت و پول، عوامل زیست محیطی چون آب و هوا و موقعیت جغرافیایی، وضعیت جسمانی، اوقات فراغت، رضایت شغلی، تحصیلات، سن و... ‏[‏۲، ۷‏]‏. ب) شادی از دیدگاه مکتب اسلام از زیباترین و کارسازترین نعمات خداوند بر انسان نعمت شاد بودن، مهر و محبت و عشق ورزیدن است. در منابع دینی و فرهنگی غنی اسلام، به موضوع خوشی، خرسندی و شادمانی عنایت خاص شده است. تعریف و تمجید از مقوله های شادی در چهارچوب کاملاً منطقی و دور از افراط و تفریط و کنترل هیجانات اعم از خشم و غضب، شادی و شادمانی از شاهکارهای آیین محمدی (ص) است. اسلام بهره گیری از شادی، لذت از زندگی و رضایت‌مندی از آن را طی آموزه های سهل و آسان آموزش می‌دهد، تا جایی که حتی تبسم به چهره دیگران را پاداش داده و عملی دارای ثواب می‌شمارد و به این ترتیب به شادی عمق بخشیده و آن را درونی و پایدار می‌نماید تا تشنگی انسان را نسبت به این مقوله پاسخگو باشد. از طرفی نیز از شادی‌ها و لذت‌های زودگذر و کاذب به شدت جلوگیری نموده و معتقد است که این گونه شادی‌ها، تنها بخش بسیار کوچک و سهم ناچیزی از شادی‌های واقعی است‏[‏۱‏]‏. * معانی مختلف شادی در قرآن مفهوم شادی مجموعاً ۲۵ بار با الفاظ مختلف (فرح و سرور) در قرآن آمده است. «فرح» با الفاظی ‌چون فرح ، فرحوا ، تفرحوا ، یفرحوا، تفرحون ، یفرحون، یفرح ، تفرح، فرحون و فرحین، ۲۲ بار و «سرور» با الفاظی چون سرور و مسرور، ۳ بار در قرآن تکرار شده است‏[‏۸‏]‏. فرح در لغت مخالف حزن و اندوه است و عبارت است از لذت قلب و روح از رسیدن به آنچه میل دارد. در بیانی گفته شده فرح شرح صدر است به سبب لذت زودگذر که اکثراً درباره‌ لذات حسی و دنیوی صدق می‌کند. فرح به معنی خوشحالی کاذب یا توهم خوشحالی به کار می‌رود. برخی واژه شناسان معتقدند «فرح» به سه معنی متفاوت به کار گرفته می‌شود: - فرح (افراط در شادی): یعنی شادمانی که از حد اعتدال خارج شود و همراه باطل، ظلم، تکبر و نیز به قصد ریا و خودنمایی باشد. ﴿ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ ﴾ « خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی‏دارد». ۲- خشنودی و رضا: ﴿ مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴾ «از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته‏ها و گروه‏ها تقسیم شدند و (عجب اینکه) هر گروهی به آنچه نزد آن‌هاست (دلبسته و) خوشحالند». ۳- سرور (شادمانی حقیقی): ﴿ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ﴾ «آن‌ها به خاطر نعمت‌های فراوانی که خداوند از فضل خود به آن‌ها بخشیده است خوشحالند و به خاطر کسانی که (مجاهدانی که) بعد از آن‌ها به آنان ملحق نشدند (نیز) خوش وقتند (زیرا مقامات برجسته آن‌ها را در آن جهان می‏بینند و می‌دانند) که نه ترسی بر آن‌ها است و نه غمی خواهند داشت». * انواع شادی در قرآن آیات قرآن درباره شادی را می‌توان در دو گروه دسته بندی کرد: دسته ای از آیات، مؤمنین را دعوت به شادی نموده و دسته دیگر از آیات قرآن، شادی را مذمت کرده‌اند. الف) شادی ممدوح در قرآن شادی‌هایی را شامل می‌شود که بر اساس ارزش‌ها و اهداف مقدس قرآن و اسلام است، مانند: ۱- ﴿ قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ ﴾ «بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که از آنچه گردآوری کرده‏اند بهتر است». ۲- ﴿ فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴾ «در چند سال، همه کارها از آن خدا است، چه قبل و چه بعد (از این شکست و پیروزی) و در آن روز مؤمنان خوشحال خواهند شد». ب) شادی مذموم در قرآن شادی‌هایی را شامل می‌شود که بر اساس ضد ارزش‌ها