دقائق التاویل و حقائق التنزیل

دقائق التاویل و حقائق التنزیل

دقائق التاویل و حقائق التنزیل

Publication year :

1381

Number of volumes :

1

Publish number :

اول

Publish location :

تهران

(0 آرا)

QRCode

(0 آرا)

دقائق التاویل و حقائق التنزیل

دقائق التاویل و حقائق التنزیل تالیف أبوالمکارم محمود بن محمدحسنى است. «دقائق التاویل» تفسیر نامه‌ای فراگیر نیست و به بیانی تفسیر همه آیات قرآن کریم نمی‌باشد و بحث و تحقیق و روشنگری مصنف در این کتاب، مربوط می‌شود به برخی از آیات کلام الله مجید. به گواهی اسناد موجود، زبان پارسی نخستین زبانی بود که توفیق یافت تا در ترجمه قرآن کریم به کار گرفته شود و این از بختیاری پارسی زبانان بود که پس از تازی گویان- که متن گرامی قرآن، برترین شاهکار هنری و ادبی در زبان ایشان بشمار می‌رود-، توانستند با معانی بلند این کتاب آسمانی آشنا گردند. در گنجینه ناپدید کرانه نگارش‌های پارسی، ترجمه‌ها و تفسیرهای کهنه و نوی فراوانی یافت می‌شود که نشان دهنده رویکرد خامه بر کفان پارسی دان به گسترش دانش‌های قرآنی در میان پارسی زبانان است از جمله این نگارش‌های قرآن پژوهی، یکی «دقائق التاویل و حقائق التنزیل»، تفسیر نامه‌ای است گرانسنگ، نگاشته دانشی مردی شیعه . مصنف «دقائق التاویل»، ابو المکارم محمود بن محمد حسنی واعظ از دانشمندان شیعی سده هفتم هجری می‌باشد که در فارسی می‌زیسته است. فرزند وی نیز که به ظاهر از علما بوده، ابو المفاخر علی نام داشته است و تنها دستنوشت «بلابل القلاقل» (اثری دیگر از ابو المکارم، محفوظ در کتابخانه مرحوم آیه الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی- رضوان الله تعالی علیه-) که عکسی از آن نزد حقیر موجودست، به خط او نگاشته آمده است. ظاهرا این دستنوشت، تنها دستنوشت «بلابل القلاقل» باشد مع الاسف درباره ابو المکارم حسنی آگاهی‌های زیادی نداریم. از آثار وی غیر از «دقائق التاویل» - که در این گفتار به اجمال بدان می‌پردازیم- یکی، «بلابل القلاقل» است که در سطور پیشین نامش آمد. ر «دقائق التاویل» می‌خوانیم: «رسول- صلی الله علیه و آله- فدک و عوالی فدک بفاطمه داد- علیها السلم-، و سه سال در عهد رسول- علیه السلم- در تصرف فاطمه بود. بعد از وفاه رسول- علیه السلم- ابوبکر از فاطمه- علیها السلم- قطع کرد و میان فاطمه سلام‌الله‌علیهم و ابوبکر ماجری بسیار رفت و فاطمه- علیها السلم- بر ابوبکر خشم گرفت و این قصه در کتاب بلابل القلاقل و کتاب هدایه العوام فی عقاید الانام مستوفی بیان کرده‌ایم» (ص ۷۳۳ از عکس دستنوشت). به هر حال جز «دقائق التاویل»، «بلابل القلاقل»، «هدایه العوام» و «رسایل کلامی» (به شرطی که جز «هدایه العوام» باشد) نشان اثر دیگری از ابو المکارم حسنی واعظ دانسته نیست و شاید اصلا اثر دیگری نداشته باشد. در اینجا از همه دانشورانی که آگاهی جدیدی درباره ابو المکارم حسنی