شرحى بر دعاى ندبه
شرحى بر دعاى ندبه
Author :
Editor :
Publish number :
چهارم
Publication year :
1390
Number of volumes :
1
(0 آرا)
(0 آرا)
شرحى بر دعاى ندبه
مقدمه مؤ لف بسم الله الرحمن الرحیم الحـمـد لله الذى نـدب عـبـاده الى القـول بـامـام بـعـد امـام لعـلهـم یـتـذکـرون ، و اکـمـل الدیـن بـامـنـانـه و حـجـجـه فـى کـل دهـر و زمـان لئلا یـقـول احـد لولا اءرسـلت الیـنـا رسـولا مـنـذرا ، و اقـمـت لنـا عـلمـا هـادیـا فـنتبع آیاتک من قـبـل ان نـذل و نـخـزى . و الصـلاه و السـلام عـلى مـن بـشـریـه و بـاوصـیائه النبیون و المـرسـلون مـحمد صلى الله علیه و آله و سلم سید الورى ، و على آله مصابیح الدجى ، و اعلام الهدى الى یوم یبعثون . و لعنه الله على اءعدائهم الى یوم یحشرون . فـبـعـد الحـمـد و الصـلاه : این عبد فانى محى الدین بن الکاظم العلوى الطالقانى مدتها بـود در نـظـر داشـتـم شـرحـى بـر دعـاى ندبه که عصر روزهاى جمعه در مجمع برادران ایمانى (۱۰) موفق به خواندن آن ، و اظهار تحسر و تاءسف از غیبت حضرت ولى عصر - عـجـل الله تـعـالى فـرجـه الشـریـف - هـستیم ، برشته تحریر درآوردم ، تا آنکه در این تاریخ یعنى سال یکهزار و سیصد و هشتاد و چهار هجرى قمرى ، با قلت بضاعت علمى ، و کـثـرت مـوجـبـات پـریـشـانـى ، و نـداشـتـن کـتـب و مـنـابـع مـورد نـیـاز کـه از لوازم ایـن شغل عظیم است ، و بنابر مفاد المیسور لا یترک بالمعسور به نحو اختصار ، موفق به شرح این دعاى شریف شدم . و حتى المقدور روایات وارده را به فارسى ساده و روان تـرجـمه نمودم ، تا عموم مسلمانان فارسى زبان بتوانند از آن بهره مند گردند . و بنام کتاب کشف العقده فى شرح دعاء الندبه نامیده شد . و بیان و توضیح آن ناگزیر است از ذکر یک مقدمه ، و پنج باب که ذیلا بدان مى پردازیم : مقدمه : بدانکه وجود هر یک از موجودات نوعى مدخلیت در نظام عالم دارد . و بر وجود هر یک فوائدى مترتب است ، که سایر موجودات از اجرام علویه ، و کائنات اءرضیه حسب اقتضاء از آن مـتـمـتـع ، و بـهـره مند مى شوند . زیرا همه آنها بلحاظ انتفاع سایر موجودات لباس وجـود و هـسـتـى پـوشیده اند ، و چیزى که مورد قابل انتفاع سایر موجودات نباشد ، موجود نـشـود . و البته این مطلب به برهان ثابت شده ، که هر چیزى که در آن نفعى نباشد ، و یا ضرر وجودش بیش از نفع آن باشد ، موجود نشده ، و نخواهد شد . پس هر ذره از ذرات کـائنـات عـوالم امـکـان فـوائدى بـر آن مـتـرتـب اسـت و عـدم ادراک عـقـول بـشـر را بـفـوائد آن نمیتوان دلیل بر بى فائده بودن آن دانست . البته ممکن است اجـمـالى از فـوائد جـمـادات و نـبـاتـات و حـیـوانـات قابل درک باشد ولى درک فوائد تمام آنها از قوه بشر خارج است (۱۱) . و اجزاى عالم همانند اعضاء و جوارح انسانى است ، که هر عضوى از اعضاى آنرا فوائدى است ، و عضوى که هیچ فائده اى نداشته باشد ، در اصل خلقت بدن انسان خلق نمى شود .