بوده و همراه با گناه، غفلت و فساد است، مانند: ۱- ﴿ إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَهِ أُولِی الْقُوَّهِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ ﴾ «قارون از قوم موسی بود اما بر آن‌ها ستم کرد، ما آنقدر از گنج‌ها به او داده بودیم که حمل صندوق‌های آن برای یک گروه زورمند مشکل بود، به خاطر بیاور هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی‏دارد». ۲- ﴿ ذَلِکُم بِمَا کُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنتُمْ تَمْرَحُونَ ﴾ «این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی می‏کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می‏پرداختید». * عناصر تعیین کننده شادی عوامل زیر را می‌توان از معیار های تعیین کننده شادی دانست؛ الف) اطاعت خداوند (ایمان) ﴿ قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ﴾ «فرمودیم جملگى از آن فرود آیید پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد». ﴿ إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴾ «محققاً کسانى که گفتند پروردگار ما خداست ‏سپس ایستادگى کردند بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد». شادی، وقتی است که انسان توفیق طاعت خداوند را پیدا کرده باشد و از گناه، دوری گزیند؛ چنانچه حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: ﴿ سُرورُ المُؤمِنِ بِطاعَهِ رَبِّهِ و حُزنُهُ عَلی ذَنبِهِ ﴾ «شادی مؤمن، به طاعت پروردگارش می‌باشد و حزنش بر گناه و عصیان است». ب) یاد خدا ﴿ الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴾ «آن‌ها کسانی هستند که ایمان آورده‏اند و دل‌هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد». در قرآن، تذکر و تفکر در مراحل مختلف پا به پای یکدیگر پیش می‌روند، گاهی تذکر مقدمه تفکر است و گاه تفکر زمینه ساز تذکر. انسان دارای سلامت روان، همواره متذکر و به یاد خداست و هیچ گاه مسئولیت و بندگی خویش را در برابر پروردگار متعال فراموش نمی‌کند. لذت و خوشی دنیا از طریق دل حاصل می‌شود و دل نیز بدون یاد خدا هرگز آرامش نخواهد یافت‏[‏۹‏]‏. ج) نگرش مثبت به دنیا ﴿ الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِینٍ ﴾ «و همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید و آغاز آفرینش انسان را از گل قرار داد». جهان و همه ذرات آن آفرینشی نیکو دارد. دنیایی که اسلام معرفی می‌کند بسیار زیباست، زیرا نظام احسن است. قرآن جهان را هدف دار و آکنده از نشانه‌هایی معرفی می‌کند تا اندیشه کنندگان را که از جایگاه ارزشمندی برخوردارند، به سوی خدا راهنمایی نماید. تعبیر زیبای دین مقدس اسلام از دنیا که از آن به عنوان سرزمینی حاصلخیز و معبری به جهان باقی یاد شده از تعبیرهای دلنشین و آرام بخش است. لذا اصلاح نگرش فرد به زندگی مهم‌ترین عامل خرسندی و شادی است‏[‏۱‏]‏. د) تفسیری زیبا از مرگ و آخرت ﴿ قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَن یُصِیبَکُمُ اللّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ بِأَیْدِینَا فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَکُم مُّتَرَبِّصُونَ ﴾ «بگو آیا درباره ما جز یکی از دو نیکی انتظار دارید (یا بر شما پیروز می‏شویم و یا شربت شهادت می‏نوشیم) ولی ما انتظار داریم یا عذابی از طرف خداوند (در آن جهان) یا به دست ما (در این جهان) به شما برسد، اکنون که چنین است شما انتظار بکشید ما هم با شما انتظار می‏کشیم». یکی از آموزه های تربیت دینی، پذیرش و اعتقاد به عالم جاودان آخرت است. بحران مرگ و فنا، همواره ذهن آدمی را به خود مشغول می‌دارد. ترس از مرگ یک پدیده هول انگیز روانی است. اسلام با تفسیری زیبا از مرگ و آخرت، زندگی انسان را هدفمند و عاقبت او را روشن معرفی می‌کند. در نگاه دین، سرای دیگر سرایی است که محل قدردانی از بندگان با ایمان و شایسته و محل محاکمه ظالمان است.