و جایگاه آثار خطی دیگر وی دارند درخواست می‌کنیم، برای تسهیل شناخت این دانشور پارسی نویس شیعی و احیای میراث مکتوب وی ما را با اطلاعات جدید و کارآمد یاری دهند ساختار کتاب مصنف آیه یا آیات گرامی مورد بحثش را پس از عبارت «قوله تعالی» می‌آورد، آنگاه جزء جزء ترجمه می‌کند و توضیحاتش را درباره عبارات شریف قرآنی می‌آورد. برای آشنایی بیشتر با شیوه نگارش مصنف، بریده‌ای از بخش مربوط به سوره مبارکه یوسف نبینا و آله و علیه‌السّلام   می‌آوریم: سوال- چی حکمتست کی این قصه را احسن القصص خواند؟ جواب- زیرا کی مشتمل است بر ذکر حاسد و محسود و مالک و مملوک و عاشق و معشوق و شاهد و مشهود و حبس و اطلاق و سجن و خلاص و فراخی نعمت و قحط و جز آن یعجز عن بیانها طوق البشر یعنی از بیان آن حالات، بشر عاجز شود». ← بررسی های ادبی مصنف به بررسی‌های «نحوی» و نیز «صرفی» و «لغوی» در کتاب خویش، بی رغبت نیست. نمونه بحث لغوی او، سخنش از «اذ» و «اذا» یا بررسی اش درباره «ملائکه» و «ملک» است . ← ارائه مباحث کلامی نیز مشتاق بحث‌های کلامی است. باید گفت هم از گریزهای متکلمانه اش در «دقائق التاویل» و هم از رسایل کلامی اش که بنابر گفته استاد دانش پژوه در کتابخانه ملی ملک نگاهداری می‌شود، می‌توان حدس زد که به مقولات کلامی دلبستگی ویژه‌ای داشته است. در همین «دقائق التاویل» ذیل توضیح درباره آیه سی‌ام از سوره مبارکه بقره می‌خوانیم: «اینجا نکته بشنو، رسول- صلی الله علیه و آله- در حدیث صحیح فرموذکی «احفظونی فی عترتی» یعنی مرا نگاه داریذ در عترتم... بعد از رسول محافظت اهل بیت وی مطمئن نیستیم که واژه «وی» را از عکس دستنوشت درست خوانده باشیم. نکردند پس چون خلیفه عبارتست از کسی کی امضاء امر کسی کنذ کی پیش از وی بوده باشد و امضاء امر نکردند در حق عترت رسول- علیهم السلم- پس امر خلافت از ایشان صحیح نبوذ» ← ارائه مباحث تاریخی در ادامه همین بحث، مقداری جلوتر، می‌خوانیم: «... مخالف و موافق متفق‌اند کی عمر خطاب حکمهاء ناحق بسیار کرد و امیر المؤمنین- علیه السلم- تقریر آن نپسندیذ و آن احکام بر وی رد کرد و بعدل حکم فرموذ تا عمر می‌گفت: «لو لا علی لهلک عمر» پس روشن شذ کی عمر شایسته خلافت نبوذ زیرا کی حکم از مخالف کتاب خذا و سنت مصطفی بوذ و...» (ص ۱۰ از عکس دستنوشت). با توجه به چنین مباحثی، بررسی «دقائق التاویل»، نه فقط از دیدگاه قرآن پژوهی صرف، بلکه برای مطالعات و بررسی‌های مربوط به تاریخ مباحثات کلامی شیعه با اهل سنت هم دارای اهمیت است. ادب پیشگی ابو المکارم در این دو نمونه‌ای که از گریزهای کلامی اش آوردیم، به هنگام رد نظر مخالف، حقیقتا نگریستنی و نمودار مشی و منش یک عالم متکلم مفسر شیعه در سده هفتم هجری است. بظاهر خطبه «دقائق التاویل» دربرگیرنده آگاهی‌های ارزشمندی بوده که ما را با چند و چون پی ریزی کتاب و شیوه مصنف در کارش تا حدودی قابل توجه، آشنا می‌ساخته است.