توسعه و تضاد

توسعه و تضاد

توسعه و تضاد

Publication year :

1380

Number of volumes :

1

Publish number :

پنجم

Publish location :

تهران

(0 آرا)

QRCode

(0 آرا)

توسعه و تضاد

این کتاب که از مهم ترین آثار دکتر فرامرز رفیع پور و حاصل ۱۲ سال فعالیت پژوهشی و عملی اوست (از سال ۱۳۶۴ تا سال ۱۳۷۶) و خواندن کتاب می تواند ارزش این کار طاقت فرسا را به وضوح نشان دهد خلاصه کتاب «توسعه و تضاد» تلاش عمده این کتاب این است که تشریح کند چگونه مدیر نیزاسیون ( یا به اصطلاح توسعه جامعه)می تواند شرایط انقلاب را که یک پدیده نادر است در یک جامعه فراهم نماید . مدیر نیزاسیون چند نتیجه بدنبال داشت که عبارت بودند از : تشدید نابرابری اجتماعی ، افزایش درک این نابرابری ، بوجود آمدن طبقه متوسط و فرایند تغییرارزشها . به این ترتیب که اقدامات اقتصادی نظیر تغییر نرخ ارز و تورم موجب کاهش در آمد واقعی و قدرت خرید مردم گردید همچنین با ابزار مختلف ( واردات ، تبلیغات ،مراکز تجاری و......) یک فرایند قوی تولید نیاز در مردم در پیش گرفته شد . این ها برای یک نظام سیاسی شبیه خودکشی است زیرا در نتیجه آن سطح نیازهای غالب مردم بالاتر از سطح در آمدشان قرار گرفت و مردم در ارضای نیازهایشان با موانع اساسی روبرو شوند . در نتیجه ارضای نیازهای تولید شده و از آن مهمتر وسیله ارضای آن نیازها ،یعنی در آمد و پول برایشان با ارزش شد . به این ترتیب تغییر ارزشها رخ داد . یعنی پول تحت این شرایط به ارزش والاتر از ارزشهای دیگر تبدیل گشت . نمایش ثروت قشر بالا و تسهیلاتی که برای قشر بالا فراهم آمد . گرایش بارز مدیران دولتی به تجملات و ظواهر و تغییر جو کلی جامعه موجب شد که مردم ارزشهای جدید را تایید شده (هنجار ) ببینند .پولجویی یک ارزش قالب شد و برای اقشار کم در آمد ارزشهای دیگر را تحت الشعاع قرار داد . ضمنا اعتماد زیاد به مسئولین اجرایی نیز کاهش یافت از آنجا که دستیابی به هدف ، یعنی وسیله ارضاء نیاز (پول ) برای اکثریت قشر پایین با موانع زیاد همراه بود ، این فرایند موجب پیدایش نارضایتی در مردم شد. نارضایتی به تدریج در جامعه به یک هنجار تبدیل شد حتی برای آنان که از نظر اقتصادی دلیلی برای نارضایتی نداشتند. از طرف دیگر رشد سریع اقتصادی باعث پیدایش قشر متوسط شد که بیشتر مردم از اصول منطقی پیروی می کردند اینها دیگر به دنبال نیازهای اولیه خود نبودند بلکه در جستجوی عدالت اجتماعی احترام اجتماعی و ... بودند و همین درک آنها را از بابرابری بیشتر می کرد. بنابراین تعداد کافی از نارضایان در کلیه قشرها بالاخص در قشر متوسط به وجود آمد. برای یک نظام سیاسی و متفکرانه باید حتماً قبل از آنکه نارضایتی به هنجار تبدیل و فراگیر شود آن را فرو نشاند زیر تبدیل نارضایتی به هنجار بسان یک سیل خروشان خانه مان برانداز است. تحت شرایط نارضایتی انسانها مایلند نارضایتی خود را بیان کنند و اگر در آغاز با روشهای کنترل شده، امکان بیان به آنها داده شود می توان نارضایتی را مهار نمود . اما این کار انجام نگرفت بلکه راه انتقاد نیز مسدود به نظر می رسید ، با این استدلال اشتباه که انتقاد حمل بر عدم وحدت بین مسئولین می شود. البته غیر از مدرنیزاسیون وتوسعه عدم مشروعیت نظام نیز موجب تضاد و انقلاب می شود .نظامی که با ارزشهای مردم منطبق نباشد ،مشروعیت و پایداری خود را از دست خواهد داد. پیروی از ارزشهای مذهبی برای مردم ایران بصورت یک هنجار درونی بود و مردم ایران بشدت تابع هنجارهای درونی ایجاد شده می باشند . اما نظام حاکم چنین ارزشهایی را نفی می کرد. در نتیجه حرکت نیروهای هنجاری رخ داد . هر شرایط حرکت هنجاری خارج از کنترل مسئولین و بیشتر در کنترل کسانی است که بطور تخصصی و با ابزار مناسب بخشهای غیر رسمی جامعه را ازطریق کنترل هنجارها – در زیر سلطه دارند . پس برای گریز ازعواقب مدیرنیزاسیون و توسعه بایستی چند نکته را مد نظر داشت : ۱- داشتن برنامه متفکرانه و حساب شده از نظر علمی ۲- شرط اصلی دستیابی به همه اهداف ، داشتن و ساختن یک نظام اجتماعی منسجم و کار است و لذا این چنین نظام اجتماعی بایستی اولین و مهمترین هدف باشد . ۳- ایجاد مشروعیت از طریق رفع نابرابری ها و ایجاد عدالت اجتماعی.