چنین تعبیری از مرگ به انسان آرامش می‌بخشد و موجب شادی و سلامتی وی می‌گردد‏[۱۰‏]‏. ه) توبه ﴿ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ ﴾ ‏ «و خداوند، توبه کنندگان را دوست دارد». توبه نخستین مرحله رسیدن به سلامت است. توبه نوعی تخلیه هیجانی است. توبه از مباحث اخلاقی، تربیتی و اجتماعی است که دامنه آن در اسلام گسترده است و عملی احیا کننده و امید بخش است. وقتی انسان از گذشته پشیمان شود و راه توبه پیش گیرد، اضطراب و فشار روانی‌اش کاهش می‌یابد. عدم ترغیب و توجه به موضوع توبه که به معنی بازگشت می‌باشد، موجب یاس و عجب در قلب انسان شده و این حالت، روحیه انسان را کسل و بی نشاط می‌گرداند‏[‏۱‏]‏. و) امید به فضل و رحمت الهی ﴿ قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ ﴾ «بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که از آنچه گردآوری کرده‏اند بهتر است». مفسران بر آنند که فضل الهی به نعمت‌های ظاهری و رحمت الهی به نعمت‌های باطنی اشاره دارد. اهل ایمان، اهل بینش و بصیرتند و با توجه و عنایت به نعمت‌های الهی که به صورت فضل و رحمت بر بندگانش در حال بارش و ریزش و نزول است، در پناهگاه مطمئن پروردگار، احساس سرور و شامانی درونی می‌نمایند. ز) وقت شناسی ﴿ إِذْ تُصْعِدُونَ وَلاَ تَلْوُونَ عَلَى أحَدٍ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرَاکُمْ فَأَثَابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِّکَیْلاَ تَحْزَنُواْ عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلاَ مَا أَصَابَکُمْ وَاللّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴾ « (یاد کنید) هنگامى را که در حال گریز (از کوه) بالا مى‏رفتید و به هیچ کس توجه نمى‏کردید و پیامبر شما را از پشت سرتان فرا مى‏خواند پس (خداوند) به سزاى (این بى‏انضباطى) غمى بر غمتان (افزود) تا سرانجام بر آنچه از کف داده‏اید و براى آنچه به شما رسیده است اندوهگین نشوید و خداوند از آنچه مى‏کنید آگاه است». وقت شناسی و نظم در امور از مهم‌ترین عوامل رشد و تعالی و پیشرفت آدمی است. این زمان است که انسان را در رسیدن به هدف خلقت یاری می‌دهد و به لحاظ اهمیت و ارزش والایش مورد سوگند خداوند قرار گرفته است. بنابراین از دست دادن زمان، عدم برنامه ریزی مناسب در زندگی، پرداختن به امور جانبی و کم اهمیت، خود از عوامل بسیار مهم اضطراب، دلهره، اندوه و بی نشاطی است‏[‏۱‏]‏. ح) خدمت بی منت ﴿ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ﴾ «کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‏کنند، سپس به دنبال انفاقی که کرده‏اند، منت نمی‌گذارند و آزاری نمی‌رسانند، پاداش آن‌ها نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و نه ترسی دارند و نه غمگین می‏شوند». مهم‌ترین انگیزه کارهای خیر، داشتن اخلاص، قصد و نیت پاک برای کسب خشنودی خداوند می‌باشد که اگر این انگیزه به رنگ خودستایی یا ریا آلوده شود، نتیجه عمل که پیوستگی دل‌ها، بروز محبت‌ها و شادی فردی و اجتماعی است دگرگون شده و تغییر ماهیت می‌دهد‏[۹‏]‏. ط) تلاوت قرآن(مطالعه) ﴿ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴾ «بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید». قرآن به