زلال هدایت

زلال هدایت

زلال هدایت

Publication year :

1388

Publish number :

اول

Publish location :

تهران - ایران

Number of volumes :

1

(0 آرا)

QRCode

(0 آرا)

زلال هدایت

تألیف ابوسجاد اسحاقى، از جمله آثارى است که براى تقویت بنیه اعتقادى حجاج و پاسخ‌گویى به شبهه‌هاى وهابیان نگارش شده است. ساختار کتاب در یک پیش‌نوشت، درآمد و ۱۶ عنوان در پاسخ به شبهه‌هاى موجود در زمینه‌هاى گوناگون از جمله مهدویت، شفاعت، سجده بر خاک، غدیر و تحریف‌ناپذیرى قرآن، رجعت و مانند آن نگارش شده است. گزارش محتوا در کتاب، شبهات متعددى مورد بررسى قرار گرفته که به برخى از آنها اشاره مى‌شود: مهدویت، یکى از موارد اتفاق شیعه و سنى است. همه مسلمانان در این مسئله اتفاق نظر دارند که در آخرالزمان، شخصى به نام مهدى از ذریه پیامبر اسلام(ص) و از اولاد حضرت زهرا(ع)ظهور و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد. روایاتى که مؤید این اعتقادند، به حدّ تواتر رسیده و علماى اهل سنت و شیعى بر آن مهر تأیید نهاده‌اند[۱]اما ولادت امام مهدى(عج) از موارد اختلاف شیعه و اهل سنت است. تعداد زیادى از علماى اهل سنت همانند شیعه امامیه معتقدند که امام عسکرى(ع) فرزندى به نام «محمد» داشته است. همچنین برخى از آنان همانند شیعه معتقدند که صاحب‌الزمان و مهدى و کسى که در آخر زمان قیام مى‌کند، همو است. بااین‌حال، بعضى دیگر از اهل سنّت با این عقیده مخالفند. سجده کردن شیعیان بر تربت یکى از شبهاتى است که وهابیان مطرح مى‌کنند. نویسنده با استناد به روایات مختلف چنین نتیجه مى‌گیرد که سنت رسول‌الله(ص)، ائمه هدى(ع) و اصحاب و تابعین بر لزوم سجده کردن بر زمین و آنچه از آن مى‌روید، به‌جز خوردنى‌ها و پوشیدنى‌هاست.. شبهه دیگرى که در کتاب پاسخ داده شده این است که چرا شیعیان هنگام نماز خواندن دست‌بسته نماز نمى‌خوانند. نویسنده درباره این شبهه (تکتف) نیز به بررسى روایات مورد استناد اهل سنت پرداخته و آنها را به لحاظ سندى ضعیف مى‌داند. اهل‌بیت(ع) نیز از این عمل نهى می‌کردند. نویسنده در پاسخ به این سؤال که چرا شیعیان به در و دیوار حرم بوسه مى‌زنند و به آن تبرک مى‌جویند؟ مى‌نویسد: شکى نیست که پیامبر گرامى اسلام(ص) هنگام طواف خانه خدا حجرالاسود را استلام مى‌کرد یا مى‌بوسید. بخارى در صحیح خود مى‌گوید: «مردى از عبدالله بن عمر درباره استلام حجر پرسید و او در پاسخ گفت: «رأیت رسول‌الله(ص) یستلمه و یقبّله»؛ «پیامبر را مشاهده کردم که حجرالاسود را استلام مى‌کرد و مى‌بوسید». اگر لمس کردن و یا بوسیدن سنگ، شرک به خدا بود، هرگز منادى توحید و یکتاپرستى چنین کارى نمى‌کرد. در کتاب صحاح و مسانید، روایات زیادى در مورد تبرّک جستن صحابه پیامبر اکرم(ص) به آثار آن حضرت مانند لباس، آب وضو، ظرف آب و نظیر آن به چشم مى‌خورد که بیانگر پسندیده بودن این کار است؛ براى مثال، بخارى در صحیح خود، در ضمن یک روایت طولانى که به شرح برخى از ویژگى‌هاى پیامبر و یاران او مى‌پردازد، چنین مى‌گوید: «و إذا توضّأ کادوا یقتتلون على وضوئه»؛ «هرگاه پیامبر وضو مى‌گرفت، نزدیک بود که مسلمانان بر سر به دست آوردن آب وضوى آن حضرت با هم بجنگند». وهابیان هرگونه شفاعتى را از پیامبر اکرم(ص) یا کسى که شایستگى دارد، موجب شرک مى‌دانند، درحالى‌که اگر گروهى از بندگان پاک خدا، بدون اینکه مالک مقام شفاعت باشند، در چارچوب مشخصى، اجازه شفاعت در مورد گناهکاران بیابند و تنها با اذن و رضایت خدا چنین کنند، شرک نیست. روشن است که درخواست چنین شفاعتى از بنده‌اى صالح، مستلزم خدا دانستن او نیست؛ چنان‌که مستلزم تفویض امور خدایى به او نیست، بلکه درخواست کارى است از کسى که کار در شأن او است. این رویه در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) براى گناهکاران هم وجود داشت و هیچ‌گاه آن‌حضرت به این افراد، نسبت شرک نمى‌داد. در سنن ابن ماجه از پیامبر گرامى اسلام آمده است: «آیا مى‌دانید که خدا امشب مرا بین چه چیزهایى مخیر فرمود؟ گفتیم: خدا و پیامبر بهتر مى‌دانند. فرمود: او مرا مخیر ساخت بین اینکه نصف امت من وارد بهشت شوند و بین شفاعت؛ پس شفاعت را اختیار کردم. گفتیم: اى پیامبر خدا، از پروردگار خود بخواه که ما را شایسته شفاعت گرداند. فرمود: شفاعت براى هر مسلمانى خواهد بود». آخرین مبحث کتاب، «تقیه» است که ابتدا در لغت و اصطلاح معنا شده است. تقیه در لغت به معناى حفظ چیزى از خطر و ضرر است. در اصطلاح هم اظهار کردن امرى برخلاف حکم دین از طریق قول یا فعل به انگیزه حفظ جان یا مال یا شرف و آبروى خود یا دیگرى است. سپس ریشه‌هاى اثبات یا انکار عقیده به تقیه در کتاب و سنت به‌عنوان معیار و ترازوى اعمال بررسى شده است. اشکال اساسى وهابیان بر شیعیان این است که مى‌گویند شیعه، تقیه را حتى از مسلمانان و سنى‌مذهبان نیز جایز مى‌داند؛ درحالى‌که مدرک ى براى این کار ندارد؟ در پاسخ مى‌گوییم ملاکى که در آیات و روایات وجود دارد، حفظ نفس است که عام است و با الغاى خصوصیت و تنقیح مناط قطعى به این موارد هم بازمى‌گردد. همچنین بعضى از روایات به‌طور خصوص به جواز تقیه از مسلمانان اشاره دارد. وضعیت کتاب در ابتداى کتاب فهرست مطالب آمده است. در انتهاى اثر نیز پرسش‌نامه‌اى از مباحث کتاب به‌همراه پاسخ‌نامه ارائه شده است. آدرس آیات، روایات و مطالب مطرح‌شده در کتاب در پاورقى صفحات ذکر شده است