عنوان کتاب شفا بخش روح و جسم انسان با امر به خواندن، آرامش فکری و روحی انسان را فراهم نموده است. اهمیت و جایگاه والای مطالعه در اسلام به دلیل خروج از ظلمت و غفلت و تقویت عقلانیت و هوشیاری است. ﴿ الکتب بساتین العلماء ﴾ «کتاب‌ها برای دانشمندان به منزله باغ‌های زیبا و پرطراوتی هستند که آنان را مسرور و شادمان می‌کنند». ی) توکل به خدا ﴿ إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴾ «نجوی تنها از ناحیه شیطان است، می‏خواهد با آن مؤمنان غمگین شوند، ولی نمی‏تواند ضرری به آن‌ها برساند جز به فرمان خدا، بنابراین مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند». انسان موحد هر چند این امر معقول را می‌پذیرد که در دایره اختیار و قدرت محدود خود باید برای جریان و پیشرفت زندگی از خرد و نیروی جسمی و فکری‌اش بهره‌مند شود اما با آگاهی خود به این واقعیت می‌رسد که در دنیا امور و مسائلی نیز وجود دارد که مدیریت و تدبیرش از محدوده فکر و توان بشر خارج است و فقط مشیت خداوند می‌تواند کارساز باشد. از این رو انسان مؤمن تکیه گاه خود را مسبب الاسباب دانسته و با اعتقاد بر او به کار می‌پردازد‏[۹‏]‏. ک) امید به وعده الهی ﴿ فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴾ «پس او را به مادرش بازگردانیدیم تا چشمش (بدو) روشن شود و غم نخورد و بداند که وعده خدا درست است ولى بیش‌ترشان نمى‏دانند». ﴿ فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴾ «پس از زیر (پاى) او (فرشته) وى را ندا داد که غم مدار پروردگارت زیر (پاى) تو چشمه آبى پدید آورده است». فردی که امیدوار به الطاف خداوندی است و تمام اسباب و عوامل عالم را به دست خدا می‌بیند، مجالی برای ناامیدی، بدبینی و دل‌تنگی در زندگی نمی‌بیند. ل) احیای ارزش‌ها امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: ﴿ َلسُّرورُ فی ثَلاثَ خِصالٍ: اَلوَفاءُ و رِعایَهُ الحُقُوقِ وَ النُّهوُضُ فِی النَّوائِبِ ﴾ «شادی به سه خصلت است: وفاداری، رعایت حقوق دیگران و ایستادگی در گرفتاری‌ها و مشکلات». م) عدم دلبستگی به دنیا ﴿ فَلَمَّا جَاء سُلَیْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِیَ اللَّهُ خَیْرٌ مِّمَّا آتَاکُم بَلْ أَنتُم بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ ﴾ «هنگامی که (فرستادگان ملکه سبا) نزد سلیمان آمدند گفت: می‏خواهید مرا با مال کمک کنید (و فریب دهید!) آنچه خدا به من داده از آنچه به شما داده بهتر است بلکه شما هستید که به هدایایتان خوشحال می‏شوید». ﴿ اللّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقَدِرُ وَفَرِحُواْ بِالْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا فِی الآخِرَهِ إِلاَّ مَتَاعٌ ﴾ «خدا روزی را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) وسیع و برای هر کس بخواهد (و مستحق ببیند) تنگ قرار می‏دهد ولی آن‌ها به زندگی دنیا شاد (و خوشحال) شدند در حالی که زندگی دنیا در برابر آخرت متاع ناچیزی است». بهره‌مندی از دنیا و مواهب الهی نیکوست، اما دلبستگی به دنیا و آن را هدف نهایی خود قرار دادن زیبنده نیست. قرآن وابستگی و دلبستگی به دنیا را نیز به عنوان عامل غم و اندوه مطرح نموده و از آن به شدت نهی کرده است. ن) دوری از غرور و تکبر ﴿ إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَآتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَهِ أُولِی الْقُوَّهِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ ﴾ «قارون از قوم موسی بود اما بر آن‌ها ستم کرد، ما آنقدر از گنج‌ها به او داده بودیم که حمل صندوق‌های آن برای یک گروه زورمند مشکل بود. به خاطر بیاور هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی‏دارد». ﴿ ذَلِکُم بِمَا کُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا کُنتُمْ تَمْرَحُونَ ﴾ «این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی می‏کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می‏پرداختید». تکبر بی جا نوعی بیماری اخلاقی و روانی است که قرآن، آن را سرزنش کرده و در مقابل، مردم را به فروتنی خوانده است تا بهداشت اخلاقی و روانی آنان تحقق یابد. س) پرهیز از فخر فروشی ﴿ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ ﴾ «و اگر نعمت‌هایی پس از شدت و ناراحتی به او برسانیم می‏گوید مشکلات از من بر طرف شد و دیگر باز نخواهد گشت و غرق شادی و غفلت و فخر فروشی می‏شود». از جمله صفات رذیله انسان، زود شادمان شدن و فخر فروشی است. تفاخر و مفاخره از صفات اکتسابی انسان است. از جمله مهم‌ترین عوارض درونی فخر فروشی، بی اعتنایی افراد متکبر به حق و حقیقت است. ع) دوری از استهزاء ﴿ فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴾ «هنگامی که رسولان آن‌ها با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند به معلوماتی که خود داشتند خوشحال بودند (و غیر آن را هیچ می‏شمردند) ولی آنچه را (عذاب) به سخره می‏گرفتند بر آن‌ها فرود آمد». دادن القاب زشت و به استهزاء گرفتن دیگران نوعی اهانت و بی حرمتی است که بعضی افراد برای تشفی خاطر خود در حق دیگران روا می‌دارند. این گونه شادی‌ها از لحاظ زمانی، گذرا و ناپایدار بوده و انسان بعد از پایان شادی، در خود احساس ملامت و پشیمانی دارد. از این نوع شادی‌ها در فرهنگ متعالی اسلام به عنوان « لهو و لعب » یاد می‌گردد. ف) پرهیز از گناه حضرت علی علیه‌السلام در این باب می‌فرماید: ﴿ اَکثِر سُرُورَکَ عَلی ما قَدَّمتَ مِنَ الخَیرِ و حُزنَکَ عَلی ما فاتَ مِنهُ ﴾ «سرورت را زیاد کن، بر آنچه از کارهای خیر برای آخرتت انجام داده ای و حزنت را به آنچه از کارهای خیر، محروم گشته ای». ص) دوری از فرقه گرایی ﴿ مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴾ «از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته‏ها و گروه‏ها تقسیم شدند و (عجب اینکه) هر گروهی به آنچه نزد آن‌هاست (دلبسته و) خوشحالند». ﴿ فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴾ «اما آن‌ها کارهای خود را به پراکندگی کشاندند و هر گروهی به راهی رفتند (و عجب اینکه) هر گروه، به آنچه نزد خود دارند خوشحالند !». هر قوم و جامعه‏ای برای پرستش خداوند راهی انتخاب کرده، خود را بر حق می‏بیند و دیگران را گمراه و باطل می‏پندارد. عجیب این که هر گروه به داشته‏های خود خوشحال و راضی است و از دیگران بیزار. چون هوای نفس خود را ملاک دین قرار می‏دهند و آن هم به نسبت افراد و زمان‏ها متغیر است، هر دسته از دین خود شادمان و به آن وابسته می‏گردد و رفع این اختلافات که باعث این همه فساد می‌شود، جز به ظهور حضرت بقیّه ‏الله (عج) که صفحه زمین را بر یک دین در آورد و بساط عدل را پهن کند، ممکن نیست. بحث یکی از مولفه های تعیین کننده شادی در علم روانشناسی مذهب و معنویت است. از همان ابتدای شکل گیری روانشناسی کاربردی، تحقیقات در زمینه رابطه مذهب و سلامت روانی، اغلب بیانگر رابطه مثبت بین این دو متغیر بوده است. باور به اینکه خدایی هست که موقعیت‌ها را کنترل می‌کند و ناظر بر بندگان خویش است تا حد زیادی اضطراب را کاهش می‌دهد. در واقع ارتباط با یک منبع فنا نشدنی سبب چشم انداز مثبتی در زندگی فرد می‌شود. سلیگمن معتقد است که مذهب دست کم به سه دلیل در افزایش سطح بهزیستی انسان اهمیت دارد‏[‏۲، ۱۱]‏.: ۱٫ مذهب ارائه کننده یک نظام منسجم اعتقادی است که به انسان این امکان را می‌دهد تا برای زندگی به جستجوی معنی بپردازد و برای آینده امید بیابد. ۲٫ نظام‌های اعتقادی مذهبی کمک می‌کند تا فرد دلایل قابل قبول و دست کم آرام بخشی را برای توجیه ناکامی‌ها، شکست‌ها و مصائب زندگی خود بیابد. ۳٫ افرادی که واقعاً مذهبی هستند و عنصر معنویت در اعتقادات آن‌ها نیرومند است، گرایش کمتری نسبت به انحرافات دارند و رفتارهای نیکو، جامعه پسند و انسان دوستانه بیش‌تری انجام می‌دهند. پس جای تعجب نیست که میزان شادی گزارش شده توسط افراد مذهبی بیش‌تر از افراد غیر مذهبی باشد. در دانش روانشناسی، هنوز تعریف مشخص و کاملی از شادی وجود ندارد. ولی از دیدگاه قرآن انسان دارای فطرت خاصی است که امری ثابت و مشترک در بین همه انسان‌هاست. از این رو اسلام طبقه بندی مشخص و تعریف شده ای از شادی ارائه می‌کند. تمام شادی‌ها در اسلام روا نیست، شادی‌هایی که ناشی از غرور، تکبّر، تمسخر و استهزاء دیگران و لهو و لعب و دنیامحوری باشد، به شدت نکوهش شده است. این شادی‏ها باعث غفلت از نیل به کمالات و قصور در تکالیف فردی و اجتماعی می‏شود، خصوصاً این که لذّت ناشی از آن رشد فزاینده غیرقابل کنترل دارد و ادامه‏ آن به زوال عقل یا حداقل تعطیلی وظایف انسانی منجر می‏شود. در اسلام حکمت عدم جواز شادی‏های زودگذر، فوت مصلحت و همچنین ناسازگاری با اوصاف مؤمنان برشمرده شده است‏[‏۱۱‏]‏. از نگاه اسلام سه عامل می‌تواند منجر به بروز شادی پایدار در فرد شود؛ خدا باوری(توحید)، بینش روشن از زندگی دنیوی و پذیرش و اعتقاد به سرای آخرت. در حالی که بر اساس مدل شادی پایدار که توسط «شلدون و همکارانش» ارائه شده است؛ سه عامل مهم در تأثیرگذاری بر سطح شادی فرد عبارتند از[‏۷‏]‏: ۱٫ نقطه شروع ثابت: نقطه از پیش تعیین شده شادی است که یک عامل وراثتی محسوب می‌شود و کم و بیش ثابت است و نشان دهنده میزان شادی است که در زمانی که مقدار عوامل تعیین کننده دیگر صفر باشد، فرد آن را تجربه می‌کند. ۲٫ شرایط: عوامل موقعیتی یا زمینه ای که عمدتاً شامل رویدادهای زندگی و پیشامدهای کوچک و بزرگ مانند سن، وضعیت تأهل، وضعیت استقلال و درآمد، تسهیلات، امکانات و بافت خانه و خانواده و مذهب می‌باشد و از این نظر، نسبت به عامل اول از ثبات کمتری برخوردار است. ۳٫ کنش‌های عمدی: اشاره به فرآیندهای تلاش مدار و هدفمند زندگی فرد دارد و در برگیرنده جنبه های شناختی (مانند داشتن نگرش‌های مثبت و کمال گرا)، رفتاری (مانند ابراز علاقه به دیگران یا ورزش کردن) و خواست‌های ارادی (مانند تعیین و دنبال کردن هدف‌های شخصی معنی دار) می‌باشد. از این رو عامل متغیر به شمار می‌رود. علم روانشناسی، برنامه و مسیر خاصی را برای رسیدن انسان به شادی حقیقی و پایدار بیان نمی‌کند، در حالی که قرآن مسیری را ترسیم نموده که رعایت آن منجر به ارتقا و تکامل انسان می‌شود. در اسلام افراط و تفریط در غم و شادی، نشانه نوعی بیماری روحی است و تعادل در غم و شادی، نشانه‌ی سلامت روح است. مردان الهی و وارسته در عین حال که محزونند، شادند و در عین حال که شادند، در دل محزون هستند. حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند: پارسایان در سختی‌ها چنانند که گویی در آسایش و راحتی فرود آمده‌اند، آن‌ها با سختی‌ها و بلاها همان اندازه انس دارند که با راحتی‌ها. پس شادی‌ها باید به حدی باشد که انسان را از تعهد و سوز و همدردی جدا نکند و همچنین غصه ها و اندوه ها نیز نباید به حدی باشد که مایه افسردگی روح، یأس و دل سردی شود. عوامل تعیین کننده شادی از دیدگاه علم روانشناسی عموماً انسان محور است و از شادی در محدوده زندگی دنیوی بحث می‌کند. در حالی که در قرآن و تعالیم اسلامی، شادی بر مبنای خدامحوری و توحید است. یکی از عالی‌ترین و طبیعی‌ترین راه ها برای رهایی از غم و اندوه بیرون ریختن آن است. گریستن به هنگام احساس غم و ظلم و درد، امری کاملاً طبیعی است. گریه نه تنها افسردگی نمی‌آورد، بلکه از سوی خدای حکیم بهترین وسیله برای تسکین انسان است که در وجود او تعبیه شده است. مانند دیگر نعمت‌های خداوند انکار تأثیر گریه بر سلامتی روح و روان و آرامش انسان، انکار روشنایی خورشید در روز روشن است. این در حالی است که امروزه بعضی از مشاوران، برخی از ارزش‌ها از جمله شرکت در مجالس مذهبی و گریه بر ابا عبدا .. الحسین (ع) را به عنوان عامل مخدوش کننده شادی معرفی کرده و اعمال خلاف شرع و خلاف سنت ایرانی اسلامی مثل گوش دادن به موسیقی را راهکاری درمانی به جوانانی که طالب شادی‌اند ، توصیه می‌نمایند‏[‏۱‏]‏. نتیجه گیری تعریف و تفسیر شادی در منظر دین با شادی در روانشناسی غربی کاملاً متفاوت است. در اسلام، شادی در دل جای دارد، حال آنکه مشکل بسیاری از اشخاص در قرن اخیر این است که شادی را در هیاهوی بیرون جستجو می‌کنند. تعبیر و تفسیر دین از شادی این است که شادی خود هدف نیست، بلکه عاملی مهم و موثر برای رسیدن انسان به کمال عالی انسانی است. ۱ استادیار، گروه پاتولوژی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان, کاشان, ایران ۲ کارشناس بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی کاشان, کاشان, ایران ۳ کارشناس بهداشت عمومی، معاونت بهداشتی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان, کاشان, ایران طاهره مازوچی, عضو هیئت علمی گروه پاتولوژی و معاون دانشجویی فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی کاشان, کاشان, ایران. منابع ۱- خدایی، زبیده. خدایا چگونه شاد باشم؟ قم، انتشارات قلم زنان، چاپ هشتم، ۱۳۹۰ ۲- شهیدی، شهریار. روانشناسی شادی، تهران، نشر قطره، چاپ اول، ۱۳۸۹ ۳- سلیگمن، مارتین. شادمانی درونی. ترجمه : مصطفی تبریزی، رامین کریمی، علی نیلوفری. تهران، نشر دانژه، چاپ اول، ۱۳۸۹ ۴- صحرائیان، علی؛ غلامی، عبداله؛ امیدوار، بنفشه. رابطه نگرش مذهبی و شادکامی در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، فصلنامه افق دانش، دوره۱۷، شماره ۱، بهار ۹۰، ۷۴-۶۹ ۵- حسینی، سید ابوالقاسم. اصول بهداشت روانی؛ بررسی مقدماتی اصول بهداشت روانی، روان درمانی و برنامه ریزی در مکتب اسلام مشهد، به نشر، چاپ پنجم، ۱۳۸۵ ۶- عزیزآبادی‌ فراهانی، اکرم. جایگاه و مفهوم شادی از منظر قرآن و روایات. پایان‌نامه کارشناسی ارشد الهیات و معارف اسلامی، دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی، گروه اندیشه و علم. بهمن ۱۳۸۸ ۷- جوکار، بهرام؛ رحیمی، مهدی. تاثیر الگوهای خانواده بر شادی در گروهی از دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، شماره ۱۴، سال ۱۳، زمستان۱۳۸۶، ،۳۸۴-۳۷۶ ۸- http://www.parsquran.com ۹- نوری، سید محمد رضا. بهداشت در قرآن، مشهد، نشر واقفی، چاپ اول، ۱۳۸۴ ۱۰- رضایی اصفهانی، محمد علی؛ کلانتری، ابراهیم؛ نصیری، علی. تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، نشر معارف، چاپ اول، ۱۳۸۴ ۱۱- پرچم، اعظم؛ قوه عود، منصوره. سلامت روان از منظر مکتب اسلام و روان شناسی، منهاج، شماره ۱۱، سال ۶ ، پاییز و زمستان ۱۳۸۹، ۷۷-۴۹٫ http://islamiclifej.com/